بازتولید جدال اصلح مقبول و صالح نامقبول

اسامی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد و چهارضلع اصلی یک مربع، که می توانست انتخابات را تشکیل دهد، براساس پیش بینی های محتمل به سه ضلعی تغییر شکل داد. مربع انتخاباتی که در هنگام ثبت نام وجود داشت هر ضلعش از دو نفر شکل گرفته بود. اول: دولت (حسن روحانی و جهانگیری). دوم: احمدی نژاد (بقایی و احمدی نژاد). سوم: اصولگرایان (رئیسی و قالیباف)، چهارم: مستقل ها (میرسلیم، محمد هاشمی، هاشمی طبا).
ردصلاحیت های شورای نگهبان مانند چهارسال پیش البته برای بسیاری قانع کننده نبود. همان‌گونه که در 92 هاشمی ردصلاحیت شد و غرضی تایید گرفت، امسال نیز بدون هیچ توضیحی احمدی‌نژاد، بقایی و بسیاری از افراد با سابقه مدیریتی وفعالیت سیاسی ردصلاحیت شدند و میرسلیم و هاشمی طبا، تایید شدند. یکی دیگر از موضوعات مهم در این بخش، ردصلاحیت دوباره زاکانی بود که امیدوار بود این دوره تایید شود. خروجی شورای نگهبان با حذف ضلع احمدی نژاد، یک سه وجهی ساخت که البته تنها یک ضلع آن دارای ثبات بیشتری است. از آنجا که پس از ریاست‌جمهوری هاشمی،در هر دوره کسانی انتخابات را بردند که کسی تصورش را نمی کرد. این بار نيز برخی امید دارند که ضلع مستقل‌ها (هاشمی طبا و میرسلیم) بتواند بدرخشد و یک نفر از آنها ريیس جمهور شود. اما باید گفت هیچ کدام از آن‌ها توانایی خلق «حماسه» را ندارند. نه در خودشان این توانایی هست، نه «عده» و «عُده ای» که برای ایجاد حماسه به آن نیاز هست، دراطراف آن‌ها دیده می‌شود.
البته این دو، می‌توانند تاثیرگذاری بر دو ضلع دیگر باقی مانده داشته باشند. نقشی که میرسلیم در انتخابات بازی خواهد کرد می تواند از سبد رای ضلع اصولگرایان بکاهد. اگر در فرصت باقی مانده، او (و موتلفه) بتوانند راست سنتی را پشت سرخود بیاورند، مي‌توانندتاثیر زیادی بر سبد رای این ضلع بگذارند.
صرف‌نظر از این تاثیرگذاری، رقابت اصلی میان دو ضلع دولت و اصولگرایان خواهد بود. اما در این رقابت، دست بالا با ضلع دولت است. اصولگرایان بسیار امیدوارند که نقش حمایتی جهانگیری به نقش بازیگری تغییر شکل داده و به رقابتی جدی تبدیل شود. اصولگرایان به این موضع به شدت دلبسته‌اند و به‌هيچ‌وجه تمایل ندارند جهانگیری به نفع روحانی کنار برود. اما چیزی که در عمل اتفاق می افتد به نفع آن‌ها رقم نمی خورد.


این رقابت در میان ضلع اصولگرایان کاملا مشهود است. اصولگرایان با توسل به جمنا توانستند کاندیداهای خودشان را حذف کنند. مهم‌ترین ضربه را از جمنا، عزت ا... ضرغامی خورد که با نظر آن‌ها از رقابت ها کنار گذاشته شد. کسی که شرایط حضورش در انتخابات بسیار بیشتر از زاکانی بود که ردصلاحیت شد.
وضعیتی که آن‌ها امروز با آن روبه رو هستند شرایط خطرناکی را ایجاد کرده است. هر دو کاندیدا ناچارند قبل از رقابت با روحانی خودشان را به عنوان رقیب اصلی روحانی تعریف کنند. از همین روست که هم قالیباف و هم رئیسی تلاش می کنند بیشترین حملات را به روحانی ساماندهی کنند. در این رقابت درونی اما وزن قالیباف کمتر است. قالیباف اگرچه امکانات مادی و معنوی زیادی در اختیار دارد اما از رئیسی عقب تر است چون اعضای پایداری و همچنین یاران جلیلی به سمت رئیسی چرخش کرده اند. از نظر آن‌ها تفاوتی میان قالیباف و روحانی وجود ندارد. به همین دليل، دور از انتظار نیست که حملات‌شان به قالیباف نيز شروع شود.
در حال حاضر تیم قالیباف با استناد به نظرسنجی هایی که برای هر دوی آن‌ها معتبر است، خواهان کنار رفتن رئیسی هستند. اما اطرافیان رئیسی (وخصوصا پایداری ها) معتقدند: «نباید اصلح به نفع صالح کنار برود». این حرفی است که حال، از پس پرده ها و زمزمه های درگوشی، به رسانه‌ها کشیده شده است. حجت الاسلام روانبخش (از شاگردان نزدیک آیت ا... مصباح) این موضوع را در سایت رجانیوز به صورت آشكار بیان می کند. از همین رو اصولگرایان تقریبا در همان جایی هستند که سال 92 بودند. در دوره یازدهم، رقابت درونی میان قالیباف، ولایتی و جلیلی بود. حدادعادل با انصراف کنار رفت و محسن رضایی هم برای‌شان چندان مهم نبود. امروز هم در همان وضعيت هستند. قالیباف در جای خود قرار دارد، رئیسی نقش جلیلی را بازی می کند (با کمی افزایش در مقبولیت) میرسلیم نیز نقش ولایتی را دارد (با افت زیاد).
تنها امیدشان این است که این بار بتوانند قالیباف را راضی کنند تا اگرهم صالحی مقبول است، به نفع اصلح بی اقبال (رئیسی) کنار برود. رفتارشناسی نزدیکان رئیسی از یک سو و خود قالیباف از سوي دیگر نشان می‌دهد که احتمال وقوع، بسیار کم است و رفته رفته آتش اختلاف بیشتر خواهد شد. در این میان نباید از رفتارهای ضلع احمدی‌نژاد غافل شد. احمدی‌نژاديسم هنوز به پایان نرسیده است و می توانند انتخابات را هرچند اندک، اما تحت تاثیر قرار دهند.