رفتار تقابلی به جای تعاملی


وارد سال انتخابات مجلس شده‌ایم و برخی نمایندگان مجلس متأسفانه به جای کمک به حل مشکلات، تبدیل به تریبونی برای تبلیغات انتخاباتی خود می‌شوند. نمایندگان و مجلسی که باید یار قوای دیگر باشند، درصدد منزه کردن جایگاه خود از وضعیت امور می‌شوند. یکی از موضوعات مورد اختلافی که از همین جهت پیش آمده تفاوت نظر دولت و مجلس درباره مصوبه مجلس در اصلاح آیین‌نامه داخلی مجلس و الزام دولت به گزارش سالانه با شیوه خاص است که شائبه برنامه‌ای سیاسی را در پشت این طرح ایجاد کرده است. واقعیت این است که دولت آقای روحانی برخلاف دولت قبلی، همکاری کاملی را با مجلس داشته است. گزارش کار را نیز نه فقط برای مجلس، بلکه برای مردم نیز ارائه کرده است. هنوز فراموش نکرده‌ایم هنگامی که دولت پیش در سال 1384 وارد پاستور شد، اولین اقدامش جلوگیری از انتشار گزارش جامع سازمان برنامه و بودجه بود. گزارشی که سالانه طی سه جلد منتشر می‌شد و یکی از بهترین منابع تحلیلی برای کلیه وجوه وظایف دولت و روند تحولات کشور است. این کار مطابق قانون الزامی شده بود. جالب اینکه در شرایطی باید انجام می‌شد که درآمدهای نفتی کشور در اوج بود، تحریمی هم در کار نبود و دولت ملزم به تهیه و ارائه این گزارش بود. ولی دولت احمدی‌نژاد در اولین اقدام مانع تهیه و تدوین و انتشار عمومی آن شد و از آن پس گزارش‌های سالانه تحولات اقتصادی و اجتماعی کشور که مهم‌ترین منبع برای ارزیابی تحولات کشور بود، منتشر نگردید و متأسفانه مجلس اصولگرا نیز از کنار آن گذشت و آن قانون به فراموشی سپرده شد.
ولی اکنون چند قدم بیشتر برداشته‌اند و نه تنها به قانون گذشته بسنده نکرده‌اند، بلکه دولت را موظف به ارائه گزارش عملکرد در مجلس کرده‌اند و تک‌تک وزرا نیز باید چنین کنند و در صورت عدم تأیید، به طور خود‌به‌خود وارد مرحله استیضاح می‌شوند. مشکل اصلی این است که درک درستی از مفهوم استقلال قوا در ایران وجود ندارد. استقلال قوا به معنای تعارض قوا و روبه‌روی یکدیگر ایستادن نیست، بلکه به معنای استقلال در وظایف است. همان طور که هر یک از اجزای ‌بدن ما کار مستقل و مربوط به خود را انجام می‌دهند، ولی همه اجزای بدن در اصل اجزای یک پیکر واحد هستند. از نظر مردم تمایز جدی میان قوای کشور وجود ندارد آنها اجزای یک حکومت و حاکمیت هستند. هرچند به لحاظ عملکردی تا حدی متفاوت از یکدیگر عمل می‌کنند، ولی همه، چرخ‌دنده‌های یک وسیله هستند و هرگونه تقابلی میان آنان جز تخریب کلیت این وسیله نتیجه دیگری در برندارد. متأسفانه برخی نمایندگان فقط در پی انتخاب شدن و کسب محبوبیت در منطقه و حوزه انتخابیه خود هستند. البته تا اینجا مشکلی نیست و این هدف ایرادی هم ندارد، مشکل از هنگامی آغاز می‌شود که این هدف را در ذیل تخریب دیگران تعریف کنیم.
در نظام‌های حزبی که تصمیمات و بررسی‌های اصلی حکومت در احزاب و با حضور نمایندگان‌شان در مجلس گرفته می‌شود، این مشکل وجود ندارد و نمایندگان حزبی همراه و همسو با دولت‌هایشان هستند و خودشان نیز از طریق مجلس وظایف قانونگذاری و نظارتی را انجام می‌دهند. در واقع در این کشورها، حزب حلقه اتصال دو قوه مجریه و مقننه است ولی در ایران که ساختار سیاسی حزبی نیست، نمایندگان به سوی تقابل و مچ‌گیری از دولت پیش می‌روند و حتی مسئولیت اقدامات خودشان را نیز عهده‌دار نمی‌شوند. برای نمونه بودجه را تصویب می‌کنند ولی هیچ مسئولیتی در برابر عملی بودن تحقق درآمدهایش عهده‌دار نمی‌شوند. ردیف‌های درآمدی بودجه‌های مصوب بیشتر به شکل مجموعه‌ای از ارقام است که لزوماً واقعیت خارجی ندارد ولی به تناسب همین درآمدهای خیالی و واهی، در ردیف هزینه‌ها موارد قطعی تصویب می‌کنند و خواهان اختصاص بودجه به آن هستند و اگر اختصاصی صورت نگیرد منتقد می‌شوند. در حالی که آنان باید در ابتدا پاسخگوی عملی بودن تأمین ردیف‌های درآمدی بودجه باشند. بودجه‌ای که با یک و نیم میلیون بشکه نفت بسته شود ولی در عمل بسیار کمتر از این فروخته شود را نمی‌توان از حیث ارزیابی عملکردی دولت نقد کرد. در هر حال فارغ از اینکه مصوبه نمایندگان برای ارائه گزارش به ترتیبی که تصویب کرده‌اند، قانونی باشد یا نباشد، و طبعاً هیأت حل اختلاف به مسأله رسیدگی خواهد کرد، ولی مشکل رفتار مجلس و نمایندگان با دولت همچنان برقرار است. رفتاری که در پی کسب وجهه برای نماینده و رأی آوردن است و ربطی به واقعیات جامعه ندارد. آنان به جای آنکه رفتار تعاملی و سازنده داشته باشند بعضاً رفتار تقابلی را پیشه می‌کنند.