چند خیرخواهی برای ملت ایران و نامزدهای انتخابات

نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بنا  بر فرض رجل مذهبی و سیاسی، مدیر و مدبر و متقی و امین هستند. با این وجود در تبلیغات گاهی مواضعی می گیرند که در تعارض با منافع ملی و وحدت ملی است.برای آنکه خیر انتخابات برای مردم افزون شود، چند تذکر زیر به عنوان نمونه تقدیم می شود.
-1آقای روحانی نباید از این امر غافل شود که شخصیتی دوحیثیتی دارد. رئیس جمهور در قدرت است و در عین حال نامزد انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری . اثر موضع گیری وی با  موضع‌گیری دیگر نامزدها متفاوت است.
آقای روحانی به دلیل سمتی که فعلا دارد مقام رسمی حکومت است و شخصیت دوم کشور طبعا به اطلاعاتی دسترسی دارد که دیگر نامزدها ندارند. در این موقعیت مواضع خارجی وی می تواند برای منافع ملی خطر آفرین باشد.
همین طور است وضعیت آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور. فرض می کنیم آقای روحانی مطمئن شده باشد که اگر سکان دولت به دست سه چهار رقیب دیگر بیفتد، خطر جنگ پیدا خواهد شد، فرض محال که محال نیست (گرچه چنین نیست. در جای خود اثبات شده است که سابقه دفاع مقدس، نفوذ منطقه ای ایران و تجهیز ایران به سلاح های داخلی پیشرفته و تعیین کننده، سه عامل بازدارنده اصلی تهدید نظامی بوده است.) آیا با پذیرش این فرض شما حق دارید راهبرد خود را چنین تعریف کنیدکه به مردم بگویید یا ما را انتخاب می کنید که نتیجه آن تعامل عزتمندانه با جهان است، یا یکی از رقبای ما را برمی‌گزینیدکه در آن صورت منتظر جنگ باشید! قطعاً چنین راهبردی به زیان منافع ملی است؛ زیرا بالاخره شما مجری انتخابات هستید و حتماً به رای مردم وفا دارید. طبعاً قبول ندارید که انتخابات مهندسی شده است و نتیجه آن پیروزی قطعی شماست. اگر مردم به نامزد دیگری رای بدهند و به فرض صحت نظر شما، تهدید محقق شود، استراتژی شما می‌گوید مقصر مردم بودند که عوضی انتخاب کرده‌اند و دشمن محق جلوه می‌کند که به کشور آسیب برساند! از جنبه های اخلاقی این نحوه تحریک هراس در مردم چشم می پوشیم.2وعده‌هایی که نامزدها می‌دهند  شاید چنین القا کند که رئیس جمهور هر وعده ای بدهد فقط اراده وی کافی است تا آن وعده تحقق یابد. نظام ما نظام حکومت فردی نیست، مردمسالاری ریاستی هم نیست که رئیس جمهور، مثلا بتواند مجلس را بنا بر مصلحتی منحل کند. بلکه پارلمانی- ریاستی است. تا  مجلس در شکل قانون بودجه اعتباری برای امری پیش بینی نکند رئیس جمهور حق ورود به آن را ندارد.مثلا فرض می کنیم قانون دولت را مکلف کرده باشد که برای بیکاران حقوق بیکاری در نظربگیرد. آیا آقای قالیباف می تواند بگوید من به هر بیکار، تا تامین اشتغال،  ماهیانه 250 هزار تومان می دهم؟ آقای قالیباف اگر به رای مردم سکاندار دولت بشود باید در لایحه بودجه سال 1397 که آذر ماه تقدیم مجلس خواهد کرد این پرداخت را پیش بینی کند که اجرای آن به سال آینده موکول می‌شود. یا اگر سرعت بیشتری می‌خواهد، باید متمم بودجه به مجلس ببرد، منبع معقولی برای تامین اعتبار پیشنهاد دهد و از مجلس اجازه این کار را بخواهد تا بتواند مثلا از شش ماهه دوم کار را آغاز کند. ادامه در صفحه 2