سیلی طبیعت و سیل‌های اجتماعی

دکتر حسن دادخواه- در روزهای تعطیل عید ۱۳۹۸، بارندگی و جاری شدن سیل در بیشتر استان‌ها و جان باختن شماری از هموطنان و ویران شدن جاده‌ها و ساختمان‌ها و امور زیرساختی، مردم در سراسر کشور را عزا دار و بهت‌زده کرد.
این پدیده طبیعی، که قابل کنترل و بلکه بهره‌دهی به انسان‌هاست، بنا به دلایل گوناگون، در کشور ما زیان‌آور و فاجعه‌ساز شده است.
خوشبختانه نه‌ می‌توان دشمنان بیرونی و نه سردمداران رژیم‌های پهلوی و قاجار را از مسببان ابن سیل اخیر در کشورمان معرفی کرد.
این پدیده،‌ بی‌گمان یک روزه و یک شبه به‌وجود‌ نمی‌آید. گرچه وقوع سیل، یک‌باره و آنی و لحظه‌‌ای است ولی زمینه‌های تشکیل‌دهنده آن، در بازه 10 و 20 و 30 ساله به‌وجود‌ می‌آید.


افزون بر نداشتن تجهیزات پیش بینی هوا، نداشتن تجهیزات مدرن امداد و نجات، نداشتن مدیران ویژه کنترل بحران‌های طبیعی، دستبرد‌ها به طبیعت و از بین بردن جنگل‌ها و مراتع و‌‌... که از جمله مهم‎ترین علل و اسباب فاجعه‌بار شدن سیلاب‌ها در کشورمان است، عواملی چون تکیه بر بیلان کارسازی در مدیریت‌ها و سودآوری کوتاه مدت طرح‌های عمرانی را‌ می‌توان از اسباب این‌گونه بحران‌ها به شمار آورد.
این در حالی است که به لحاظ داشتن نیروهای متخصص و کارشناس امور آب و سدسازی و هواشناسی و توسعه اقتصادی و شهرسازی از توانمندی‌های ارزشمندی برخوردار هستیم.
سیل پردامنه و گسترده اخیر به گوش‌های ناشنوا و سودجویان اقتصادی در طرح‌های عمرانی و بلکه آحاد مردم اثبات کرد که طبیعت، یک موجود زنده است و تعامل با موجود زنده تابع ضوابط و مقررات و اخلاق ویژه‌‌ای است.
سیل پربلایی که این روزها گریبان همه مردم ایران و مقامات عالی‌رتبه را گرفته است، واکنش و در واقع سیلی گرم طبیعت ایران در روزهای سرد بهار است تا شاید همگان به هوش بیایند و از سیل‌های دیگر و واکنش‌های سخت موجودات زنده در جامعه جلو گیری کنند.
جامعه و اجتماع انسانی در هر سرزمین، به‌سان و مانند یک موجود زنده، زنده و جاندار و تابع سنت‌ها و آداب و اخلاق است و‌ بی‌توجهی به احساس جمعی و خواست اجتماعی و نیازهای طبیعی آن، موجب متراکم شدن انرژی‌ها و عقده‌ها و تولید تنفر گروهی و سرخوردگی و ناامیدی اجتماعی‌ می‌شود.
در سه دهه گذشته متاسفانه فرصت و امکان آسیب‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناختی جامعه امروز ایران برای کارشناسان فراهم نشد و از سوی دیگر، تصور‌ می‌شد که امکان وقوع آسیب در جامعه‌‌ای که متصف به صفت «اسلامی» است کار یاوه و عبثی است.
امروز جامعه ایران دچار آسیب‌های جدی اجتماعی است. وجود اقوام و ادیان که بالقوه فرصت و نه تهدید شمرده‌ می‌شود و حقوق خود را‌ می‌طلبد، پدیده‌هایی چون طلاق، اعتیاد، فقر گسترده، بر هم خوردن توازن‌های جمعیتی، خودکشی، بیکاری، بالا رفتن سن ازدواج، فقدان احزاب مستقل و آلام و مصایب اقتصادی همه و همه دست به دست داده است و متاسفانه گویی عزم ملی و راه حل بنیادی برای گریز و درمان آن دیده‌ نمی‌شود.
شرایط و وضعیت آرام و ساکت و خاموش جامعه ایران که دردمند آسیب‌های جدی است، نیازمند واکاوی فوری و درمان و رسیدگی ریشه‌‌ای و بنیادی است. خوشبختانه جامعه علمی و دانشگاهی ایران برخوردار از متخصصان دلسوز و ایران دوست در رشته‌های علوم انسانی است و برای آسیب‌شناسی دردهای جامعه، توانمند است.
بی‌توجهی به راه حل‌های پیشنهادی آنان و رد کردن و نپذیرفتن رهنمودهای علمی و واقع‌بینانه آنان،‌ بی‌گمان جامعه فردای ایران را دچار سیل‌ها و گسست‌هایی خواهد نمود که کنترل آن آسان به نظر‌ نمی‌رسد.
سیل ویرانگر کنونی ایران اگر فقط همین فایده را داشته باشد که با سیلی خود، مقامات تصمیم‌گیر ایران را متنبه کند، با همه زیان‌های انسانی غیر قابل جبران آن،‌ می‌تواند نعمت پنهان و آیتی از آیات الهی برای سرزمین آهورایی ایران باشد!!