دولت را برای کاهش نرخ ارز تحت فشار نگذارید

همان‌گونه که بارها نوشته شد و نقطه نظرهای کارشناسی گوناگونی از سوی نهادهای معتبر بین‌المللی هم عنوان شد، تعیین نرخ ارز یک مقوله بسیار پیچیده‌ای است و ریشه در مسائلی دارد که تنها اقتصادی نیستند و اگر هم ما اقتصاد را سفید و سیاست را سیاه در نظر بگیریم، این دوعلم نقاط خاکستری مشترک فراوانی باهم دارند. آنچه تاکنون در مورد نرخ ارز و ثابت بودن آن برای مردم ارائه شد، جنبه بیشتر عوام‌فریبانه داشت تا علمی. زیرا کاهش نرخ عرضه کشور یا افزایش بیش از حد نرخ برابری، همواره به عنوان عوامل مثبت یا منفی شناخته نمی‌شود. آنچه هم که در مورد ایران اتفاق افتاد، هرچند رگه‌هایی از دخالت‌های سیاسی در آن دیده می‌شد، ولی یک نکته را نمی‌توان پنهان کرد و آن واقعیت‌های اقتصاد ایران است. اقتصادی که در حالت تحریم تقریبا کامل قرار دارد. دارای پایین‌ترین نرخ سرمایه‌گذاری به تولید ناخالص داخلی است. دارای رشد اقتصادی منفی که صندوق بین‌المللی پول در بهنگام‌ترین برآوردهای خود برای سال 2019 که یک ماه و نیم دیگر آغاز می‌شود، کوچکتر شدن اقتصاد ایران تا حد 4 درصد را هم پیش‌بینی کرده که ممکن است این رقم افزایش پیدا کند. کاهش شدید قدرت خرید مردم، نرخ بسیار بالای بیکاری، همه اینها زمینه‌ای را فراهم کرده است تا اقتصاد ایران در شرایط خوبی نباشد. ضمن اینکه دولتی بودن اقتصاد ایران، فساد و سوءمدیریت‌ها که از زمان محموداحمدی‌نژاد آغاز شد، همچنان کم و بیش ادامه دارد، مانع از به‌کارگیری نیروهای متخصص داخلی است. رسانه‌های دولت کاهش مقطعی نرخ ارزها در بازار ایران را برای خود یک دستاورد تلقی می‌کنند و رسانه‌های گروهی داخلی نیز مداوما بر این طبل می‌کوبند که روند کاهشی قیمت سکه و دلار همچنان ادامه دارد. درحالی که منابع معتبر بین‌المللی، چیز دیگری درمورد آینده اقتصاد ایران می‌گویند. بنابراین در شرایط فعلی امکان کاهش نرخ ارز تا زمانی که تنش‌های موجود در روابط خارجی کشور برطرف نشود، ارتباطات اقتصاد ایران با بازارهای مالی و به‌ویژه بازارهای سرمایه جهان برقرار نشود، تغییری در اوضاع فعلی اصولا غیرقابل تصور است. در بهنگام‌ترین آمار منتشره توسط صندوق بین‌المللی پول اقتصاد عراق که در یک فضای ناامنی به فعالیت می‌پردازد، در سال 2019، هفت درصد رشد اقتصادی خواهد داشت در حالی که درمورد ایران رشد منفی 4 درصدی دیده می‌شود. عملا تمامی طرح‌های توسعه ما در بخش نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، مس، آلومینیوم و سایر صنایع انرژی‌بر متوقف شده‌اند. من به عنوان یکی از مدیران دوره ساخت بزرگ‌ترین بنگاه اقتصادی ایران پس از شرکت ملی نفت ایران یعنی فولاد مبارکه، در جریان هستم که برای اجرای طرح توسعه فولاد مبارکه، امکان حتی گشایش اعتبار به میزان یک و نیم میلیون دلار برای آغاز عملیات اجرایی وجود ندارد. حال اگر این مسأله به سایر صنایع استراتژیک ما که بخش بزرگی از درآمدهای ارزی ما را تامین می‌کنند، نگاهی بکنیم، متوجه می‌شویم که شرایط، شرایط بسیار دشواری است و خود را باید برای گذر از دوره بحرانی آماده کنیم. به عبارتی آدم خیس را که از باران نمی‌ترسانند و ما هم همان حالت آدم خیس را داریم که باران هم به آن اضافه شده ولی مسئولان تصمیم‌گیر حتی حاضر نیستند که به نکات ابتدایی و اولیه علم اقتصاد توجه کنند و هر کسی که بخواهد نقطه نظری ارائه دهد مورد اتهام‌های گوناگونی مثل لیبرال بودن، نئولیبرالیست بودن و نئوکلاسیک بودن هم اضافه می‌شود. در چنین زمان‌هایی دولت باید مسائل را با مردم با صداقت و شفاف در میان بگذارد.
* اقتصاددان