INSTEX و چند نکته

سازوکار مالی میان ایران و اروپا که تحت عنوان‌ سازوکار مالی ویژه برای اینستکس اکنون از آن یاد می‌شود در محافل گوناگون خبری و محافل سیاسی مختلف مطرح است. با ثبت رسمی‌ سازوکار مالی اروپایی که به همین نام INSTEX یاد می‌‌شود و از تغییر نام SPV به وجود آمده است پرسش‌های متفاوتی را در اذهان زنده کرده و سوالات گوناگونی در این زمینه پرسیده می‌شود. اصلی‌ترین سوال که ستون فقرات سوالات را تشکیل می‌دهد آن است که آیا این‌ سازوکار واقعا در عمل کار خواهد کرد و می‌توان دریچه‌های امیدی را در چارچوب این ‌سازوکار مورد عنایت قرار داد؟ SPV تلاشی بود که اتحادیه اروپا برای زنده نگاه داشتن برجام از طریق ایجاد یک ‌سازوکار ویژه بین اتحادیه اروپا و ایران دنبال می‌کرد. امروز این‌ سازوکار مالی اروپایی، INSTEX نام گرفته است تا نکات چندی در این زمینه مشخص شود. این نکات را می‌توان در چند مورد بررسی کرد. نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد اظهارات مقامات اروپایی از جمله وزیر امور خارجه آلمان در ارتباط با فراگیری این سازوکار برای مبادلات کالا و خدمات انسان‌دوستانه نظیر مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی شکل و محتوا پذیرفته است. به عبارت دیگر همان رویکردهای بشردوستانه به SPV اضافه شده و نام INSTEX به خود گرفته است. از سوی دیگر نباید فراموش شود که این‌سازوکار پس از تاخیر‌های بسیار اعلام ثبت رسمی شده و همچنان هم به گفته مقامات اروپایی تا زمانی که FATF پذیرفته نشود و لوایح چهارگانه آن مانند پالرمو به ثبت نرسد، مسائل دیگر حل و فصل نخواهد شد. اروپایی‌ها به سادگی حتی پیش از اعلام رسمی و چگونگی گستره این‌ سازوکار و فعلیت بخشی به آن در ابعاد گوناگون محتمل موجود در این‌ سازوکار مالی از ایران درخواست دارند که به توافقات ضد پولشویی ملحق شود و آن را به طور کامل به اجرا دربیاورد، امری که باید تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران به صورت جدی از آن عبور نمایند و تصمیم نهایی را در این زمینه اخذ کنند. تجدید فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اروپایی مبنی بر عدم تاثیرگذاری این سازوکار بر روابط فراآتلانتیکی که شائبه هماهنگی و توافقات قبلی آمریکا و اروپا را در این زمینه تقویت می‌کند مساله دیگری است که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. اروپای متحد سال‌هاست که قصد دارد تا از قید تسلط و چیرگی ایالات متحده آمریکا خارج شود اما در عمل هیچ‌گاه این عارضه سیاسی نخبگان کشورهای اروپایی که می‌توان در کتاب «استراتژی بزرگ برای غرب» مطالعه کرد، عملیاتی نشده و هنوز هم اروپا نمی‌تواند از چیرگی اقتصاد جهانی ایالات متحده آمریکا خود را رها کند. از سوی دیگر باید قبول کرد که از این سازوکار هیچ توضیحی مبنی بر عملکرد مالی این ساختار ارائه نشده است. هنوز ابهامات بسیاری درباره تامین مالی این سازوکار وجود دارد و اینکه در چه کمیتی و با چه کیفیتی این کار انجام خواهد شد. در شرایط نیاز ایران به تامین مالی به این موضوع چه تضمینی در زمینه فروش نفت و تسهیلات مرتبط با این فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی شکل خواهد گرفت. لذا با توجه به تاکید عناصر اروپایی در ارتباط با کارکرد این سازوکار در زمینه‌های انسان‌دوستانه باید اذعان کرد که نیاز مالی ایران به تامین این شرکت در زمینه فروش نفت و محصولات مرتبط و خرید محصولات و سرمایه‌گذاری‌های مورد نیاز ایران در این‌سازوکار مالی چندان دیده نشده است. باید قبول کرد که زمانی که اظهارات مقامات اروپایی از جمله وزیر امور خارجه آلمان در این زمینه مطرح می‌شود، بررسی و تعمق در این زمینه تا حدود زیادی نشان‌دهنده آن خواهد بود که این سازوکار مالی با هماهنگی شکل گرفته است، تلاش دارد تا خط ارتباطی اروپا و آمریکا از یک سو حفظ شود و از سوی دیگر پل ارتباطی اتحادیه اروپا با ایران از سوی اتحادیه اروپا منقطع نگردد. این موضوع از معنای مندرج در این‌سازوکار مالی و بررسی و تعمق در ابعاد آن می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. اگر اراده وجود داشته باشد ‌سازوکارهای درونی‌ می‌تواند فعال‌تر و با ایجاد یک وحدت ملی مبتنی بر منافع و اهداف ملی تعریف‌شده مشارکت‌خیزانه و انگیزه‌مندانه در جهت ایجاد فضای مناسب و برای مدیریت آینده منابع طبیعی حرکت کرده و بدین ترتیب در گذار تاریخی خود به خوبی عمل کند.
* آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی