ندا قلی زاده فرایم
کارشناس مالی
پس از انقلاب صنعتي و با توسعه شرکتهاي سهامي، سرمايه گذاران در اداره واحدهاي اقتصادي مورد مشارکت خود نقش مستقيمينداشته و از طريق هيات مديره و نظارت بر آنها ، بر اداره واحد اقتصادي خود همت ميگمارند . حاصل اين فرآيند تفکيک مالکيت از مديريت شرکتها بود . جدايي مالکيت منجر به پيدايش تئوري نمايندگي شد ، تئوري نمايندگي خود عمدتا منجر به تضاد منافع و عدم تقارن اطلاعاتي بين مدير و مالک ميشود ...عدم تقارن اطلاعاتي زماني به وجود ميآيد که افراد درون سازماني (مديران) از يک سو از اطلاعات بهتر و بهنگام تري (مزيت اطلاعاتي) در مورد شرکت نسبت به ساير گروهها (افراد برون سازماني يا سرمايه گذاران) در سوي ديگر بازار برخوردار باشند که اين امر زمينه سودهاي غيرمجاز و رانتي را فراهم مينمايد. وجود اطلاعات نامتقارن در بازار به مسئله گزينش مغاير (نامناسب) در معاملات منجر ميشود که نهايتا ناکارآمدي بازار را به همراه خواهد داشت . در اين راستا مديران تمايل دارند افشاي اخبار بد را به تاخير بيندازند و اخبار خوب را هر چه سريع تر افشا کنند . تمايل مديران براي افشا نکردن اخبار بد ، به ايجاد ريسک سقوط قيمت سهام منجر ميشود .نتيجه اين عمليات موجب ميشود تصوير واحد تجاري بهتر از وضعيت واقعي به نظر برسد و انگيزه افراد برون سازماني براي سرمايه گذاري در واحد تجاري افزايش يابد . که اين مسئله منجر به بيش ارزشيابي(ارزشيابي بيش از واقعيت) قيمت سهام به صورت موقت خواهد شد . اگر مديران بتوانند براي مدت طولاني از افشاي اخبار بد خودداري کنند ، اخبار منفي در داخل شرکت انباشته ميشود. البته لازم به ذکر است ميزان اخبار بدي که مديران ميتوانند انباشته کنند محدود است. براين اساس وقتي حجم اخبار منفي انباشته به آستانه معيني ميرسد نگهداري و افشا نکردن آن براي مدت زمان طولاني غير ممکن و پر هزينه خواهد شد . در نتيجه توده اخبار نامطلوب پس از رسيدن به اوج خود ناگهان وارد بازار ميشود و به افت شديد بازده سهام يا سقوط قيمت سهام ميانجامد . بنابراين لازم است که سازمان بورس اوراق بهادار و سازمان حسابرسي با الزامات قانوني و استاندارد گذاري ، شرکتها را ملزم به افشاي کافي و ارائه اطلاعات کامل و شفاف براي تصميم گيري سرمايه گذاران و ارزيابي آنها از عملکرد شرکت نمايند و تاحدي از اختيارات مديران براي مديريت کردن سودها بکاهند. سرمايه گذاران نيز بايد هنگام ارزيابي سهام شرکتها ، به دقت صورتهاي مالي آنها را بررسي کرده و تمام جوانب شرکتها را همچون عدم تقارن اطلاعاتي مدنظر قرار دهند و از انجام معاملات ذهني بر پايه عقايد ديگر سرمايه گذاران خودداري کنند . اين مهم با ارائه آموزشهايي از طرف سازمان بورس اوراق بهادار براي سرمايه گذاران ، پيرامون مفاهيم و قواعد سرمايه گذاري، ارزش يابي سهام شرکتها و عموميکردن نتايج پژوهشهاي انجام شده بازار اوراق بهادار در کاهش خطاهاي ارزشيابي عملي خواهد شد .