روزنامه آفتاب یزد
1398/09/23
زخمه ایرانی بر دو تار جهانی
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: عصر روز چهارشنبه گذشته بود که خبری روی درگاه برخی خبرگزاریها منتشر شد که نوید از رخ دادن یک اتفاق خوب برای موسیقی ایران در عرصه جهانی میداد. خبر درباره برگزاری چهاردهمین دوره اجلاس کمیته میراث ناملموس بشری در شهر «بوگاتا»ی کلمبیا بود، اجلاسی که ساز دوتار به عنوان تنها پرونده ایران روی میز کارشناسان میراث ناملموس یونسکو قرار داشت. در این اجلاس که با حضور ۲۴ کشور از تاریخ ۹ دسامبر(۱۸ آذر) آغاز شده و امروز ۱۴ دسامبر
(۲۳ آذر) به کار خود پایان میدهد، آخرین تحولات
و پیشرفتها در جهت پیادهسازی کنوانسیون ۲۰۰۳ بررسی و تصمیمات مهمیدر این راستا گرفته شد. همچنین ۴۲ اثر ناملموس نیز برای ثبت در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو مورد بررسی قرار گرفت که از کشور ما نیز پرونده «مهارت ساخت و نواختن ساز دوتار» بررسی شده و در نهایت روز گذشته پرونده مهارتهای سنتی ساختن و نواختن دوتار که از سوی ایران ارائه شده بود، با نظر موافق اعضای کمیته، در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد.
* دو تار
دوتار یکی از سازهای زهی- زخمهای ایرانی است که همانطور که از نامش پیداشت دو سیم دارد که با ناخن نواخته میشود و شمایل کلی اش به شکل یک کاسه با دسته ای بلند است که از جنس چوب توت و چوب زردآلو یا گردو ساخته میشود. همانطور که اشاره شد این ساز در موسیقی مقامیو فولکوریک ایران نقش بسیار مهمیدارد هیچ مضرابی نداشته و به وسیله انگشتان نواخته میشود.
> چرا ثبت جهانی میراث ایرانی مهم است؟
اگرچه محمد حسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی کشور که یکی از افراد حاضر در چهاردهمین دوره اجلاس کمیته میراث ناملموس بشری بود در بخشی از اظهاراتش در خصوص جهانی شدن ساز ایرانی گفته بود: «ثبت جهانی دو تار با هدف دوستی، صلح و احترام بیشتر به تنوع فرهنگی و خلاقیتهای بشری و حاملان سنت نواختن و ساختن دوتار ایرانی در میان اقوام مختلف صورت گرفته است.» اما آنچه ثبت این اثر به عنوان میراث ایرانی برای سرزمینمان به ارمغان آورد چیزی فراتر از مواردی است که طالبیان به آنها اشاره کرده است که قبل از معرفی این موارد ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد.
- مهارتهای سنتی ساختن و نواختن دوتار در زمره قدیمیترین، رایجترین و محبوبترین ابزار موسیقی کشور است که بهشکل گسترده رواج دارد.
- ایران پیش از این، پرونده ردیف موسیقیهای ایرانی، موسیقی بخشیهای خراسان و هنر ساختن و نواختن کمانچه را در حوزه موسیقی، در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت کرده بود.
- در چهاردهمین دوره این اجلاس، ایران موفق به ثبت چهاردهمین پرونده میراث ناملموس خود شد.
حال بهتر است با توجه به 3 نکته ای که پیشتر به آنها اشاره شد به بررسی مواردی که از اهمیت ثبت دوتار ایرانی در یونسکو پرده برداری میکنند، بپردازیم.
همانطور که همه شما در جریان هستید سالهای سال است که کشورهای همسایه و بعضا دورتر با دست یازیدن به نام برخی از بزرگان هنر و فرهنگ و همچنین میراث متعدد و باشکوهی که متعلق به کشور ما هستند سعی در ساختن قدمتی تاریخی دارند. قدمتی که خودشان هم به جعلی بودن آن آگاهی دارند اما شوکتی که استفاده از این موارد به کشور آنها در عرصه جهانی میدهد موجب میشود که به شرمساری ای که از بابت این جعلهای تاریخی برای خود ایجاد میکنند توجه نکرده و گاه این ماجرا تا جایی ادامه مییابد که حتی خودشان هم باورشان میشود که واقعا دارای قدمتی باستانی هستند. در ادامه به مواردی از این دست اشاره میشود.
- چوگان: جمهوری آذربایجان ورزش چوگان را به نام خود به ثبت رساند و علیرغم تلاش ایران جمهوری آذربایجان با مشترک بودن این ورزش مخالفت کرد. این در حالی است که بیش از سه هزار سال است که در ایران بازی چوگان توسط پادشاهان و بزرگان این سرزمین برگزار میشود.
- قهوهخانه: ترکیه درخواست ثبت قهوهخانه را داده در حالی که اولین قهوهخانهها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین تاسیس شدهاند.
- موسیقی عاشیقلار: موسیقی عاشیقلار توسط جمهوری آذربایجان در یونسکو به نام این کشور ثبت شد با وجودی که این موسیقی در زمان شاه اسماعیل صفوی در ایران بنیان نهاده شد.
- بادگیر: دولت امارات متحده عربی بادگیر را به عنوان نماد کشورهای عربی به عنوان تندیس مسابقه معماری معرفی کرد و در تلاش برای ثبت این نماد به عنوان میراث معنوی و فرهنگی خود است در حالیکه همگان میدانند این عنصر معماری به عنوان عنصر معماری ایرانی در همه جای دنیا شناخته شده است.
- تار: هنر اجرای آذربایجانی تار (ساخت و نواختن آذربایجانی تار) بدون نام بردن از هنرمندان ایرانی و کشور ایران توسط جمهوری آذربایجان در یونسکو به ثبت رسید درحالیکه این ساز هم از ساز قدیمیایرانیان است.
- یلدا: در تازه ترین اینگونه تاراجها مدتی است جمهوری آذربایجان در پی آن است تا «یلدا» که یکی از آئینهای باستانی و ملی ایران با قدمتی
۸ هزار ساله است را با نام خود ثبت کند.
- مولوی: دولت ترکیه مولوی را به عنوان شاعر ترک معرفی میکند. در حالیکه تمام اشعار این شاعر به زبان فارسی است و فقط مزار این شاعر در کشور ترکیه قرار دارد.
- ابن سینا: ابن سینا، پزشک و شاعرایرانی نیز مورد ادعای کشورهای همسایه است. از سویی علاوه بر ترکیه کشور ازبکستان ابنسینا را ازبک میخواند. همچنین دولت امارات متحده عربی جایزه اختراعات و ابداعات با نام ابنسینا را به صورت سالانه به مخترعین اهدا میکند و روبات ابنسینا با لباس عربی نیز ساخته شد.
- فردوسی: در مراسم بزرگداشت انتخاب «غزنین» به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳، وزیر و سفیر افغانستان در صحبتهایش فردوسی را برخاسته از افغانستان دانست.
- فارابی: رئیس فرهنگستان هنر قزاقستان ملیت فارابی را قزاقستانی میداند . از سوی دیگر رادیو و تلویزیون دولتی کشور ترکیه با انتشار گزارشی نسبتاً مفصل از معتقدان به ایرانی بودن این فیلسوف بزرگ انتقاد کرده و تاکید کردهاست که این شخصیت علمی، ترک بودهاست.
- عمر خیام: روزنامه القبس چاپ کویت عمر خیام را دانشمند و ریاضیدان عرب معرفی کرده است.
- نظامیگنجوی: دولت جمهوری آذربایجان اشعار کاشیکاریشده فارسی بر روی بدنه مقبره نظامیکه به فارسی بودند را با اشعار ترکی جایگزین کرد. سفیر جمهوری آذربایجان در لندن نیز به معرفی نسخه خطی خمسه نظامیگنجوی، به عنوان اثر فرهنگی ایرانی، در کتابخانه ملی انگلستان اعتراض کرد.
- ابوریحان بیرونی: شبکه تیآرتی ترکیه طی برنامهای ابوریحان بیرونی و فارابی و ابن سینا را به عنوان مفاخر تاریخی ترکیه معرفی کردهاست.
- بیهقی: در مراسم بزرگداشت انتخاب «غزنین» به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳، وزیر و سفیر افغانستان در صحبتهایش بیهقی را به غزنین در افغانستان نسبت داد.
- پوریای ولی: پوریای ولی یکی دیگر از مفاخر ایرانزمین است که به دلیل ناآگاهی به دست فراموشی سپرده شده در حالیکه افغانستان برای ثبت ملی و ادعای مقبره پوریای ولی اقدام به سندسازی کرده جالب اینجاست که مقبره
پوریای ولی در شهر خوی قرار دارد.
تمام اسامیافراد و مکانها و هنرهایی که به آنها بدون هیچ شک و تردیدی متعلق به سرزمین ایران است. به سخن دیگر ایران به اندازه تمام کشورهای دنیا میراث فرهنگی دارد که هم میتواند به آنها ببالد، هم میتواند نام آنها را در عرصه جهانی (مثلا یونسکو) ثبت کند و هم میتواند از طریق گردشگری از این راه درآمدی کسب کند که پول نفت در مقابلش هیچ است. اما ما و مسئولان ما به عنوان یک ایرانی تنها کار بزرگی که در قبال غارت میراث شکوهمندمان انجام میدهیم این است که منتظر مینشینیم تا یکی بیاید مفاخرمان را غارت کند و ببرد و به نام خود ثبت کند آنگاه میگوییم «این مال ما بود» و غافلیم از اینکه دیگر فایده ندارد. سوالی که مطرح میشود این است که ما با خودمان چه میکنیم؟ چرا منتظر میمانیم که کار از کار بگذرد و بعد واکنش نشان میدهیم؟ چرا شب یلدا که یک میراث ایرانی است باید توسط کشور دیگری به ثبت برسد؟ مگر مولوی،
ابن سینا، بیرونی، عمر خیام، نظامیگنجوی، فارابی و ... ایرانی نیستند؟ چرا باید آنقدر سکوت کنیم که کشورهای دیگر به خودشان اجازه بدهند آنها را به نام خود ثبت کنند؟
همانطور که اشاره شد این چهاردهمین دوره اجلاس کمیته میراث ناملموس بشری بود که در بوگوتای کلمبیا برگزار شد و همانطور که اشاره شد ایران چهاردهمین اثر خود را در این دوره به نام خود ثبت کرد. به سخن دیگر کشور ما در هر دوره یک اثر را به ثبت رسانده که شامل پرونده ردیف موسیقیهای ایرانی، موسیقی بخشیهای خراسان و هنر ساختن و نواختن کمانچه را در حوزه موسیقی بوده است. وقتی صحبت از ثبت تنها 14 پرونده ردیف موسیقیهای ایرانی میشود از دو حال خارج نیست؛ اول اینکه هر کشوری در هر دوره میتواند تنها یک پرونده برای ثبت معرفی کند و دوم اینکه هر کشوری هر چند اثر که داشته باشد، میتواند معرفی کند. اگر مورد اولی درست باشد به این مفهوم است که کشورهای دیگر هم تا این حد میتوانند حضور داشته باشد که در آن صورت باید بررسی شود که آن کشورها چه میراث معنوی ایرانی را (حداقل در حوزه موسیقی) به نام خود ثبت کرده اند و اگر مورد دوم درست باشد باید از مسئولین پرسید چرا در هر دوره فقط با یک پرونده وارد این اجلاس شده اید؟
ماجرا البته به همین جا ختم نمیشود چرا که به نظر میرسد یک سوی دیگر ماجرا اجلاس یا اجلاسهای اینچنینی باشد که یکی از اصول اولیه شان باید تحقیق و بررسی بر سر میراثهایی باشد که کشورهای مختلف میخواهند به نام خودشان ثبت و ضبط کنند. تحقیق و بررسی ای موشکافانه و کارشناسانه که نشان دهد میراثی که یک کشور میخواهد به نام خود ثبت کند تا چه اندازه مربوط به آن کشور است و چه مقدار از ادعایی که آن کشور درباره پرونده خود مطرح میکند با واقعیت مطابقت دارد؟ بی شک اگر بررسی کارشناسانه و عمیق باشد خیلی راحت میتوان به کذب بودن بسیاری از این ادعاها پی برد. اگر هم به قول معروف «همینطوری الله بختکی» باشد که ما هم میتوانیم دست بگذاریم روی اهرام ثلاثه مهر و برج پیزا و مجسمه ابوالهول و بسیاری موارد دیگر. حتی میتوانیم مدعی شویم که ویکتورهوگور، شکسپیر، چارلی چاپلین، مارلون براندو و حتی موزه لوور پاریس هم متعلق به کشور ماست و میتوانیم پرونده آنها را هم برای ثبت جهانی به اجلاسهای مرتبط با پروندههای مختلف یونسکو ارائه کنیم.
به نظر میرسد که هرچه پیشتر میرویم در عرصه ثبت جهانی میراث فرهنگی و معنوی کشورمان با مجهولهای بیشتری مواجه میشویم. مجهولهایی که گرچه ممکن است هرگز مقادیرش مشخص نشوند اما بیانگر این حقیقت هستند که همه چیز هم در دست مسئولان میراث فرهنگی کشورمان نیست و دستهای پنهان خارج از محدوده سرزمینمان وجود دارد که این کشورها به واسطه آنها تاکنون توانسته اند
میراث فرهنگی کشور ما را به نام خود ثبت کنند. دستهای پنهانی که مدتهاست میکوشد نام خلیج همیشگی فارس را در نقشههای دنیا طور
دیگری ثبت کنند غافل از اینکه هرچه بکوشند هیچ نتیجه ای عایدشان نمیشود.
سایر اخبار این روزنامه
گزارش آفتاب یزد از نقش آفرینی تحریم، FATF و بی برنامگی مدیران در ماجرای سرمربی استقلال
امتناع از سوار کردن مردم!
با نماز، جان را پالایش و از گناه دوری کنیم
سورپرایزی که هیچکس را خوشحال نکرد!
پشت پرده کیکهای قرصی چیست؟
اصلاحات به بنبست نرسیده است
زخمه ایرانی بر دو تار جهانی
رایزنیهای فشرده اصلاحطلبان با شورای نگهبان
مصادره آراء به نفع برگزیت
مخالفان میخواهند دوره روحانی بدون هیچ دستاوردی تمام شود
همان شد که می خواستند!
سوت خمپارهها با صدای پای استرا!
درباره رایزنی اصلاح طلبان