گناهی به نام جوان سیاسی

در ایامی قرار داریم که در تمامی رسانه‌ها‌ی اجتماعی از صدا و سیما، جراید و فضای مجازی تصاویر و رشادت‌ها‌ی مردم انقلابی ایران در سال ۵۷ را می‌بینیم و آنچه بیشتر جلوه می‌کند حضور حداکثری جوانان و زنان جامعه در رویدادهای بزرگ همچون انقلاب، جنگ و سایر عرصه‌های اجتماعی است.
این جوانان بودند که بلافاصله پس از یک سخنرانی یا پیام امام در هزاران کیلومتر خارج از مرزهای ایران، با قبول مخاطرات جانی، شکنجه‌های شدید و غیر قابل تصور رژیم منحوس پهلوی، در کمترین زمان ممکن اقدام به چاپ و نشر بیانات و رهنمون‌ها‌ی امام می‌کردند.
این جوانان بودند که در روزهای جنگ، تن را مقابل گلوله دشمن تا بن دندان مسلح قرار دادند تا یک وجب از خاک ایران اسلامی به تاراج نرود و آرمان‌ها‌ی انقلاب در نطفه خاموش نشود.



این جوانان بودند که در پوشش کمیته و نیروهای ویژه با گروهک‌های تروریستی داخلی مقابله کردند و انواع توطئه‌های سخت و نفس‌گیر را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتند و امروز با خیال راحت‌، به پشتوانه حضور جوانان، زنان و آحاد ملت بزرگ ایران جشن شکوهمندی دیگر از چهلمین سالروز برپایی و استقرار این انقلاب را نظاره‌گریم و بر آن می‌بالیم.اما امروز آیا به صورت واقعی از جوانان و نیروی تفکر،‌اندیشه‌های بلند و نگاه رو به آینده این قشر عظیم تحصیلکرده که شوق خدمت و سربلندی نظام و کشور در ذرات سلول‌های آنها متبلور است و موج می‌زند استفاده می‌شود؟ چرا یک جوانی که با تمامی مشکلات اقتصادی، با تمام وجود و هر آنچه دارد و ندارد در طبق اخلاص و اخلاق در هرچه باشکوه برگزار شدن جشن‌ها‌ی انقلاب، انتخابات و رسومات مذهبی از خود ارائه می‌کند باید مورد بی‌مهری قرار گیرد؟چرا برخی حاضر نیستند حتی در طول چهار سال مدیریت خرد و کلان که به واسطه حضور همین جوانان به آن نائل شدند یکبار حتی به صورت سطحی و فرمالیته آنها را طرف مشورت خود قرار دهند و نظرشان را در جهت رفع نقایص و بهبود بشنوند؟ چرا جوانان فردای پیروزی خط می‌خورند؟ چرا فراخوان جوانان، فقط برای پرداخت هزینه و سرباز پیاده کارزارهای سخت است؟ چرا از این ظرفیت حتی برای موفقیت بیشتر دوره مدیریت استفاده نمی‌شود؟ فرض را بر این می‌گذاریم که توانستید دو دهه دیگر قانون بازنشستگی را دور بزنید اما آیا می‌توان حضرت عزرائیل را هم فریب داد؟ فردای آن روز، چه کسی قرار است بر کشور مدیریت کند؟ جوانی که فقط شوق و شور ساخت و پیشرفت کشور را دارد بدون هیچ تجربه و آماده سازی برای هدایت سکان کشور در این دنیای پر از ناعدالتی و دشمنی‌ها‌ و توطئه‌های خارجی و جهانی که باید همه روزه با آن مواجه شود.آیا این جوان می‌تواند در آینده فرماندار، استاندار وزیر، رئیس دولت یا سازمان خوب و موفقی باشد؟ ای کاش از همین فردای جشن چهل سالگی انقلاب، چشم‌ها‌ را بشوییم و جور دیگر ببینیم این جوانان و آینده سازان ایران، انقلاب و اسلام را و درب اتاق‌ها‌یمان را به روی آنها باز کنیم و از همه بخواهیم هر کس در حد توان خود آستین‌ها‌ را برای پیشرفت و تعالی کشور بالا بزند. مدیران عزیزی که ادعای بی‌نظیری و بی‌همتایی دارند، را به این آیه قرآنی که می‌فرماید: کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام . تنها وجود لایزال خداوند ماندنی و بی‌نظیر است و این شما هستید که به جوانان انقلاب بدهکارید.