قدر«مقدری» و تقدیر ایران

ددر آستانه چهل سالگی انقلابی که بر اساس استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شکل گرفته است، مهدی مقدری؛ سیاست‌ورز جوانی که منافع و مصالح کشورش را از مسیر اصول اصلاح‌طلبی و معطوف به مبانی شکل‌گیری آن انقلاب، پی می‌گیرد، به 6ماه حبس محکوم شده است. از منظری سیاسی و معطوف به الزامات سیاست‌ورزی امیدوارانه در ناوضعیت (به‌تعبیردکترتاجیک) کنونی حاکم می‌توان بر این رخداد پرتو، نظری افکند. نگارنده با التفات به شناختی که از مقدری، دغدغه‌ها، دانش و تجاربش، مانیفست و برنامه‌های حزب متبوع ایشان (سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی) و مسئولیت مدنی و اجتماعی‌ای که برای خود تعریف کرده‌اند و ایران امروز نیاز به این نوع کنش‌سیاسی مسئولانه دارد، مدعی است که مقدری و سیاست‌ورزان اصلاح جو و امیدوار، مجرم نیستند، ایشان حاملان و عاملان سیاست امیدند. در وضعیتی که زمینه و زمانه سیاست بین‌الملل بر سپهر سیاسی، اقتصاد، اجتماع و... ایران تحمیل کرده است و قانون‌گریزان سیاست بین‌الملل با عبور از معاهدات بین‌المللی، بر تشدید شکاف ملت و حاکمیت انگشت نهاده و بدان امید بسته‌اند، نیازمند افزایش پادزهر امید اجتماعی هستیم که نتیجه سیاست‌ورزی «مقدری»‌هاست. به قول استاد محمدمهدی مجاهدی، تئوریسین سیاست امید؛ امید آینده‌باورانه از آسمان نمی‌بارد، بلکه از زمین کنش‌های مسئولانه می‌روید و ریشه‌اش، از جمله، از جویبار این حکمت آینده‌باورانه آب می‌خورد که راه‌حل مسائل را نمی‌شود یافت یا کشف کرد؛ ولی اگر مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیریم، و خلاقانه کوشش کنیم، احتمال اینکه بشود راه‌حل مسائل را ساخت یا اختراع کرد، بسیار بالاتر از هنگامی است که مسئولیت چنین کوشش خلاقانه‌ای را بر عهده نگیریم. ما امروز به پروردن و گستردن بذر چنین امیدی مسئولانه و کنش‌گرانه نیازمندیم. مقدری، اصلاح‌طلبی است که با کنش‌های مسئولانه‌اش، همیشه کوشیده است منادی بهبود‌خواهی و خالق سیاست امید باشد.امید «مقدری»‌ها از جنس امید بی‌محل (امید بی‌عمل) و امید محال (خیال اندیشی) نیست (این تعابیر را از استاد مجاهدی وام گرفته‌ام). «مقدری» و جریان سیاسی‌ای که بدان تعلق دارد (اصلاحات)، از آنجایی که در زایش سیاست امید در چارچوب نظم سیاسی مستقر گام‌های اساسی برداشته‌اند و امید براندازی خواهان را نقش بر آب کرده‌اند، همواره مورد هجمه کنشگران این جریان واقع شده‌اند.
ادامه صفحه16