روزنامه ابتکار
1398/05/16
آنومی غفلت جمعی در ایالات متحده
طاهر جمشیدزاده *- پس از کشتارهای فجیع و وحشتناک چند روز گذشته در ایالات متحده، دنیا به این باور رسید که دونالد ترامپ رئیسجمهور نژادپرست ینگه دنیا از مخالفان اصلی عدم تغییر قانون حمل سلاح است و در واقع از «کارتلهای اسلحه» در این کشور آشکارا و پنهان و در سخنرانیهایش حمایت میکند و با صحبتها و مواضع نژادپرستانه و افراطیگری و یکجانبهگرایی توام با خشونت و فشار، باعث ترویج و نشر و گسترش بیشتر خشونت و تیراندازی- درست همان چیزی که کروسیوس چند روز پیش پس از کشتار وحشیانهاش در تگزاس مدعی شده بود- شده است. چرا که طبق آمار مرکز خشونتهای ایالات متحده دستکم روزانه ۱۸۸حادثه تیراندازی در این کشور به وقوع میپیوند. در یک جامعه مانند ایالات متحده آمریکا افراد نه فقط به ویژگیهای عینی موقعیت، بلکه به تعبیر و تفسیرهای ذهنی خودشان از موقعیت نیز واکنش نشان میدهند. حتی آسانسازی اجتماعی، که نوعی نفوذ اجتماعی ابتدایی است، تا حدودی به تعبیر و تفسیر فرد از آنچه دیگران انجام میدهند، یا میاندیشند بستگی دارد و غالبا تعریف یا تفسیر موقعیت، مکانیسم اصلی تاثیرگذاری افراد بر یکدیگر است. در سال۱۹۶۴میلادی به دختر جوانی به نام کیتی جنوویس در بیرون آپارتمانش در نیویورک در ساعات آخر شب حمله شد. او بیش از نیمساعت با ضارب خود مبارزه کرد، ولی سرانجام به قتل رسید. حداقل۳۸نفر از همسایگان صدای جیغهای او را که کمک میخواست میشنیدند، اما هیچکس به یاری او نشتافت. حتی هیچکس به پلیس اطلاع نداد. جامعه آمریکا از این حادثه به وحشت افتاد و روانشناسان اجتماعی دست به کار تحقیق درباره علل آنچه که در آغاز بیاحساسی ناظران(bystander apathy) گفته میشد، شدند. اما تحقیقات آنها نشان داد که «بیاحساسی» اصطلاح خیلی درستی نیست و تنها بیتفاوتی ساده نیست که ناظران را از دخالت در موقعیتهای اضطراری باز میدارد. در جایگاه نخست، بازدارندههای واقعنگر از قبیل«خطر جانی» قرار دارند. دوم، دخالت کردن ممکن است مستلزم و مستوجب حضور طولانی در دادگاه یا گرفتاریهای دیگر باشد. سوم، موقعیتهای اضطراری غیرقابل پیشبینی بوده «شبیه حادثه مرگبار دیتون در اوهایو و الپاسوی تگزاس که منجر به قتل و عام۳۲شهروند آمریکا شد» و مستلزم عمل سریع و برنامهریزی نشده است و تعداد کمی از ما آماده وارد عملشدن در چنین موقعیتهایی هستیم. سرانجام این خطر برای کسی که وارد عمل میشود وجود دارد که به خاطر تفسیر غلط از موقعیت به عنوان اضطراری(حال آنکه نیست)، خود را مسخره دیگران کند. محققان چنین نتیجه میگیرند که «مداخله ناظر در موقعیت اضطراری چندان چنگی هم به دل نمیزند.بنابراین شاید اصولا جای شگفتی باشد که کسی در چنین موقعیتهایی پا به میدان بگذارد.» هرچند ممکن است تصور کنیم که حضور ناظران دیگر، فرد را تشجیع میکند که علیرغم خطرات، در موقعیت اضطراری دخالت کند، تحقیقات عکس این مطلب را نشان میدهد. اغلب اوقات همین حضورِ افراد دیگر است که ما را از دخالتکردن بازمیدارد. بسیاری از موقعیتهای اضطراری، در آغاز مبهماند. مردی که تلوتلو میخورد آیا بیمار است یا مست؟ دودی که دیده میشود، از آتش برمیخیزد یا بخار است که از پنجره بیرون میزند؟ «کروسیوس» قاتلی که دست به کشتار خشونتبار دستهجمعی در فروشگاهی در الپاسوی تگزاس که ششمین شهر پرجمعیت تگزاس است میزند، آیا بیگانهای «مواضع دونالد ترامپ علیه سیاستهای مهاجرتی و ایجاد دیوار حائل بین مکزیک و آمریکا و جدا کردن کودکان از والدین مهاجران» او را به گفته خودش تهدید کرده است یا با خودش در تعارض، ستیز و گریز است؟ یکی از روشهای معمول آمریکاییها در برابر چنین معماهایی این است که از اقدام به عمل دست نگه میدارند. البته احتمال دارد در آن صحنه مردمان دیگری را هم ببینید که بنا به همان دلایل، طوری رفتار میکنند که گویی هیچ مشکلی وجود ندارد. نام این وضعیت، غفلت جمعی «کثرتگرایانه» است؛ یعنی هر یک از افراد گروه با رفتاری حاکی از اینکه گویی موقعیت اضطراری نیست، دیگران را گمراه میکند. ما همگی چیزهایی در این باره شنیدهایم که وقتی کسی باعث میشود که شخص بعدی واکنش شدیدتری نشان دهد، در نتیجه جمعیتی وحشتزده ایجاد شده است. موقعیت عکس که در آن جمعیت، افراد خود را به عدم واکنش وا میدارد ممکن است رایج هم باشد. معمولا غفلت جمعی که باید «آنومی فراموشی جمعی» به آن اطلاق کرد از تبعات جوامعی مانند آمریکاست که ادعای پستمدرنی و جامعه باز دارند که با تهدیدها و بحرانها و هنجارهای اینچنینی دست به گریبانند. هر فرد، با مشاهده اینکه دیگران آراماند، ابهام موقعیت را اینگونه برای خود رفع و توجیه میکند و نتیجه میگیرد که اضطراری نیست و ناشی از همان بیتفاوتی، غفلت جمعی و لوث مسئولیتی است، چرا که غفلت جمعی میتواند منجر به اضطراری ندانستن موقعیت شود. اما این فرآیند نمیتواند رویدادهایی از قبیل قتل جنوویس در نیویورک و کشتارجمعی کروسیوس در الپاسوی تگزاس را که در آن اضطراری بودن کاملا هویدا و آشکار است، توجیه کند. به علاوه، همسایههای کیتی جنوویس نمیتوانستند یکدیگر را از پشت پنجرههای پردهدار ببینند و از این رو نمیتوانستند بگویند که دیگران آرام هستند یا وحشتزده، یا زمامداران کاخ سفید «ترامپ،پمپئو و بولتون» که بارها و بارها این چنین فجایعی را در تلویزیونهای خویش دیدهاند. نتیجه میگیریم که فرآیند تعیینکننده در اینجا «لوث مسئولیت» است. وقتی شخصی مثل کروسیوس بداند که افراد دیگری نیز «همتای او در دیتون اوهایو که۱۰تن را به کام مرگ کشاند» حضور دارند، بار مسئولیت تنها بر دوش او نمیافتد. هریک از آنها میتواند فکر کند که «کس دیگری تا به حال باید کاری انجام داده باشد؛ کس دیگری دخالت خواهد کرد.» اما در غرب شکاف عاطفی و نازلبودن نوعدوستی بر عکس جوامع شرقی و بهویژه کشور عزیزمان ایران که به نوعدوستی ژرف و روابط عاطفی شگرف در جهان قدمتی به دارازی تاریخ و تمدن کهنش داشته و در دنیا سرآمد و شهره است، در جوامع غربی و بهویژه ایالات متحده باعث رواج این هنجارهای اجتماعی و بیتفاوتی ناظران شده است.
*روزنامهنگار
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
خبر مهم از زبان گزارشگر معروف عادل به تلویزیون برمیگردد
علیرضا صدقی
آفت سکوت
شرکت هواپیمایی ایران ایرتور با 34 میلیارد تومان واگذار شد؟
تکرار تراژدی خصوصیسازی در ایران
سردیس ملکالمتکلمین هم دزدیده شد
سریال ادامهدار ناپدید شدن مجسمههای شهری
«فارابی» هم به جمع مفاخر مصادرهشده توسط کشورهای دیگر پیوست
غارتگری به سبک دنیای نوین!
«ابتکار» چالش میان آمریکا و ترکیه در سوریه را بررسی میکند
تسویه حساب ژئوپلیتیک در زمین سوریه
رئیسجمهوری: ظریف مجتهد سیاسی است
دلجوییها از وزیر تحریمشده
رئیس قوه قضائیه:
قاضی باید از هر جهت تامین باشد
قاضی مسعودی مقام:
هادی رضوی روانه زندان شد
وزیر اطلاعات:
تروریستها باید از هیمنه سربازان گمنام امام زمان(عج) بترسند
روابط عمومی مجمع ارسال نامه آیتالله آملی به رهبر انقلاب را تکذیب کرد
گمانهزنیها در مورد موضع مدیرکل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیرامون مسائل ایران ادامه دارد
آنومی غفلت جمعی در ایالات متحده