هزاران واژه‌ صادراتی زبان فارسی

گروه ادب و هنر- زبان زنده هم مثل آدمیزاد است و گاهی لازم است با زبان‌های زنده دیگر هم رابطه و رفت و آمد داشته باشد و... . البته قضیۀ مهمان‌های ناخوانده‌‌ای که وارد زبان می‌شوند در حالی که معادل‌های مناسبی برایشان وجود دارد، جداست. اگر آدم‌ها به همدیگر نان قرض می‌دهند، زبان‌ها به یکدیگر واژه قرض می‌دهند. بعضی از این واژه‌های قرضی خیلی زود فراموش می‌شوند و بعضی‌هایشان هم در زبانِ جدید کنگر می‌خورند و لنگر می‌اندازند و جزئی از همان زبان می‌شوند. زبان فارسی هم از این قاعده مستثنا نیست و در طول دوره ‌های مختلف واژه ‌های فراوانی از این زبان به زبان‌های دیگر سفر کرده‌اند و حالا جزئی از همان زبان ها شده اند. در ادامه، از داستان واژه‌هایی که از زبان فارسی به دیگر زبان‌ها صادر شده‌اند، بیشتر می‌خوانید.
اندونزیایی
رد پای واژه‌های فارسی را در زبان اندونزیایی هم می‌بینیم. به گفته زبان‌شناسان بیش از 350 واژه فارسی در این زبان نفس می‌کشد، مانند «خوش»، «خیلی خوب»، «بازرگانی»، «نان»، «کار»، «کدو»و... .
بلغاری


«لاله»، «زمستان»، «پارچه»، «دروغ»، «چشمه» و...؛ این‌ها تنها بخشی از هزار واژه‌ای است که از زبان فارسی به بلغارستان سفر کرده‌ و جزئی از زبان بلغاری شده‌است. تعداد واژه‌های فارسی در این زبان به قدری زیاد است که پژوهشگری به نام هاجر فیوضی، برایشان یک فرهنگ نوشته است.
انگلیسی
خیلی از واژه‌های فارسی از طریق راه‌های مختلف به زبان انگلیسی رفته‌است؛ مثلاً از طریق روابط فرهنگی ایرانی‌ها، یونانی‌ها و رومی‌ها در دوران باستان، فعالیت تاجران انگلیسی در بندرهای ایران، استعمار انگلستان در هند و ... . بخشی از واژه‌های فارسی در زبان انگلیسی عبارتند از: «پردیس»، «شکر»، «قند»، «زعفران»، «لیمو»، «کوشک»، «جنگل»، «کیمیا»، «کاروان»، «بازار»، «دیو» و... .
فرانسوی
زبان فارسی از زبان فرانسوی واژه‌های زیادی قرض گرفته است مانند «آپارتمان»، «رادیو»، «پست»، «مانتو» و...، ولی واژه‌هایی را هم به این زبان قرض داده، مانند: «صندل»، «مشک»، «پسته»، «رز» و... .
اسپانیایی
شاید برایتان جالب باشد بدانید تعدادی از واژه‌های فارسی روادید اروپا گرفته‌اند و ساکن اسپانیا شده‌اند. واژه‌هایی مانند «فیل»، «فرزین»، «دیوان»، «شکر»، «بازار»، «کاروان»، «پاپوش»و... در زبان مردم اسپانیا هم دیده می‌شوند.