تریدینگ فایندر

نو اصولگرایی و نو اصلاح‌طلبی واژگان گول زننده است!

عناوين نو اصولگرايي و نو اصلاح‌طلبي براي جامعه امروز ايران قابل باور و شنيدن نيست! موثرين اين دو جريان نسبت به روند طبيعي حرکت جامعه عقب بودند و با نوع عملکردهاي شان در اين سال‌ها که بيشتر بولتني بوده است! صداي واقعي طبيعت جامعه ايران اسلامي نبودند بر همين اساس مردم نسبت به آنان بي‌تفاوت شده‌اند! فناوري و تکنولوژي در قالب شبکه‌هاي اجتماعي به داد جامعه امروز ايران رسيد و از نقطه نظر آگاهي و شناخت جهان مردم را در فضاي غني‌تري قرار داده است برخي مسئولان همچنان در مواجهه با واقعيت‌هاي جامعه امروز مقاومت دارند! اما برخي مديران متوجه شده‌اند که اگر با روند حرکت طبيعي جامعه همسازي نداشته باشند مردم آنان را به عنوان سياستمداران جامعه خوان و آينده خوان نمي‌پذيرند شايد حضور داشته باشند اما اين حضور مردمي نيست! جوامع به هم نزديک شده‌اند و ادبيات و فرهنگ مشترکي در دهکده جهاني در حال شکل گرفتن است! و به نوعي فناوري و تکنولوژي باعث نزديکي ملت‌ها به هم شده است! بايد پذيرفت که ملت ايران با هيچ ملت و جامعه‌اي تقابل و نزاع ندارد و با وجود اينکه دولت‌ها را نمايندگان ملت‌ها بر مي‌شمارند! اما گاه مشاهده شده است که گفتار و رفتار دولت‌ها، گفتار و رفتار ملت‌ها نيست! به عنوان مثال رژيم صدام به ايران حمله کرد! آيا بايد آن رژيم را نماينده ملت عراق دانست؟ آنچه اکنون مشاهده مي‌شود اينکه روابط دو ملت ايران و عراق در فضاي مطلوبي قرار دارد! بنابراين بايد پذيرفت که همواره مواضع دولت‌ها مواضع ملت‌ها نيست! با وجود اينکه اصولگرايان و اصلاح‌طلبان به دنبال باز توليد و بازتعريف برخي مباني خود هستند اما روند حرکت جامعه به گونه‌اي بوده است که اصطلاح نواصولگرايي و نواصلاح‌طلبي نمي‌توانند همراه و همگام جامعه باشند چرا که اگر اين طور باشند بايد شعارهاي شان براي جامعه امروز ايران به خصوص نوجوانان و جوانان واضح و مبرهن باشد! به عنوان مثال بحث ساده حضور بانوان در ورزشگاه‌ها که براي اکثريت کشورهاي جوامع کم‌تر توسعه يافته و توسعه يافته حل و فصل شده است اما براي جامعه ايران تبديل به معضل بزرگي شده است! و موجي از استرس و نگراني در فضاي ذهني برخي مسئولان قابل مشاهده است! با توجه به يکپارچگي و تبادل سريع اخبار، اطلاعات و تصاوير در جامعه جهاني برخي مقاومت‌ها در برابر بعضي موضوع‌ها در فضاي کارکردگرايي قرار نمي‌گيرد! و باعث تقليل يافتگي برخي امور قدسي مي‌شود! اگر به دنبال حفظ اصول و موازين و مباني هستيم بايد اقتضاي زماني را در نظر گرفت و بر اساس واقعيت‌هاي دهکده جهاني گام برداشت! در پايان اين سوال مطرح است که آيا نواصولگرايان و نو اصلاح‌طلبان شجاعت ايجاد طرح و برنامه‌اي متناسب با روند حرکت طبيعي جامعه را دارند؟
تریدینگ فایندر