برای مادری که فرزندش در کربلای۴ جا ماند

خبر کوتاه و ناراحت کننده بود، خانم طیبه هاشمی بهرمانی ، خواهر آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی، به دیدار حق شتافت. خبر درگذشت زنی است که آیت‌ا... او را با اسم همشیره طیبه در خاطرات خود مکررا یاد کرده است و به صبر، مناعت طبع، شجاعت، ساده زیستی و شکیبایی او تقدیم احترام کرده است. زنی است که با اینکه یکی از بردرانش نفر دوم کشور و دیگری برای مدت‌ها رئیس صداوسیما و معاون رئیس جمهور بود، زندگی سخت، ساده و سرشار از معنویت خود را در روستای دورافتاده نوق از توابع بهرمان کرمان، یعنی زادگاهش رها نکرد. زنی که مانند هزاران مادر فداکار این سرزمین ، فرزندش را در دوران دفاع مقدس به ایران اسلامی تقدیم کرد. زنی که کار را افتخار می‌دانست وحاضر نشد زندگی دشوار و پرکار روستا را به شهرنشینی و رفاه وامکانات تغییر دهد. آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی در خاطرات روزنوشت خود در موارد زیادی به دیدار با همشیره طیبه اشاره کرده اند و به‌مناسبت شهادت فرزند ایشان پیام مشروحی به خواهر و خانواده این شهید داده اند که در ادامه به آن اشاره می‌کنم: شنبه 13 دی 1365: عفت از رفسنجان تلفن کرد. گفت هنوز معلوم نیست جنازه شهید مهدی شریفیان ـ همشیره زاده‌ام ـ به نوق رسیده باشد. منتظر رسیدن خبر بودند که به نوق بروند. با آقای خامنه‌ای صحبت کردم و نتایج سفر را گفتم. احمدآقا آمد. نتیجه سفرم را به ایشان گفتم که خدمت امام بگویند. اظهار نظر کرد که بهتر است آقای سید هادی هاشمی آزاد شود. من هم موافقم. خبر دادند که سید مهدی هاشمی بعضی از اعترافات خود را پس گرفته است. بیشتر وقت را به انجام کارهای عقب مانده چند روز سفر و قرائت گزارش‌ها اختصاص دادم. نامه‌ای به همشیره طیبه در تسلیت شهادت فرزندش مهدی در کربلای چهار نوشتم.عصر آقای ]عبدالمجید[ معادیخواه برای کارهای بنیاد تاریخ آمد؛ ترمینال کامپیوتری گرفته و خرج ماهانه دارد. اول شب آقای محمدی عراقی آمد. گزارشی از وضع واحدها در جنوب داد و پیشنهادهایی داشت. در مورد جنگ رقم مفقودان کربلای چهار را تا امروز در حدود دو هزار نفر گفت. قبلا بیشتر گفته شده، مثل اینکه کم کم پیدا می‌شوند. معمولاً بعد از عملیات چنین است. 24 تیر 1367: همشیره طیبه و محمد شریف و بستگان آمدند. مقداری گفت‌وگو و دیدار کردیم و از وضع والده در نوق پرسیدم و با همشیره طیبه به یاد فرزند شهیدش محسن شریفیان گریستم. بخشی از پیام آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی به مناسبت شهادت فرزند خواهر ایشان در 13 دیماه 1365:«از فقدان مهدی عزیز خالی از تأثر نیستم و از لحاظ عاطفی دلم برای اندوهی که طبعآ خواهید داشت اندوهگین است، اما عمیقآ از سعادتی که نصیب خود او، شما و پدرش و سایر بستگان شده راضیم و از این که می‌بینم خواهر بزرگوارم لیاقت افتخار عظیم « مادر شهید بودن» داشته، خرسندم. چند ماه پیش را که در تهران شما و پدرش خبر آمادگی و اشتیاق مهدی را برای جهاد پس از شوکتش در صف شکنی عملیات والفجر 8 در گروه غواصان پیشتاز و شهادت طلب را دادید و دیدم در این وضع راضی به تهییج هستید خیلی خوشحال شدم و همان روز خبر مجروح شدنش را در جبهه شنیده بودید و آرامش روحی قابل تحسینی داشتید و بقیه اعضای خانواده هم با شما هماهنگ بودند و بیشتر از همه مادر سالخورده و ضعیفمان از این که خداوند به‌او این گونه فرزندانی عطا کرده، شاکر و شادمان بود.
ادامه صفحه16