رخنه در جبریت‌ها

محمدعلی نویدی‪-‬ یکی از شاخص ها و میزان های سنجش اندیشه ورزی و تفکراثربخش از تفکر انتزاعی و ایده آلیستی و ذهنی صرف، همانا، توان و قدرت رخنه و نفوذ تفکر و اندیشه در جبریت هاست. جبریت ها، عرصه ها و قلمروهای جهل ها هستند؛ یعنی، انباشت جهل ها و جمود ها و تعصبات کور و بی منطق، پوسته ی ضخیم و لایه ی صلب و سختی را در مشی و سبک زندگی آدمی ایجاد می کند که جبریت نامیده می شود. بنابراین، جبریت، عرصه و صحنه ی تحمیل ها و تسلیم ها و ندانسته ها و نشناخته ها و نفهمی ها و عجزها در زندگانی انسانی است.
سپهر جبریت، گستره ی ناچاری و ناگزیری در پیش روی بشر است؛ پس، جبریت، همان ناچاری و بن بست های زندگی واقعی انسان است. جبریت« Fatalism » یک رویکرد و رهیافت و روش زندگانی است که با تقدیر و تعین و تسلیم و تقلید مناسبت دارد. جبریت، یک راه از قبل تعیین شده و یک مسیر واحد و ثابت است.
گزیدن راه جبریت و ناچاری، در واقع، بستن تمام راه ها و شیوه ها و نگرش ها و کنش های مختلف و متفاوت می باشد. بدین سان، اثرهای جبریت در عینیت و واقعیت زندگی انسان عبارت است از: ۱- تعطیلی ها عقل و قفل اندیشه ها. ۲- بی اثری اراده ها و انگیزه ها. ۳- سلب اختیار ها و آزادی ها. ۴- ستاندن اعمال گوناگون و کنش های متنوع. ۵- تهی نمودن مسئولیت ها و تعهدها. ۶- سلب قدرت اکتساب علم و دانش ها. و ۷- بی تاثیری انسان ها و زندگی ها. مثل، دوران قرون وسطایی اروپایی.
نسبت اندیشه ورزی و جبریت، نسبت نفوذ و مقاومت است. خاصیت و اثر اولی و ذاتی تفکر و اندیشه ورزی، همانا، رسوخ در باورهای منسوخ و نفوذ در نفوس خاموش است.ویژگی اندیشه ورزی اثربخش، راه یافتن به اندیشه های نو و تبیین های جدید می باشد؛ اندیشه هایی که اثرهای نو پدید آورند و زندگی را جان بخشند. این نفوذ «breach & chink» ایجاد روزنه های تازه در مجاری زندگی است. یعنی، وقتی اندیشه ها کهنه وفرسوده می شوند، عمل ها بی اثر می گردند و زندگی دچار پریشانی و اضطراب می گردد و جبریت استیلا می یابد و بر اراده ها و عقل ها و عمل ها، چیره می شود و انسان و زندگی باسارت می رود. خاصیت جبریت، مقاومت« resistance & to oppose » در مقابل، اراده و اندیشه ی آزاد است.


البته جبریت بمعنی ناچاری و تحمیل، غیر از جبریت و قطعیت و حتمیت علمی «determinism» است. تشخیص و تمیز انواع جبریت ها و ناچاری ها، بعهده خرد و اندیشه خالص است. زندگی انسان با جبریت های علمی، فلسفی، کلامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حقوقی و غیره، مواجه و مقارن می باشد.تشخیص حدود و ثغور این جبریت ها و نحوه رخنه و نفوذ و اصلاح و دگرگونی آنها از آثار اندیشه ورزی است. یعنی، بدون فعال شدن قوه عقل و خرد و عقل ورزی و خردمندی، هرگز نمی توان به درون جبریت نفوذ کرد. تنها با ضربه ی محکم و متقن عقل و اندیشه است که در پوسته ی جبریت ترک و شکاف ایجاد می شود. قدرت این بهترین و شریف ترین داده یزدان و داشته انسان(عقل) چنین است.
مثال بارز جبریت کلامی در جهان اسلام و در دوران امویان فرقه جهمیه( یاران جهم بن صفوان ) و در دوران ( قرون وسطی ) قبل از کپرنیک و کپلر و گالیله و نیوتن، می توان مشاهده کرد. اهل جبریت، اهل تعطیل عقل اند. حال ، پرسش این است که اگر قرار باشد عقل و اندیشه تعطیل گردد، چه فرقی بین انسان بعنوان اشرف مخلوقات و سایر جانداران بی خرد، وجود دارد؟ چه فرقی بین بشر و جماد و ربات باقی می ماند؟
اندیشه ورزی با اثرهای عینی و عملی خود معنا و مفهوم پیدا می کند؛ از اثرهای اندیشه ورزی، رخنه در جبریت و گشودن راه های بسته و بن بست های زندگانی ست. یعنی، کشف راه های نوین و تاثیرگذار در بهتری و بهبودی زندگی. تحول و تغییر در کیفیت زندگانی انسانی. گشایش در تنگناها و تنگی های زیست بشری. آری، رخنه در جبریت، گشودن راه های بسته و تعطیل شده و تحول در نگاه ها و نگرش های خسته است. رنسانس و تحول فلسفی، فرهنگی، علمی و صنعتی و ادبی و هنری و اجتماعی و دینی و غیره در مغرب زمین، حاصل همین رخنه در جبریت بود. در میدان و دوران جبریت، تعصب کور و بی منطق و افراطی گری، بر منطق و عقل و حق و حقیقت و حقانیت، چیره و غلبه می یابد. چشم عقل بشر ، نابینا می شود. تسلیم به جای تفکر می نشیند. اجبار بر آزادی سیطره می یابد. برتری جویی وتفاخر بی بنیان و بی معیار رواج و رونق پیدا می کند. چنین وضعی و حالی، به انسلاخ و انسداد قوای معرفتی و مدیریتی انسان می انجامد و زندگی را تباه می سازد.
یک نمونه بارز از رخنه در جبریت در تاریخ ایران و اسلام، تفکر و تدبیر خواجه نصیرالدین طوسی است در برابر جبریت و جباریت مغول. اگر نبود اندیشه واثر خواجه طوسی، شاید، استمرار فکر فلسفی و تدبیر و فرهنگ ایرانی، بعد از حمله و هجوم مغولان، نامیسر بود. خواجه راه بسته شده توسط جهل و جهالت و حماقت و شمشیر عریان و قدرت عنان گسیخته مغول را، مهار و کنترل نمود و اندک اندک در نظام جبریت آنان نفوذ کرد و راه گشود و رصدخانه و مرکز علمی ایجاد نمود و در تحول تصمیمات کشور مدخلت تام یافت و پوسته ی جبریت را شکافت. جبریت ها، در واقع، سد راههای زندگی هستند، سد راه معرفت و مکرمت آدمی.
یک راهکار عملی و واقعی در رخنه در جبریت ها، درک نیاز زندگی بشری، به روزنه ها وافق های نوین است. جبریت ها، هوای تازه را از نفس ها می گیرند و جان آگاه را می‌میرانند . بازاندیشی و بازنگری و باز سازی عقلانی و عملی و جرات و شجاعت پرسش های بنیادین و نقد تعصبات بی پایه و بی اثر، شرط رخنه در جبریت است.جبریت ها دارای مراتب و مراحل هستند؛ یکی از راه حل های عملی این است که ساخت و ساحت انسانی خود را از نو بشناسیم و قدر و منزلت حقیقی خویش را بازنگری کنیم. خدای خالق و حکیم، آدمی را در حریت آفریده است نه در جبریت. فهم همین نکته می تواند آغاز یک راه جدید و زندگی نوین باشد.
سایر اخبار این روزنامه
فتوایی در مخالفت با ساخت یک سریال تلویزیونی شرعاً جایز نیست قاسم محبعلی در گفت‌وگو با همدلی مطرح کرد؛ ترامپ با سخنرانی خود نشان داد به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست «همدلی» ماجرای نحوه حذف یارانه‌بگیران در شهریور سال جاری را بررسی کرد دردسر یارانه برای اقتصاد بازخوانی زندگی سردار داوود کریمی برگشت سر همان تراشکاری، اما محقرتر برای اعتراض به حذف یارانه خود به دفاتر پیشخوان دولت مراجعه کنید سیاست همسایگی و گفتمان همسایگی عدالت شفافیت:ظرفیت بیمه‌ای ماموریت دشوار روحانی در نیویورک مدرسه در انتظار مهر واکنش ساختار تصمیم‌گیری کشور به مطالبات اجتماعی رخنه در جبریت‌ها مثلث اتهام‌زنی علیه ایران یارکشی در نیویورک گزارشی درباره نطق تاریخی «گرتا تونبرگ» در اجلاس زیست محیطی سازمان ملل فریادی برای نجات زمین ولی الله شجاع‌پوریان فارغ از تعلقات همه بودند واکنش تند ظریف به ادعای سه کشور اروپایی تکرار «طوطی‌وار» ولی الله شجاع‌پوریان فارغ از تعلقات همه بودند ماموریت دشوار روحانی در نیویورک واکنش ساختار تصمیم‌گیری کشور به مطالبات اجتماعی