احتیاط در گفتمان رسانه ای

اظهارات و بیانات انسان ها آنها را ماخوذ به پیام و محتوای مطالب گفته شده خواهد کرد. به‌ویژه اگر متکلم دارای موقعیت و سِمَت اجتماعی بوده و اظهارات ایشان از طریق رسانه‌ها مورد پایش و ملاحظه مخاطبان فراوان قرار گیرد. مسلما در این میان انتظار از اشخاص مسئول این است که اگر قصد رساندن پیامی دارند، از لحاظ شکل و محتوا در چارچوب ادبیاتی اطلاع رسانی کنند که ضمن عدم ایجاد شائبه مبهم، باب تفسیر و برداشت‌های خلاف انگیزه متکلم را مسدود کند. برهمین اساس است که صاحبان قلم یا دارندگان تریبون و اربابان رسانه با احساس مسئولیت مضاعف از گفتمانی استفاده می‌کنند که برداشت منفی از آن قابل استحصال نباشد. بیانات آیت‌ا... محمدیزدی که سال‌ها ریاست قوه قضائیه را برعهده داشته‌اند، از لحاظ ذات پیام نوعی توصیه، نصیحت و اجتناب از توسل به روش‌های ناصحیح و خودداری از ورود به مسائلی است که ممکن است موجب تخفیف شغل قضا و یا به خطر افتادن اعتبار و شأن قضائی شود. اما به نظر می‌رسد با توجه به واکنش برخی از مخاطبان در فضای مجازی، برداشت از ادبیات ایشان این ذهنیت را به‌وجود آورده است که حقوقدانان بهتر است که در مواجهه با جنس مونث به‌گونه‌ای مراقبت کنند که شائبه اثرپذیری و نتیجه آن دست یازیدن به اعمالی که موقعیت قضائی آنها را به خطر خواهد انداخت را یا ایجاد نکند یا در تصمیمات قضائی آنها موثر نباشد. به هر حال از شخصیتی مانند ایشان قطعا این انتظار نمی‌رود که در جامعه‌ای که 50 درصد از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دهند و با توجه به افزایش میزان تحصیلات و تخصص در میان زنان و اشتغال بخش عمده آنها در مشاغل مختلف از جمله پزشکی، مهندسی، قضاوت، وکالت و غیره و اینکه حضور در نهادهای اقتصادی، اجرایی، اداری، تخصصی، مستلزم ارتباط با ارباب رجوع، مسئولان، مقامات می‌باشد، پیام ایشان اینگونه باشد که ارباب رجوع یا مقامات از پذیرش خانم‌ها یا در یک مکان قرار گرفتن اعتراض نمایند. به هر صورت شاید ادبیاتی که مورد استفاده قرار گرفته، از لحاظ مفهوم کلام و ظاهر آن موجب چنین برداشتی شود اما به نظر می‌رسد که مراد آقای یزدی، رعایت احتیاط در انجام وظایف شغلی و قضائی باشد و نه به صرف حضور در یک محدوده جغرافیایی. بیشتر معنا مقصود بوده است تا ظاهر کلام. در ضمن ایشان درخصوص حضور و همکاری وکلا با دستگاه قضا مطالبی را مورد اشاره قرار دادند که قابل توجه است؛ زیرا که ایشان به عنوان ریاست ادواری قوه قضائیه و با توجه به اینکه به حساسیت شغل قضا آشنایی دارند، این تاکید و در واقع ضرورت حضور وکیل در فرآیند دادرسی نشانه واقع بینی ایشان از یک طرف و ضرورت توجه سایر مقامات به ایجاد بستری مناسب برای حضور آزادانه وکیل در فرآیند دادرسی، رعایت شأن وکیل و در عین حال حفظ امنیت حین دفاع و بعد از دفاع وکلای دادگستری است. البته ایشان توصیه‌ای برای وکیل‌ها داشتند دائر بر اینکه وکلا اگر احساس کردند موکلی دارای حق نیست از وی دفاع نکنند در این خصوص نظر ایشان را به قوانین آمره کشور به‌ویژه الزام حضور وکیل در پرونده‌هایی که مربوط به جرائمی است که مجازات آنها قتل و قصاص یا مجازات‌های سنگین تعزیری و غیره است، جلب می‌کنیم که اصولا طبق قانون در چنین پرونده‌هایی اگر وکیل حضور نداشته باشد، انجام دادرسی ممکن نیست و موکل در صورتی که وکیل تعیینی معرفی نکند، دادگاه موظف است برای وی وکیل تسخیری مشخص کند. گذشته از آن در تطبیق با دانش نوین علوم جنایی ما معتقدیم اگر موکلی مرتکب جرائمی شده باشد و حتی به آنها اقرار کند، وکیل به عنوان زبان گویای تخصصی و دفاعی موکل خود و در راستای کمک به احیای حیات جسمی و مدنی موکل، به قاضی کمک خواهد کرد تا تصمیمی متناسب برای متهم، کم هزینه برای جامعه و اثرگذار اتخاذ کند. آنچه مسلم است هیچ انسانی مصون از خطا نیست و هیچ انسانی پیدا نمی‌شود که هیچ‌گاه مرتکب جرم نشده باشد. جرائم گاهی ناشی از محاسبه غلط، از دست دادن کنترل رفتار یا فشارهای اجتماعی است که ما در اسلام بعضا به عنوان عسر و حرج در بعضی شرایط از آن یاد می‌کنیم. بنابراین حضور وکیل در تمام دعاوی موجب تسهیل تفهیم دفاع و شفافیت تخصصی در فرآیند دادرسی و همچنین کمک به نظام قضائی برای اجرای عدالت قضائی و در نهایت تامین عدالت اجتماعی خواهد شد. به هر کیفیت از مسئولان محترم که به‌راحتی تریبون در اختیار دارند، انتظار می‌رود برای اجتناب از بروز شائبه با رعایت احتیاط مبادرت به پیام‌رسانی کنند که ضمن اثرگذاری مثبت از برداشت‌های معارض با دیدگاه متکلم جلوگیری به‌عمل آورد. مسلما نظر ایشان بی توجهی به اعتبار و شخصیت جامعه کثیر زنان کشور نبوده است و قطعا با توضیحاتی که شخص آیت‌ا... یا دفتر وی ارائه خواهند داد، ابهام برآمده از این گفتمان رفع خواهد شد.
* حقوقدان- استاد دانشگاه