سكوت مجلس در مقابل وعدهای نا ممکن پذيرفتني نيست

وعده پرداخت‌ يارانه‌هاي زياد، اولين بار نيست كه مطرح مي شود. هربار نيز با نيت فريب مردم به كار گرفته شده است. يك بار از سوي احمدي نژاد و اين بار از سوي دو كانديداي اصلي جبهه اصولگرايان. اما سوال اينجاست كه چرا مجلس در مقابل اين موضوع سكوت اختيار كرده است؟ اگرچه روز گذشته علي لاريجاني در اين باره موضع‌گيري خوبي عليه اين وعده داشت اما اين انتظار از نمايندگان مجلس نابه جا نيست كه در مقابل اين وعده‌ها - كه تلاش مي‌كند اتفاقا مجلس را به هيچ انگاشته و بدون توجه به سازوكارهاي قانوني بودجه نويسي، وعده‌هاي نجومي بدهد- سكوت نكنند.به سال 91 برگرديم كه احمدي‌نژاد تمايل شديدي به پرداخت يارانه 250 هزار توماني با عنوان فاز دوم هدفمند كردن يارانه‌ها داشت. طرحي كه با مخالفت مجلس روبه‌رو شد. در همان ابتداي پرداخت يارانه‌ها بحث خوشه‌بندي خانه‌وارها مطرح شد كه قرار شد دهك‌ها به سه خوشه تقسيم و تنها به دو خوشه اول يارانه پرداخت شود. طرحي كه با مخالفت‌هاي مردمي روبه‌رو شد و احمدي‌نژاد ناچار آن را كنار گذاشت. بايد متذكر شد كه حتي احمدي‌نژاد هم قصد نداشت به همه مردم يارانه سه برابري پخش كند اما وعده‌دهندگان امروز، اين نيت‌ها را مخفي مي كنند و به مردم نمي‌گويند قرار است چه بلايي سرشان بياورند.در اواخر سال 91 و با نزديك شدن به انتخابات سال 92 از آنجا كه تيم احمدي‌نژاد قصد داشت مشايي را به عنوان جايگزين احمدي‌نژاد معرفي كند، به شدت به دنبال اجرايي كردن اين طرح بود. آن‌ها قصد داشتند بخشي از يارانه‌بگيران را حذف و با افزايش حامل‌هاي انرژي (تا 5 برابر) يارانه پرداختي به مردم را افزايش دهند. در اين رابطه كار به جايي رسيد كه علي لاريجاني با نوشتن نامه‌اي به رهبري از وي درخواست كرد مانع از انجام اين كار شود.
خباز در همان تاريخ گفته بود: «طرح مساله یارانه 250 هزار تومانی البته به مذاق برخی از مردم شیرین می آید اما دولت برای مردم روشن نمی کند که اگر قرار باشد یارانه 250 هزار تومانی داده شود باید قیمت حامل انرژی نیز 5 برابر شود. به همین دلیل، اعتقاد من بر این است که طرح مساله یارانه 250 هزار تومانی و 120 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی، نه منطقی و نه قانونی و نه اجرایی است و فقط و فقط مصرف سیاسی و انتخاباتی دارد».
مصباحی مقدم نيز بعد از دیدار با احمدی نژاد افشا كرد كه در تامين بودجه همان فاز اول چقدر كسري وجود داشت و گفت: «در فاز اول هدفمندی 9 هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض و 3 هزار میلیارد تومان از نفت برداشت شد که این‌ها اثر تورمی دارد».
احمدي‌نژاد با درآمد افسانه‌اي نفت نتوانسته بود منابع لازم براي فاز اول هدفمندي را تامين كند و ناچار دست در كيسه بانك مركزي و نفت كرد تا آن را اجرا كند. در اين شرايط، ديگران چگونه مي‌خواهند آن را اجرا كنند؟ چرا وعده‌هايي مي‌دهند كه مي‌دانند اساسا در حدود اختيارات آن‌ها نيست؟ به ياد داشته باشيم كه قاليباف در فايل صوتي كه در سال 88 از او منتشر شده گفته بود: «قيمت نفت به 75 دلار برسد، كشور قابل اداره نيست. دو سه روز قبل 82 دلار فروخته مي‌شده. به 75 دلار برسد كشور قابل اداره نيست. نه اينكه توسعه نباشه. همين كه نون و آب بخوري هم نيست. من نمي خوام بحث‌هاي اقتصادي رو باز كنم».حالا سوال اين است: كسي كه با نفت 75 دلاري تصور مي‌كند كشور به قطحي و بي‌آبي مي‌رسد، چطور مي‌تواند با نفت 50 دلاري كشور را اداره كند و عجيب تر اينكه وعده‌هاي نجومي مي‌دهد؟


مجلس قبل به درستي مانع از اجراي فريبكارانه فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها توسط احمدي‌نژاد شد. امروز اين انتظار بحق از مجلس دهم (و به‌خصوص ليست اميد) هست كه در نامه‌اي جمعي اعلام كنند، اين وعده‌ها بدون توجه به سازوكار بودجه و نظر مجلس، اساسا دروغ محض، فريبكاري و غيرقابل اجراست.