مدیریت روابط با همسایگان

محمدحسین کبریا*- مطابق با منشور ملل متحد، کشورها در قبال یکدیگر از اصل تساوی حقوق و حاکمیت برخوردارند و حل اختلافات احتمالی میان آنها بایستی به روش‏های مسالمت‏آمیز صورت گرفته و از تهدید و بکارگیری زور در این زمینه خود‏داری شود. باید به یکپارچگی سرزمینی یا استقلال سیاسی کشورها احترام گذاشته و از دخالت در امور داخلی آنها ممانعت شود. هر چند موارد فوق به‏طور آشکار توصیه به بهره‏گیری از روش‏های مسالمت‏آمیز در قبال همسایگان و کشورهای دیگر می‏کند، ولی در صحنه عمل، رویکرد کشورها در روابط با همسایگان و کشورهای غیر‏همسایه متفاوت است. همسایگان چه خوب و چه بد، نتیجه جبر جغرافیایی هستند و روابط با آنها موضوعی پایدار و ثابت در دستور‏کار سیاست خارجی هر کشوری است. قرار گرفتن یک کشور میان تعداد زیاد یا کمی از کشورهای دیگر به‏عنوان همسایگان، به تنهایی موجد قدرت یا ضعف نیست، بلکه اصولی که کشورها برای تعامل با همسایگان و کشورهای دیگر تعریف می‏کنند، قدرت یا ضعف را ایجاد می‏کند. در مدیریت روابط با همسایگان، بیشتر کشورها به یکی از سه رویکرد زیر رجوع می‏کنند که در اتخاذ آنها تامین منافع ملی، امنیت داخلی و خارجی، توانمندی اقتصادی، نگرش‏های فرهنگی و دینی و ایدئولوژی و‏... تعیین‏کننده هستند. این سه رویکرد عبارتند از:
1-رویکرد همزیستی مسالمت‏آمیز و اقتصاد محور: کشورهایی که این رویکرد را در تعامل با همسایگان برمی‏گزینند، می‏توانند با تدبیر از حجم اختلافات احتمالی کاسته، چسبندگی و وابستگی اقتصادی ایجاد کرده، همکاری‏های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بسط داده و نهایتا صلح، ثبات و امنیت را تثبیت کنند. برقراری چنین وضعیتی می‏تواند زمینه‏ساز مناسبات دوستانه با کشورهای فرا‏منطقه‏ای هم شود، در‏حالی‏که زمینه هر‏گونه دخالت بیگانگان در امور کشورهای همسایه و سوءاستفاده را از بین می‏برد. این اصل کلی را باید در نظر داشت که برای داشتن روابط مسالمت‏آمیز با همسایگان و ایجاد فهم سیاسی و امنیتی، لازم است که منافع آنها به هم گره خورده و از وجود یکدیگر منتفع شوند.
2- رویکرد امنیتی – نظامی و ایجاد ترس: اولویت نگاه امنیتی در مدیریت روابط با همسایگان، اگر‏چه اهمیت و ارزش خاص خود را دارد، ولی تاکید صرف بر این نوع روابط و چشم‏پوشی از اهمیت اصول همزیستی مسالمت‏آمیز و ابعاد مهم دیگر در مناسبات دوجانبه و منطقه‏ای، بدبینی‏ها را گسترش داده و به دوری هرچه بیشتر همسایگان منجر می‏شود. چنین روندی می‏تواند موجب سوء‏استفاده دشمنان و رقبای منطقه‏ای و غیر‏منطقه‏ای شود.
3- رویکرد توامان مسالمت‏آمیز در عین هوشیاری امنیتی: این رویکرد ترکیبی از دو رویکرد دیگر بوده و با توجه به شرایط هر کشوری در قبال همسایگان می‏تواند مورد بهره‏برداری قرار گیرد.


جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهای پُرهمسایه است که به اهمیت این موضوع واقف بوده و اولویت خود را دوستی و گسترش روابط و همکاری‏های همه‏جانبه با همسایگان قرار داده است.‏ ایران تمایل ندارد که نسبت به همسایگان خود رویکرد امنیتی و نظامی را دنبال کند و همیشه بر این نکته تاکید می‏کند که طی بیش از دویست سال گذشته، ایران هیچ تجاوز یا تهاجم نظامی علیه همسایگان خود نداشته است. با این وجود، ایران در قبال سوء‏نیت برخی از کشورهای همسایه و هدایت آنها توسط قدرت‏های غیر‏منطقه‏ای به مسیر دشمنی، مجبور به واکنش بوده و همزمان با گزینش رویکرد مسالمت‏‏آمیز، آمادگی خود را برای برخورد با اقدامات سوء آنها حفظ کرده است. تحمیل جنگ 8 ساله توسط رژیم بعثی عراق با حمایت همه‏جانبه برخی از کشورهای منطقه خلیج فارس و قدرت‏های شرق و غرب آن زمان، درخواست مکرر برخی از کشورهای خلیج فارس از آمریکا برای حمله به ایران یا تحریک آن کشور برای خروج از برجام و تهدید به ایجاد آشوب و ناآرامی در داخل ایران، از جمله مواردی هستند که موجب شده تا جمهوری اسلامی ایران تدابیر امنیتی و نظامی لازم را در پیش گیرد. همکاری این کشورها با رژیم صهیونیستی به‏عنوان دشمن درجه یک مسلمانان و باز کردن پای آن رژیم به منطقه، تهاجم بی‏رحمانه برخی از این کشورها به یمن به‏عنوان یک کشور همسایه و محاصره اقتصادی و نظامی همسایه دیگر توسط آنها، عزم جمهوری اسلامی ایران را برای اقدامات احتیاطی، جزم‏تر می‏کند. نمی‏توان در مقابل کشورهایی که به هیچ اصول اخلاقی و حقوقی و بین‏المللی پایبندی ندارند و حتی در اماکن دیپلماتیکِ خود مخالفان را با اره تکه تکه می‏کنند یا در داخل، مخالفان سیاسی را گردن می‏زنند، هوشیار نبود و تنها به رویکرد مسالمت‏آمیز بسنده کرد.
در چنین شرایطی ایران نمی‏تواند به درخواست‏های غیرمنطقی بیگانگان برای مذاکره در مورد تولید و گسترش تسلیحات دفاعی از جمله برنامه موشکی گردن نهد. آمریکا با نقض برجام و کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان به‏واسطه عمل نکردن به تعهدات خود در قالب برجام و همراهی با تروریسم اقتصادی آمریکا علیه مردم کشورمان، نشان داده‏اند که اعتماد به آنها جایگاهی ندارد. با توجه به تجربیات سال‏های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، ایران تنها می‏تواند به ملت خود اتکا کند و تنها در سایه اقتدار و انسجام ملی می‏تواند به مقابله با توطئه‏های بیگانگان و تمکین همسایگان ناسازگار به اصول همزیستی مسالمت‏آمیز و روابط دوستانه بپردازد. اقتدار و انسجام ملی موجب افزایش سطح قدرت کشور در خارج از مرزها می‏شود، بنابراین کسانی که امروز با اقدامات تفرقه‏انگیز و تقسیم ملت به خودی و غیرخودی اقدام می‏کنند، تنها به دشمنان این مرز‏‏و‏بوم کمک می‏کنند. حمله به دولت منتخب و رئیس دستگاه دیپلماسی کشور که به‏عنوان سرباز در خط مقدم دیپلماسی به دفاع از کیان ایران اسلامی مشغول است، اقدامی غیر از بازی در زمین دشمن نمی‏تواند باشد. بنابراین برای موفقیت رویکرد ایران در قبال همسایگان پر‏شمار، شایسته است که در سیاست خارجی کشور تنها یک صدا به گوش دوست و دشمن برسد.
* کارشناس مسائل سیاسی