تاثیر اقتصاد بر روان مردم

گرانی مسکن و اجاره خانه، نگرانی در مورد
پیدا کردن شغل مناسب برای خود یا یکی از اعضای خانواده، مسائل و مشکلات مربوط به ازدواج خود یا یکی از اعضای خانواده همیشه استرس زاست، حالا فکر کنید افرادی که این روزها با چنین مواردی دست و پنجه نرم می کنند چه ابعادی از استرس را متحمل می شوند.
در حوزه اقتصادی بیشترین شدت استرس زایی مربوط به تورم و گرانی کالاها و پس از آن به ترتیب کمبود و گرانی مسکن، بالا بودن اجاره خانه ها
و مقروض بودن و بدهی داشتن است. در حوزه اجتماعی و فرهنگی بیشترین شدت استرس زایی به ترتیب مربوط به برخورد با افراد غیرقابل تحمل، رشد انحرافات اخلاقی، مورد سوء استفاده مالی قرار گرفتن، سرقت یا اخاذی، ابتلا به بیماری و تبعیضات است.


اخبار منفی هم که این روزها با انواع و اقسام آن
رو به رو هستیم بار روانی و استرس مداومی را بر افراد جامعه وارد می کند. ممکن است به علت طولانی شدن روند این وقایع واخبار اثر آنها در ظاهر احساس نشود ، اما این اخبار تاثیر خود را به صورت غیرمستقیم می گذارند و به هرحال انرژی روانی جامعه صرف آنها می شود. آنچه اهمیت دارد این است که استرس طولانی مدت می تواند آسیب زا باشد.
گاهی این عوامل استرس زا مسائل بزرگ و پراهمیتی هستند که در افراد اضطراب ایجاد می‌کنند و به تدریج آستانه تحمل آنها را کاهش می‌دهند. به همین دلیل هم این روزها در جامعه می‌بینیم که با کمترین بهانه، بیشترین زد و خورد های
فیزیکی اتفاق می افتد؛ آستانه تحمل مردم کاهش پیدا کرده و دلیل اصلی آن استرس هایی است که اکثرا ریشه اقتصادی دارند.
عوامل استرس زای محیطی می توانند باعث شروع و بروز بیماری های روانی باشند و بر عود این بیماری ها،
تشدید علائم آنها یا طولانی شدن روند درمان اثر بگذارند. حالا دراین شرایط اقتصادی و وضعیت استرس زا می‌بینیم که زمینه برای ایجاد بیماری های
جدی مثل چاقی، فشارخون ، دیابت ، سرطان و غیره مهیا است، افزایش روزانه این بیماری ها را هم می‌توانیم در جامعه ببینیم هر چند که می توان آنهارا با مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح کنترل و از پیشروی آن جلوگیری کرد اما همان استرس هایی که در جامعه وجود دارد از کنترل آن هم جلوگیری می کند.
احساس ناامنی و حساسیت های افزایش یافته مخل برای سلامتی جامعه هستند و اگر فکر کنیم که مشکلات روانی به وجود آمده را تنها
روان شناسان و روانپزشکان می توانند برطرف کنند، سخت در اشتباهیم، زیرا منابع استرس درجامعه امروز ناشی از عدم مدیریت صحیح اقتصادی است. اگر مردم معلومات وسیع و عمیقی داشته باشند می توان بخش زیادی از استرسی را که یک جامعه تحمل می کند با مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح
از بین برد. مردم باید به مسائل روزمره با نگاه تحلیل
گرانه تری نگاه کنند و قدرت تجزیه و تحلیل و قضاوت مسائل و اخبار را پیدا کنند؛ در نتیجه هر خبری را که می شنوند کور کورانه نمی پذیرند و آن را برای دیگران بازگو نمی کنند، از طرف دیگر اگر قدرت تجزیه و تحلیل داشته باشند این حجم از استرس را متحمل نمی‌شوند. باید هر فرد مانند یک رسانه عمل کند و استقلال فکری داشته باشد؛ اخبار را تجزیه و تحلیل کند، جایگاه آن را در کلیت زندگی خود بسنجد، میزان صحت و اهمیت آن را ارزیابی کند و با خود بیندیشد که آیا لازم است این خبر را به دیگران هم بگویم یا نه؟