ظریف ‌و معادله پیچیده پولشویی

مصاحبه جنجالی که شاید پیش از این کمتر مورد توجه جامعه قرار می‌گرفت، چرا که بیش از مفهوم پولشویی در ایران مردم با اختلاس‌های سرسام‌آور و بحران‌های مالی آشنا بودند و روزانه اخبار فرارها، ورشکستگی بانک‌ها و اختلاس‌ها باعث نوعی عادت و شرطی شدن جامعه شده بود. اما چرا موضوع پولشویی از زبان مقام وزارت خارجه این چنین مهم تلقی گردید؟ و فارغ از نامه رسمی دادستانی کل کشور برای توضیحات لازم در این خصوص تلاش برای استیضاح وزیر امورخارجه به جریان افتاد؟ این یادداشت به دنبال تطهیر کردن عملکرد وزارت خارجه به‌خصوص در حوزه رویکرد بین‌المللی نیست، بلکه هدف از این یادداشت نشان دادن سازماندهی نیروهای خاص سیاسی و اجتماعی در راستایی ایجاد ممانعت از نوعی برنامه‌ریزی است که بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشته و کمتر مورد توجه در حوزه منافع ملی قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد برای بررسی این معادله پیچیده یعنی مصاحبه وزیر امورخارجه ایران در خصوص پولشویی و تحرکات سیاسی و اجتماعی علیه این موضع‌گیری را باید از یک گام به عقب‌تر یعنی رهیافت برجام در قالب تنش‌زدایی بین‌المللی و یکی از شاخه‌های مهم آن، تبری نمودن ایران از اتهام پولشویی و ادعای حمایت از برخی گروه‌ها و قرار گرفتن در لیست سیاهFATF آغاز کرد. روشن است که برجام با تمام هدف‌گذاری‌ها در مسیر تنش‌زدایی بین‌المللی و به منظور نقش آفرینی بین‌المللی ایران در معادلات جهانی به منظور بهره‌گیری از منافع این بستر به نفع مردم بوده است، این‌که چرا این هدف با تمام پیشرفت‌های بین‌المللی و دستاوردهای آن در داخل کمتر مورد مهر جریان‌های خاصی قرار گرفت، حدیثی دیگر است. با تمام این وجود رویکرد تنش‌زدایی بین‌المللی و منطقه‌ای، سیاستی است که از دولت تدبیر و امید جدایی‌ناپذیر جلوه می‌کند. رویکردی که کمتر بر تحرکات ساختارشکنانه در جهان دست زده و عمدتا متکی بر قواعد و پذیرش نظم جهانی به منظور رشد و کسب جایگاه در سلسله مراتب جهانی است. بی‌شک این نوع نگاه که در دستور کار سیاست خارجی قرار دارد، کمتر باعث تنش شده و با پذیرش فرآیندهای بین‌المللی در قالب سازمان‌ها و قواعد جهانی، حرکتی رو به جلو تلقی می‌شود. با این حال موضوع FATF به‌عنوان یک جریان مقابله با پولشویی وCFT که به‌عنوان رویکرد مقابله با تامین مالی تروریسم در دنیا فعالیت می‌کند، می‌تواند به‌عنوان یک نکته مهم خروج ایران از مفهوم ساخته شده «محورشرارت» مهم تلقی شود. رویکردی که بایستی بر اساس تهدیدزدایی زیربنایی به آن نگریست، چرا که ایران بر اساس پذیرش کنوانسیون CFT می‌تواند ابتدا به ساکن تهدیدهای ساخته شده دال بر این‌که ایران حامی تروریسم است را نقش بر آب کند. از این رو، پذیرش این مفاد به معنای جعلی تلقی کردن حمایت از تروریسم توسط ایران است که خود بیش از هر کشوری هدف تروریسم قرار گرفته است. نکته این است که با تصویب این موضوع در مجلس شورای اسلامی به‌عنوان عصاره ملت مهر تاییدی بر اراده ملت نسبت به پذیرش خواستFATF  و حرکت رو به جلوی تنش‌زدایی بین‌المللی بود. این در حالی است که چه در زمان تصویب CFT در مجلس شورای اسلامی که جریانی خاص برای جلوگیری از آن با فشارهای شعاری حتی پیامک‌ها به دنبال مانع شدن آن بودند و بعدها در قالب مصاحبه وزیر امورخارجه در خصوص پولشویی در ایران که بدون شک تاکیدی بر اهمیت تصویب آن برای صیانت از حقوق ملت و در گام بعدی رویکرد ایران نسبت به مقابله با تروریسم است، شاهد درخواست توضیحات از وزیر خارجه توسط قوه قضائیه و جریانی خاص در مجلس به منظور استیضاح بودیم. به نظر می‌رسد، فارغ از موضوع پولشویی و حمایت مالی تروریسم، نوعی نگرانی از موفقیت استراتژی تنش‌زدایی بین‌المللی در بستر جریانی خاصی در ایران وجود دارد. شاید موفقیت این استراتژی و حرکت روبه جلوی کشور در مناسبات جهانی باعث به خطر افتادن رویکرد توهم توطئه که ریشه در تاریخ ایران دارد و بازتولیدکننده منافع خاص سیاسی و اقتصادی بوده، باشد. ایران به‌عنوان یک کشور قدرتمند منطقه‌ای و تاثیرگذار در مسائل بین‌المللی به این سادگی مورد تزلزل و آسیب قرار نمی‌گیرد، مگر اینکه جلوه و تفسیر خاصی از آن ارائه شود. در نتیجه طرح موضوع پولشویی در ایران توسط وزیر امورخارجه تنها به معنای وجود این پدیده در ایران نیست، بلکه می‌تواند نشان دهنده جهت‌گیری نیروهای سیاسی و اجتماعی که اکنون به خوبی در این مسأله نمایان شدند نسبت به پیشرفت ایران و یا برخورد منافع متضاد در آن باشد.
* دکتری علوم سیاسی