«فارابی» هم به جمع مفاخر مصادره‌شده توسط کشورهای دیگر پیوست غارتگری به سبک دنیای نوین!

گروه فرهنگ و هنر - بار دیگر خبر تلخی از مصادره یکی دیگر از مفاخر ادبی کشور شنیده شد. خانه-موزه فارابی، اندیشمند و فیلسوف بزگ ایرانی، با همکاری دو کشور قزاقستان و ترکیه، در شهر استانبول افتتاح شد، بدون اینکه نامی از ایران در میان باشد! پس از تلاش برای مصادره مولانا، نظامی و حتی فردوسی این پرسش مهم مطرح می‌شود که چرا مسئولان ذی‌ربط در کشور اقدامی شایسته برای مقابله با این اقدامات انجام نمی‌دهند و همچنان شاهد مصادره مفاخر ایرانی که به نوعی می‌توان آنها را میراث ناملموس کشور دانست، توسط دیگران هستیم؟
روز دوشنبه خبری در خبرگزاری‌های کشور منتشر شد مبنی بر اینکه خانه-موزه فارابی فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی به مناسبت هزار‏و‏صد‏و‏پنجاهمین سالگرد تولد وی که قرار است در سال ۲۰۲۰ توسط یونسکو جشن گرفته شود، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استابول، با حمایت شورای همکاری کشورهای ترک‌زبان و سفارت قزاقستان در ترکیه افتتاح شده است. اما باید بدانید که این اتفاق، تنها تاسیس یک خانه-موزه برای یک شاعر نیست! کما اینکه گالیم موتانوف، رئیس دانشگاه ملی قزاقستان (فارابی) در سخنانی در مراسم افتتاحیه این خانه-موزه گفت: «ایجاد یک خانه موزه مستقل برای فارابی در ترکیه، نقطه عطف مهم دیگری در بیشتر شناساندن گنجینه فرهنگی ترکی و قزاقی(!) از طریق میراث فارابی است که نقشی ارزشمند در تاریخ تمدن بشری ایفا کرد».
شاید بد نباشد مروری بر سابقه این مصادره‌ها داشته باشیم. شاید اولین مصادره مفاخر ایرانی را بتوان به استالین نسبت داد. او در سوم آوریل سال 1939 میلادی، در مصاحبه‌ای نظامی را شاعری از آذربایجان دانست. در آن مصاحبه آمده بود: «رفیق استالین ضمن مصاحبه با نویسندگان درباره شاعر آذربایجان نظامی، سخن می‏گفتند و قطعاتی از آثار او را در میان می‏گذاشتند تا به وسیله سخنان شاعر این نظریه را رد کنند که گویا شاعر بزرگ برادران ما، آذربایجانی‏ها را باید به ادبیات ایران تقدیم کرد، فقط به آن دلیل که شاعر قسمت بزرگ آثار خود را به زبان فارسی نوشته بود». پس از این اتفاق، علمای ماوراء ارس از جمله آکادمیسین میرزا ابراهیم اف، عضو فرهنگستان علوم آذربایجان و دکتر رفیعلی و… به استناد کشف استالین در مراسم هشتصدمین سال تولد نظامی در اتحاد جماهیر شوروی، نظامی را ترک و آذربایجانی خواندند. ادعایی که همچنان هم ادامه دارد.
آذربایجان البته تنها به مصادره شاعران بسنده نکرده و سال 93 «چوگان با اسب قره‌باغی آذربایجان» را را هم در فهرست میراث ناملموس خود ثبت کرد. کمی بعد این کشور، «تار» را هم به عنوان یک ساز آذربایجانی در میراث خود در یونسکو به ثبت رساند و حتی تلاش‌هایی برای ثبت مینیاتور کرد.


سال 1999 میلادی هم تصویر ابن‌سینا به اسکناس‌های 20 سامانی این کشور وارد شد تا راهی باشد برای مصادره این دانشمند و حکیم پرآوازه ایرانی!
فردوسی هم یکی دیگر از مفاخر ایرانی است که کشورهای همسایه تلاش کردند تا آن را از آنِ خود کنند. عده‌ای در افغانستان معتقدند که این شاعر با وجود آنکه خود اذعان کرده «عجم زنده کردم بدین پارسی» متعلق به آنها است!
امارات هم تلاش کرد با ساخت نمونه‌ای از «بادگیر» روش ساختِ آن را به نام خود به یونسکو بدهد!
کشور ترکیه هم در این میان از دیگر رقیبان خود عقب نماند و تلاش کرد تا به دلیل آنکه مولانا در قونیه به خاک سپرده شده، او را شاعری ترک معرفی کند. حالا هم در تلاش است تا فارابی را از آن خود کند! اما آیا فارابی یک شاعر ترک است؟ نسب ابونصر فارابی را ترک می‌دانند و نام او به اسم محمد بن محمد بن اوزلغ بن طرخان فارابی ثبت شده است. درباره اصالتش هم صحبت فراوان است؛ مثلا علامه قزوینی او را ترک دانسته و در دیگر سو، برخی او را منسوب به فاراب معرفی کرده‌اند. در دانشنامه اسلامی هم عنوان شده در ایرانی‌بودن او شکی نیست. «فاراب» خود معرب (عربی‌شده) لغت فارسی «پاراب / پاریاب» است که در گذشته ناحیه‌ای در ترکستان، ساحل غربی رود جیحون (ماوراءالنهر) نزدیکی بلخ بوده است.
ارسطو در یونان را معلم اول، فارابی در ایران را معلم ثانی و میرداماد در ایران را نیز به‌عنوان معلم ثالث می‌شناسند، اما لقب معلم ثانی را به این جهت به فارابی داده‌اند که به پیروی از آثار ارسطو تلاش کرد وحدتی بین نظریات این فیلسوف یونانی و آرای فلسفه اسلامی ایجاد کند. در اهمیت او روایتی از ابن‏سینا را نقل می‌کنند که «مابعدالطبیعه» ارسطو را چهل‏بار خوانده بود و همچنان در ادراک آن مشکل داشت تا این‌ که شرحی از فارابی بر این کتاب را دید و خواند و به سوالاتش پاسخ داده شد.
از این دست مصادره‌ها در چند سال اخیر کم نبوده‌اند. درست است که پهنه جغرافیایی ایران امروز کوچک‌تر از ایران کهن است اما بی‏هیچ تردیدی این مفاخر جزئی از میراث ایرانی-اسلامی هستند. اما چرا مسئولان ما به این غارتگری‌های نوین هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند و با کم‌توجهی از کنار آنها می‌گذرند؟ شاید بهترین پاسخ را علیرضا دبیرنژاد داده باشد، او به ایسنا گفته است: «در واقع ما هیچ نوع رویکرد و چشم‌انداز و مدیریتی برای بهره‌برداری و ثبت در این موارد نداریم. مهم است که توجه، سیاست و برنامه‌ای برای بهره‌برداری و برندسازی داشته باشیم، چون ثبت هر شخصیت فقط یک گام برای بهره‌برداری است، نه همه چیزی که باید به آن برسیم».
سایر اخبار این روزنامه
خبر مهم از زبان گزارشگر معروف عادل به تلویزیون برمی‌گردد علیرضا صدقی آفت سکوت شرکت هواپیمایی ایران ایر‏تور با 34 میلیارد تومان واگذار شد؟ تکرار تراژدی خصوصی‏سازی در ایران سردیس ملک‌المتکلمین هم دزدیده شد سریال ادامه‌دار ناپدید شدن مجسمه‌های شهری «فارابی» هم به جمع مفاخر مصادره‌شده توسط کشورهای دیگر پیوست غارتگری به سبک دنیای نوین! «‌ابتکار» چالش میان آمریکا و ترکیه در سوریه را بررسی می‌کند تسویه حساب ژئوپلیتیک در زمین سوریه رئیس‌جمهوری: ظریف مجتهد سیاسی است دلجویی‌ها از وزیر تحریم‌شده رئیس قوه قضائیه: قاضی باید از هر جهت تامین باشد قاضی مسعودی مقام: هادی رضوی روانه زندان شد وزیر اطلاعات: تروریست‌ها باید از هیمنه سربازان گمنام امام زمان(عج) بترسند روابط عمومی مجمع ارسال نامه‌ آیت‌الله آملی به رهبر انقلاب را تکذیب کرد گمانه‌زنی‌ها در مورد موضع مدیرکل جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیرامون مسائل ایران ادامه دارد آنومی غفلت جمعی در ایالات متحده