نگاه جامعه شناختی به اتفاقات آبان‌ماه

اتفاقات هفته آخر آبان ماه که افزايش قيمت بنزين به نوعي بسترساز و زمينه‌ساز آن شد جرقه‌اي بر اندوه‌ها، نگراني‌ها و مسائل جدي اقتصادي جامعه بود. هر چند در قضيه افزايش نرخ بنزين نوعي بي‌تدبيري شکل گرفت چرا که اگر اين مساله از قبل با جامعه در ميان گذاشته شده و نوعي مقبوليت عمومي در مردم ايجاد مي‌شد ديگر شاهد چنين اتفاقات ناگواري نبوديم. اما اينکه اين مساله دفعتا و به‌طور شبانه اعلام مي‌شود، نشان مي‌دهد که مسئولان خيلي به خود و واکنش جامعه مطمئن بودند که صدايي برنخيزد. اين در حالي است که مسئولان با اين رويکرد خود مردم را عصبي کردند. در حالي که طي2 يا 3 هفته قبل از آن مدام مجلس و مسئولان مي‌گفتند که اين مساله تدريجي خواهد بود و بر روي آن کار مي‌کنيم، اما يکباره با اطمينان بسيار بالايي به صورت غلط اين اتفاق افتاد که اين مساله را مطرح و مردمي را که مشکلات فراوان دارند دچار مشکلات فزون‌تر کنند. گرچه هر چه از اتفاقات آبان جلوتر مي‌‌آييم شاهديم که مردم هر چه بيشتر تحقير و ناديده گرفته مي‌شوند. اتفاقات آبان نشان داد که چه فاصله زيادي ميان مردم و مسئولان وجود دارد به نحوي که گويا مسئولان نمي‌توانند مشکلات مردم را درک کنند. حجم بيکاري در جامعه بسيار بالاست و جوانان با مسائل مختلفي مواجهند. از طرف ديگر اينهمه جوانان را به ازدواج و تشکيل خانواده تشويق مي‌کنند، اما يکبار کسي نپرسيده که در شرايط فعلي با کدام امکانات مي‌توان تشکيل زندگي داد؟ مسئولان نيز هيچ‌گونه توضيح شفافي درخصوص مشکلات جامعه به مردم ارائه نمي‌دهند و به نحوي صحبت مي‌کنند که انگار همه چيز خوب و آرام است و مشکلي نيست. البته در ماجراي ناآرامي‌هاي آبان به قول معروف‌‌ تروخشک با هم سوختند و عده‌اي که هميشه به دنبال ايجاد ناآرامي در کشور هستند بر بستر نارضايتي مردم سوار شدند و به نفع خود بهره‌برداري کردند. گرچه مسئولان نيز تدبير درستي در بيان مساله و مديريت آن نداشتند و حتي پس از اينکه ناآرامي‌هاي اخير صورت گرفت، نتوانستند به طور صحيح آن را مديريت کنند. مويد اين سخن نيز اين مساله است که هنوز آمار درست و دقيقي از مجروحان، جانباختگان و بازداشتي‌ها ارائه نشده و بايد آمار را از رسانه‌هايي بشنويم که خيرخواه ملت نيستند. اتفاقات اخير به اضافه مشکلات اقتصادي و معيشتي جامعه موجب بروز بي‌اعتمادي در جامعه شده و درد مردم از اين بي‌اعتمادي که هر روز بيشتر مي‌شود، اين است که چطور برخي مسئولان درک درستي نسبت به جامعه و از بين رفتن اعتماد مردم ندارند و گويا نمي‌خواهند از دست رفتن اعتبار خود را در جامعه قبول کنند. در حالي که با اين رويکرد فقط بي‌اعتمادي تشديد مي‌شود. البته هنوز مي‌توان ارزش‌هاي انقلاب را مشاهده کرد و مي‌توان اصلاحاتي در روند‌هاي موجود در جامعه انجام داد. اگر مسئولان نيز در عين دارايي، ساده زندگي کنند و بين مردم باشند کم‌کم اين عدم اعتماد نيز از بين خواهد رفت.