شورای فرهنگی برای شهر فرهنگی

هزاران سال پیش، ارسطو گفته بود: مردم به شهرها می‌آیند تا در کنار یکدیگر زندگی بهتری داشته باشند؛ اما واقعیت داستان این است که امروزه مردم به شهرها می‌آیند تا پول به‌دست آورند و شکمی سیر کنند و صورت را با سیلی سرخ نگه دارند. شهرها، امروزه کمتر مأمن و مأوای ساکنان آن است و مجموعه‌ای از دردها، رنج‌ها، آلودگی‌ها، تضادها و نابرابری‌هاست. تهران امروز، به  اَبَرشهر، جهانشهر، کلانشهر و یا کشور شهری تبدیل شده است که مسائل و مشکل‌های خاص خود را دارد. تهران امروز به یک کلانشهر پر از مشکل‌های عدیده، تبدیل شده است. امروز، تهران پر از ترافیک است. تهران یک شهر آلوده است و در تناقض و تضاد بافت‌های نو و کهنه و فرسوده به سر می برد. بافت‌های قدیمی و فرسوده ی شهر تهران به‌علت عقب ماندگی از سیر و تحول و تکامل توسعه‌ی شهر، در گذشت چند سال متوالی با فرسودگی شدید و کالبدی از زوال اجتماعی روبروست: نابسامانی‌های اجتماعی که در این فرسودگی‌ها به وجود آمد، موجب گریز ساکنان اصیل بافت‌ها و جایگزینی شهروندانی شد که هیچ تعلق خاطری به محل زندگی خود ندارند. از طرف دیگر، تهاجم فرهنگی غرب، فرصت پی بردن به ارزشهای معماری گذشتگان را  از بین برده و موجب یک سری تغییرهای کالبدی شده است که در تداوم منطقی با گذشته نیست. سهم آسیب‌دیدگی پایتخت، بیشتر از دیگر شهرها و سهم آشفتگی معماری مسکونی بیشتر از دیگر فضاهای معماری بوده است. به راستی به این سوال چگونه پاسخ دهیم؟ می‌گویند: روزی سرنوشت به جزیره ای وارد شد و سه نفر از ساکنان جزیره را به حضور طلبید و از آنان پرسید: اگر فردا این جزیره بر اثر طغیان دریا در زیر آب فرو رود، چه خواهید کرد؟ نفر اول که فردی خودخواه و لاابالی بود، گفت: تمام شب را به عیش و نوش خواهم گذراند. نفر دوم که روحی عرفانی داشت جواب داد: دست عزیزان خود را خواهم گرفت و در جنگل مجاور تمامشب را به دعا و نماز خواهم گذراند و برای رفع خطر، قربانی به پیشگاه خدایان تقدیم خواهم کرد؛ اما نفر سوم که عقل و چاره‌اندیشی را دوست می‌داشت، لحظه‌ای به فکر فرورفت و درحالی که به نظر می‌آمد با مشکل بزرگ روبرو شده، اظهار داشت: اجازه می دهید که این پاسخ را آخر در بگویم؟ به‌راستی ما چگونه به این پرسش پاسخ می‌دهیم؟
اکنون درباره تهران، این اَبَرشهر، فرض و فریضه است که تأمل و تدبری داشته باشیم و در این حوزه، طرحی نو درافکنیم و با نگاهی ژرف اندیشمندان‌های به واکاوی مشکل ترافیک ؛ حمل و نقل ، بافت های فرسوده؛ آلودگی صدا و هوا بپردازیم.انتخابات شورا از این منظر مهم است که ما بسان ساکنان جزیره می خواهیم در هر 4 سال  به حل مساله و مشکل بپردازیم ، اما سوال این است که چگونه می خواهیم به مساله پاسخ دهیم؟قطعا سپردن مسوولیت به شایستگان شهر؛ اصالت عقل و خردورزی در حل مساله است. تجربه تاریخی توسعه یافتگی شهرها مبین این است که فرهنگ شهری جایگاه شایسته ای دارد و در شهر با نگاه فرهنگی، معماری،ترافیک،حمل و نقل و همه مسایل شهری با نگاه فرهنگی تببین می شود . ادامه در صفحه 4