چگونه آسیب های اجتماعی را ریشه کن کنیم

جعفر بای‪-‬ مبارزه با آسیب های اجتماعی در جامعه نباید به فعالیت‌های سطحی و روبنایی خلاصه شود. در چنین حالتی پاک کردن صورت مسئله و عدم توجه به ریشه و درمان های اساسی، ما را با افزایش رو به تظاهر این آسیب ها در جامعه رو به رو خواهد کرد. نگاه سطحی نسبت به درمان آسیب های اجتماعی منجر به بهبود و اصلاح آنان در جامعه نخواهد شد، بلکه بستری برای افزایش فزاینده آنها در جامعه فراهم خواهد ساخت.
مسائل اجتماعی مانند بسیاری از پدیده‌های موجود در جامعه دارای دو بعد سطحی و عمقی هستند، یک روبنا دارند و دیگر زیربنا؛ اگرچه نما و ظاهر عریان قابل رویت است و بیشتر جلوه گری می کند اما همه عناصر مولد و مقوی در زیربنای آسیب است که آن را تغذیه می کند و با پشتیبانی امور پنهان است که او توانایی های جلوه گری و حضور در جامعه را دارد؛ مانند درختان که تغذیه از ریشه و زیربنا منجر به تولید میوه در رو بنا می‌شود، تغذیه مستمر در ریشه های آسیب ها منجر به ایجاد آسیب در رو بنا می شود. اگر ما نتیجه مثبت می‌خواهیم باید به زیربنای آسیب‌های ویژه توجه خاص کنیم. این دو لازم و ملزوم هم هستند و نمی‌توان فقط با توجه به یکی دیگری را فراموش کرد، به خصوص آسیب‌های اجتماعی که ماهیت آن مشروعیت قانونی ندارند و حق حضور و آشکار شدن در جامعه از آنها سلب شده است. آسیب‌ها ذاتاً میل به دیده نشدن دارند و خصلت واقعی آنها اقدام به عملیات در فضای مخفی وزیر زمینی است، اشتباه محض است اگر به ظاهر آنها پرداخته و آنها را در بعد نمایانش مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهیم و از ابعاد پنهان آن غافل باشیم.
آسیبها در جامعه مانند کوه یخی در اقیانوس هستند که اتفاقاً بخش نمایان آنها کوچکتر از قسمتهای پنهان آن در زیر آب است، اگر فقط در اندیشه محو کردن قسمت پیدایش باشیم دچار خطا و انحراف بزرگ شده ایم چرا که قسمت‌های پنهان آن وسیع‌تر، ریشه دارتر و قوی تر باعث بروز مشکلات فراوانی در جامعه خواهند شد.
این ضعف اساسی است که ما در مقابل عظمت کوه یخی که بزرگتر خود را می‌نمایاند وحشت زده فرار کنیم و به قول معروف ناتوان هستیم و ناتوان از حل مسئله به پاک کردن صورت مسئله بپردازیم، مسئله مهم در مقابله با آسیب ‌های


اجتماعی شناخت همه ابعاد آن هاست که
متاسفانه برای بسیاری از مسئولین این مسئله
به درستی انجام نشده است و به همین دلیل به امور سطحی و ظاهری آسیب های اجتماعی مشغول می شوند، چون ریشه باقی است، آسیب ها قوی تر از گذشته و قدرتمند تر از قبل در جامعه خودنمایی می‌کنند. از مهمترین مسائل در مبارزه با آسیب های اجتماعی در جوامعی مانند جامعه ما که مورد هجوم آسیب های
متنوع قرار گرفته است اولویت بندی آنان است. اولویت بندی در جوامع مورد هجوم آسیب ها بسیار حائز اهمیت است؛ اینک جامعه در معرض محاصره آسیب‌های فراوان شده پس ابتدا باید به کدامین آسیب پرداخت؟
سازمان های مسئول در مبارزه با آسیب های اجتماعی که در کشور ما کم نیستند باید به مبارزه با آسیب هایی بپردازند که منشا اصلی دیگر آسیب ها هستند. این خصلت طبیعی آسیب ها است که هم تکثیر پیدا می‌کنند و هم تکثر می‌یابند؛ هم قدرتمند می شوند و هم متنوع و زیاد هستند. پس باید در چنین مواردی به آسیب هایی پرداخت که مولد دیگر آسیب ها هستند. برای مثال طلاق اگرچه خودش معلول علت های دیگر است اما به تنهایی خودش علل آسیب های فراوانی محسوب می شود و اولویت دارد به مبارزه با آسیب هایی که از طلاق نشات می گیرد. پس باید به مبدا و سرچشمه و علت پیدایش سایر آسیب های اجتماعی پرداخته شود.
هماهنگی، انسجام ، همدلی ، مشارکت و برنامه ریزی
دقیق برای مبارزه با آسیب ها در ستاد
مرکزی باید به گونه ای انجام شود که از همه ظرفیت های موجود در جامعه برای مبارزه با آسیب مورد نظر بهره گرفته شود. مدیر مستقر در ستاد همانند رهبر ارکستری است که سازها را بر علیه آسیب‌ها کوک می‌کند و نغمه را به گونه‌ای می‌نوازد تا آسیب را از بین ببرد. تقسیم کار سازمانی می تواند مسئولیت هر نهاد را مشخص کند. با تقسیم کار سازمان های مسئول
مبارزه با آسیب‌ها و فعالیت سازمنی نخواهند نمود.
سازمنی به این مفهوم که هر کس به فکر فعالیت‌های سازمان خود باشد و به سازمانهای مشابه خود برای مبارزه با آسیب ها توجهی نکند. به این صورت ما می توانیم بر قدرت آسیب های اجتماعی فائق آییم و بر آنان پیروز شویم. در اینصورت اثربخشی کار هم در جامعه قابل رویت خواهد بود و شهروندان می توانند این موضوع را به عینه مشاهده کنند. اینک که ستاد مرکزی مبارزه با آسیب های اجتماعی به وزارت کشور محول شده مدیریت مستقر در آن نهاد باید این نقش خطیر هماهنگی کننده مبارزه با آسیب های اجتماعی را به درستی انجام دهد و با مدیریت دقیق بتواند مبارزه با آسیب های اجتماعی را به عزمی ملی تبدیل کند تا شاهد کاهش آسیب‌های اجتماعی که ویرانگری فوق العاده ای بر پیکر جامعه وارد می‌کنند، باشیم.