روزنامه ایران
1398/08/18
یک زندگی سرشار و یک ذوق شخصی
هوشنگ گلمکانی
منتقد سینما
مهدی سحابی ۱۳۲۳ در قزوین به دنیا آمد. او را بیشتر به خاطر ترجمههایش بهخصوص مجموعه 8 جلدی «در جستوجوی زمان ازدسترفته» نوشته مارسل پروست به یاد میآورند؛ همینطور با قلم سلیس، شیوا و البته تسلطی که به زبانهای مبدأ و مقصد داشت. سحابی به دلیل تسلط به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه تنها به فارسی برگردانده بلکه از فارسی به این سه زبان نیز ترجمه کرد و در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای نشریات نقد فیلم هم مینوشت.
سحابی را از قبل انقلاب به عنوان روزنامهنگار حرفهای میشناختم که همه کار از جمله نوشتن، گفتوگو و نقد انجام میداد. طبیعتاً حجم ترجمهها و کیفیت بالای او در حوزه ترجمه، این بخش از آثارش را بسیار شاخص کرده و ماندگار؛ اما نمیتوان گفت ترجمههایش از باقی کارهایش از اهمیت بیشتری برخوردارند. سحابی بعد از انقلاب که فعالیت روزنامهنگاریاش کمتر شد فرصت بیشتری برای ترجمه کردن پیدا کرد و بسیار هم پرکار و به اصطلاح «تند دست» بود؛ بههمین دلیل تنوع آثارش چه بهلحاظ کمی و چه بهلحاظ کیفی در بخش ترجمه منحصربهفرد است. او آدم جامعالاطرافی محسوب میشد و یکی از چهرههای شاخص نسلی بود که آدم بزرگ کم نداشت. اینکه این چهرههای مطرح از چه بستری آمدهاند و دلیلش چه بوده موضوع بسیار گسترده و پیچیدهای است. به هر حال در دهه 40 با آن همه خفقان سیاسی، ادبیات و شعر ایران پیشرفت کرد و شکوفا شد. این سؤال را خیلی وقتها از خودم هم پرسیدهام اما واقعاً جوابش روشن نیست. مهدی سحابی هم فردی است که از دل این بستر آمده است. سحابی مترجم خوبی بود، چون شعور داشت، سواد داشت، وقت میگذاشت و وسواس بسیاری روی کاری که میکرد میگذاشت. همه اینها و بسیاری چیزهایی دیگر از او چنین چهره شاخصی ساخته است. کار برایش جدی بود و آن را سرسری نمیگرفت و البته که ذوق و مطالعه فراوانی داشت و به خاطر همین مطالعه، روی کلمات تسلط بسیار بالایی داشت و دایره لغاتش بسیار گسترده بود. به یاد دارم که یک بار با هم کوه رفته بودیم و متنی به او دادم و خواستم برایم ترجمه کند. قلم و کاغذ درآوردم تا چیزی را که میگوید بنویسم. آنقدر سلیس و روان و درست ترجمه میکرد که واقعاً میشد همانطور که میگفت، چاپ کرد. درست و سلیس و روان کلمات را انتخاب میکرد و میخواند و ترجمه میکرد. اینها نتیجه یک ذوق شخصی است و فرمول ریاضی نمیپذیرد. دستش در ترجمه بسیار تند بود و سریع کار میکرد و همانطور که گفتم، ذوق ذاتی داشت که باعث میشد آنچه از زیر دستش درمیآید درست باشد و خواندنی. آنها که زبان فرانسه میدانند مطلعند که کتاب «در جستوجوی زمان از دست رفته» غیرقابل ترجمه است و در ترجمه ممکن است چیز بیسروتهی از کار دربیاید. اما ترجمه سحابی اینطور نیست. ممکن است کسی بااستعداد باشد و دستور زبان فارسی خوب بداند یا شناخت خوبی از سینما داشته باشد، اما چنین کسی الزاماً نمیتواند نویسنده خوب یا فیلمنامهنویس خوبی هم بشود. سحابی با چنین افرادی به کلی تفاوت داشت. بااین حال سحابی به هر حوزه ای که ورود کرد نه تنها از آن حوزه شناخت درستی داشت، بلکه توانست چیزی هم به حوزه اضافه کند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آوازهای سرزمین مادری
یک زندگی سرشار و یک ذوق شخصی
برای توسعه روابط با ایران تلاش می کنیم
خطرتحریم روی تحریم
غرش زمین در میانه شب
سیاست و نظامی گری نباید درهم ادغام شود
<پطرزبورگ>آمیزه عجیبی است از بازیهای زبانی
گزارشگران فساد را تشویق کنیم نه توبیخ
کیف مشکوک بازرس آژانس در نطنز
نسخه هایی که با دارو های مشابه می پیچند !
نام نویسی مشمولان طرح اقدام ملی مسکن
جشنهای بهار مهربانی در سراسر کشور
بشار اسد و آینده سوریه
از 13 آبان تا تولد قانون اساسی در سامانه انتخابات و رفراندوم «همه باهم»
سلام ایران