اهمیت تدوین و کاربرد استراتژی

آزاده شفیعی و زهرا پورحبیبی ‪-‬ مقدمه: برنامه ریزی و طراحی استراتژی، شامل ارزیابی بسیاری از ریسک‌ها می‌باشد که منجر به طراحی راه‌های مقابله با خطرات و استفاده موثر از منابع می‌شود. بطور قطع، هر سازمانی برای ماموریت خاصی در نظر گرفته شده است و این ماموریت هدف خاصی را دنبال می‌کند. از سویی تمام کارهای انجام شده توسط هر سازمان بر این هدف خاص متمرکز شده است و باید منابع داخلی و محیط خارجی خود را به گونه ای تنظیم کند که هدف در زمان انتظار منطقی به دست آید.
بدون تردید، از آنجا که یک سازمان یک نهاد
بزرگ با احتمالا یک سرمایه گذاری اساسی بزرگ است، استراتژی سازی یک عامل ضروری برای موفقیت در کار داخلی و ایجاد بازده در هزینه‌های صرف شده می‌باشد. مدیریت استراتژیک و نقش آن در موفقیت شرکت‌ها و سازمان‌ها موضوع تحقیق بسیاری از مطالعات بوده است. مدیریت استراتژیک در یک سازمان تضمین می‌کند که اهداف تعیین شده، مسائل اصلی مشخص شده، زمان و منابع چرخش داده شده، عملکرد ادغام شده، محیط داخلی برای رسیدن به اهداف تعیین شده، پیامدها و تطابق نتایج حاصل شده و سازمان همچنان نسبت به تغییرات خارجی انعطاف پذیر خواهد بود. برای سازمان‌های بزرگ، با ساختار سازمانی پیچیده استقرار استراتژیک در هر سطحی تعبیه شده است. برنامه‌های استراتژیک به استثنای تصمیم‌گیری‌های سریع و موثرسبب پیگیری فرصت‌ها و بهبود کلی عملکرد در سازمان می‌شود. با توجه به مزایای درازمدت سازمان‌ها، برنامه‌ریزی استراتژیک باعث تمرکز بر محیط داخلی، از طریق تشویق و تنظیم چالش‌های کارکنان و کمک به آنها برای رسیدن به اهداف
شخصی و همچنین سازمان‌ها می‌شود. در عین حال


طی برنامه استراتژیک چالش‌های خارجی
مورد توجه قرار می‌گیرد و شرایط نامساعد حل می‌شود و تهدیدات مورد بررسی قرار می‌گیرد تا آنها را به فرصت‌های احتمالی تبدیل کنند. امروزه سازمان‌ها بیشتر و بیشتر درک کرده‌اند که برنامه‌ریزی استراتژیک الزام اساسی برای موفقیت بخصوص در شرایط ناگهانی می‌باشد. مدیریت استراتژیک با کاهش هزینه‌ها، افزایش انگیزه کارکنان و لذت بردن از کار، مقابله با تهدیدات، تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها، پیش‌بینی احتمال روند بازار و بهبود عملکرد کلی سازمان را سبب می‌شود. همچنین برنامه استراتژیک با توجه به مزایای درازمدت، سازمان‌ها را به تمرکز بر محیط داخلی، از طریق تشویق و تنظیم چالش‌های کارکنان، کمک به آنها برای رسیدن به اهداف شخصی و همچنین سازمانی می‌کند. در عین حال، اطمینان داده شده است که چالش‌های خارجی مورد توجه قرار گرفته و شرایط نامساعد حل شده و تهدیدات مورد بررسی قرار می‌گیرد تا آنها را به فرصت‌های احتمالی تبدیل کنند .
>مزایای برنامه‌ریزی استراتژی
- برنامه‌ریزی استراتژیک جهت و مسیر فعالیت‌ها و عملیات سازمان را مشخص می‌سازد و به عنوان راهنمای سازمان عمل می‌کند.
- جهت‌گیری آینده، اولویت‌ها را مشخص می‌کند و تصمیم‌های امروز را در پرتو پیامدهای آینده اتخاذ می‌کند.
- برنامه‌ریزی استراتژیک نقش هماهنگ‌کننده بین برنامه‌های عملیاتی سازمان را انجام می‌دهد و اقدامات واحدهای مختلف را در یک مسیر جهت می‌بخشد.
- با اوضاع و شرایطی که به سرعت دست‌خوش تغییر می‌شوند، به روشی کارساز برخورد و کار تیمی‌و تخصصی کارشناسی ایجاد می‌کند.
- برنامه‌ریزی استراتژیک با نگرش بلندمدت، به پیش‌بینی‌های آینده می‌پردازد و از این رو دارای اطلاعاتی است که برای اقدامات درازمدت مدیران مفید است.
- برنامه‌ریزی و مدیریت استراتژیک خواهان بینش استراتژیک در سراسر واحدهای سازمانی و از جمله همه‌ی سیستم‌های اداری است و
به جای این‌که عملی مکانیکی باشد نقش محوری افراد، گروه‌ها و نفوذ فرهنگ سازمان را به رسمیت می‌شناسد.
>موانع و مشکلات طراحی برنامه‌های استراتژیک
- عدم آگاهی مدیریت سطح بالا نسبت به وضعیت واقعی سازمان
- خودفریبی مدیران سطح بالا به طور جمعی درباره موقعیت سازمان
- توجه مدیران به حفظ وضع موجود
- درهم آمیختگی دشواری‌های مشترک مدیریت سطح بالا و دشواری‌های عملکرد روزانه
- کامیابی‌های گذشته سازمان
- اشتباه تلقی کردن هر گونه تغییر در رابطه با هر چه در گذشته در سازمان انجام گرفته است
- نارسایی در کاربرد وظایف فوری
>نتیجه‌گیری
با توجه به مسائل بیان شده نتیجه می‌گیریم که استراتژی نوعی برنامه‌ریزی مدیریتی است که می‌گوید سازمان چگونه حرکت کند تا به هدف تعیین شده دست یابد. استراتژی مجموعه ای سازگار از اقدامات است که با هم ترکیب خاصی از بایدها و نبایدها را برای کسب و کار ایجاد می‌کند و در نهایت تصمیم گرفته می‌شود که چه ترکیبی از بایدها و نبایدها انتخاب شود و براساس آن چه اقداماتی انجام شود، که کنترل این مجموعه اقدامات «مدیریت استراتژیک» نام دارد. در این دیدگاه تعیین هدف چیزی جز استراتژی است، پس مدیریت استراتژیک صرفا فرآیند تدوین استراتژی نیست ...
بلکه تعیین هدف را نیز در خود جای می‌دهد که خود جزئی از مدیریت استراتژیک است. موضوع اصلی استراتژی این است که: الان کجائیم؟ به کجا می‌خواهیم برویم؟ و چگونه به آنجا برسیم؟ برخی هم مدیریت استراتژیک را فرآیند تعیین اهداف و راه رسیدن به هدف می‌دانند. در نهایت از نظر عموم مدیریت استراتژیک از اهداف مهم هر سازمان در دنیای امروزی جهت رسیدن به اهداف بزرگ و ایجاد توان رقابت در میان سازمان‌های رقیب می‌باشد.