توصیه‌هایی به دولت

به نظر می‌رسد کاهش قیمت ارز در چند روز اخیر حاصل کاهش تقاضا باشد که عمده ترین دلائل این کاهش تقاضا، فروکش کردن التهابات و انتظارات در بازار ارز است. افزایش عرضه به بازار از طرف دولت و کاهش تقاضاهای کاذب که حاصل انتظارات منفی مردم بود باعث شده است که قیمت ارز سیر نزولی پیدا کند. البته مسائلی که باعث صعود دلار از چهار هزار تومان به نوزده هزار تومان بود از بین نرفته است، که هوشیاری مسئولان را طلب می‌کند.
اقتصاد ما یک اقتصاد وابسته به نفت است و ما تاثیر روانی به خطر افتادن فروش نفت با وضع تحریم‌های جدید را دیدیم و نمی‌توان اینگونه تاثیرات و فشارهای روانی را نادیده انگاشت، اگر ما امروز کاهش قیمت را می‌بینیم حاصل خوشبینی جامعه است، اما این وضع متزلزل است و ممکن است با یک سخنرانی از طرف مقامات سیاسی ایران یا آمریکا تغییر کند. البته اینکه کاهش قیمت تا کجا ادامه خواهد داشت معلوم نیست و به اقدامات بانک مرکزی در میزان عرضه ارز به بازار و میزان صادرات نفت ما به عنوان مهم ترین پایه ارزی بستگی دارد.
قیمتی که امروز در سامانه‌هایی که برای تبادل ارز راه‌اندازی شده است، قیمت واقعی ارز در ایران نیست و قیمت واقعی آن چیزی است که در بازار تعیین می‌شود. البته دولت هم در این وضعیت می‌تواند منفعل نباشد و با تقویت کسب و کارهای داخلی موجود که نیاز به سرمایه‌گذاری جدید ندارند و وابسته به مواد اولیه‌ای که نیاز به ارز دارند، نیست و فقط به دلیل مشکلات داخلی از ظرفیت تولید خود کاسته‌اند، بخشی از تقاضا به ورود کالاهای خارجی را کاهش دهد و بازار را کنترل کند؛ اما مشکل ارز در ایران راهکار کوتاه مدت ندارد. کنترل قیمت ارز و دادن رانت ارز به برخی حوزه‌ها‌ می‌تواند بر اقتصاد ما تاثیر مثبت بگذارد، ولی این کنترل‌ها باید همراه با یکسری اقدامات برای جلوگیری از استفاده‌ها‌ی نادرست از رانت دولتی باشد.
براساس برخی از آمارها ما امروز در جامعه بیش از 30میلیون نفرفقیر داریم که دولت باید برای بهبود زندگی آنها دست به کنترل متغیرهای حساس بر زندگی این افراد مثل ارز بزند، اما این رانت زمانی جواب می‌دهد که مانع‌ها‌ برای جلوگیری از سوءاستفاده از این رانت وجود داشته باشد.