صف اول دردمندی

زهرا جعفرزاده| تکنیسین اورژانس یکی از پایگاه‌های کرمان را به بیمارستان بردسیر بردند. بیمار علایم ‏شدید سرماخوردگی داشت، تب بالا، سردرد، عفونت و سرفه. مشکوک به آنفلوآنزا بود. چند ساعتی در بیمارستان بردسیر ‏بستری شد، اوضاع وخیم‌تر که شد، او را به بیمارستان افضلی‌پور کرمان منتقل کردند. شانزدهم آذر بیمار ‏دچار حمله شدید تنفسی شد. او را به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل کردند. حالش بهتر نشد و درنهایت پس ‏از 11روز بستری، بیست‌وچهارم آذر، جانش را از دست داد. پزشکان علت مرگ را ابتلا به آنفلوآنزا اعلام ‏کردند. بررسی‌ها نشان داد او ویروس را از یکی از بیماران هنگام انتقال به بیمارستان گرفته است. فرهاد ‏امیرپورسعید 42‌سال داشت، پدر دو پسر و یک دختر بود و از‌سال 87 به‌عنوان تکنیسین فوریت‌های ‏پزشکی اورژانس 115 کرمان مشغول به کار بود و چند سالی می‌شد که در پایگاه دهرستگار، فعالیت می‌کرد. ‏امان‌اله ابوالقاسمی، رئیس نظام پرستاری کرمان با اطمینان می‌گوید که این تکنیسین، ویروس آنفلوآنزا را ‏حین خدمت‌رسانی گرفته که درنهایت منجر به مرگش شده است: «ابتلای او به ویروس ‏1‏N‏‏H1‏ از همان ‏لحظه ورودش به بیمارستان محرز شده بود و پزشکی قانونی هم پس از مرگ، تأیید کرد.» با اینکه بیمارستان ‏و پزشکی قانونی ابتلای فرهاد امیرپورسعید را به آنفلوآنزا تأیید کرده‌اند، اما محمد صابری، رئیس اورژانس 115 ‏کرمان می‌گوید این تکنیسین، دچار بیماری آسم از نوع شدیدش بوده و این بیماری حالش را وخیم ‏کرده و جانش را گرفته است. صابری به «شهروند» می‌گوید که مرگ امیرپورسعید به دلیل عود بیماری آسم ‏بوده است. او مشکلات ریه داشت و ابتلای او به آنفلوآنزا هم تا زمان مشخص شدن آزمایش، قطعی نیست: «‏نمونه‌گیری‌ها انجام شده و باید منتظر نتیجه ماند.» ‏
فرهاد، مبتلا به بیماری زمینه‌ای نبود
شرفیان، برادر همسر فرهاد امیرپورسعید است. او به جای خواهرش که در شرایط روحی بدی است، درباره ‏وضعیت دامادش صحبت می‌کند و می‌گوید که او قبل از فوت، مبتلا به بیماری خاصی نبوده؛ فقط اینکه در ‏طول سال‌های گذشته، به دلیل کوهستانی بودن محل فعالیتش‌ که همان پایگاه دهرستگار است و به علت سرمای ‏شدید منطقه، همیشه سرفه می‌کرد. دلیل اصلی آن هم آب و هوای این منطقه بود: «همسر خواهرم، ‏بیماری خاصی نداشت، اما به دلیل شرایط محل کارش و سرمای شدید، مدتی بود که از اسپری آسم استفاده ‏می‌کرد، اما این طور نبود که مبتلا به بیماری شدیدی باشد.» به گفته او، پانزدهم آذرماه، فرهاد امیر ‏پورسعید به دلیل ابتلا به سرماخوردگی به بیمارستان بردسیر منتقل می‌شود، آنجا نزدیک به 4 ساعت ‏بستری می‌شود و در تمام این مدت اصرار داشته که او را بستری نکنند، چرا که فردای آن روز، شیفت ‏خودش بود و نگران بود که کسی جای او سر شیفت حاضر باشد. اما به دلیل وخیم شدن حالش، او را به ‏بیمارستان افضلی‌پور کرمان منتقل می‌کنند و همان جا اعلام می‌شود که مبتلا به ویروس 1‏N‏‏H1‏ است. ‏فرهاد، به محض انتقال به بیمارستان به کما می‌رود و پس از 11روز، یعنی در بیست‌وچهارم آذر جانش را ‏از دست می‌دهد. یکی از گلایه‌های خانواده امیرپورسعید این است که چرا افرادی که در کادر درمان مشغول ‏به کار هستند، واکسن آنفلوآنزا در اختیارشان قرار نگرفت تا از ابتلای آنها به این بیماری پیشگیری ‏شود: «خانواده مرحوم می‌گویند که اصلا واکسنی در اختیار تکنیسین‌های اورژانس قرار نگرفته بود که آنها ‏استفاده کنند.» صابری، رئیس اورژانس اما می‌گوید که واکسن آنفلوآنزا، به صورت رایگان در اختیار نیروهای ‏درمان بود و افراد به اختیار خودشان می‌توانستند از این واکسن‌ها استفاده کنند:  «به‌هرحال زمانی‌که افراد ‏دچار بیماری زمینه‌ای باشند یا سن‌شان بالا باشد، دچار ضعف ایمنی بدن می‌شوند و تزریق این واکسن ‏می‌تواند از ابتلا به این بیماری جلوگیری کند.» صابری می‌گوید که در سال‌های گذشته موردی از مرگ به ‏دلیل ابتلا به آنفلوآنزا گزارش نشده، اما قطعا افرادی از کادر درمان، مبتلا به این بیماری شده‌اند.‏
‏اورژانس، بیماران زیادی با علایم


سرماخوردگی و تنفسی جابه‌جا می‌کند
یکی از همکاران فرهاد امیرپورسعید، هم در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که فرهاد از‌سال 87، کارش را ‏به عنوان تکنیسین فوریت‌های پزشکی به صورت شرکتی و از‌سال 90 به صورت قراردادی شروع کرده ‏است:  «فرهاد را با ترشح ریه، به بیمارستان منتقل کرده بودند که درنهایت جانش را از دست داد.» او ‏می‌گوید در چند ماه گذشته، بیماران زیادی را با علایم مشکلات تنفسی و سرماخوردگی به بیمارستان منتقل ‏کرده‌اند که بعید نیست مبتلا به آنفلوآنزا بوده باشند.   ‏
آمار دقیقی از پرستاران مبتلا به آنفلوآنزا نداریم
کرمان جزو پنج استانی است که در شیوع آنفلوآنزا رتبه بالایی دارد و به گفته مدیر گروه پیشگیری و مبارزه ‏با بیماری‌های واگیر دانشگاه علوم پزشکی کرمان، در چند ماه گذشته، 9 نفر در این استان به دلیل ابتلا به ‏این بیماری جان‌شان را از دست دادند و تعداد زیادی هم بستری شده‌اند. رئیس نظام پرستاری کرمان هم بر ‏شیوع بالای این بیماری در استان کرمان تأکید می‌کند و می‌گوید که این شخص دو روز قبل از انتقال به ‏بیمارستان بیماری که خودش هم مبتلا به آنفلوآنزا بوده را به مرکز درمانی منتقل کرده و به نظر می‌رسد ‏بیماری را از این شخص گرفته باشد. او به «شهروند» می‌گوید که او درست پس از جابه‎جایی این بیمار ‏خودش هم مبتلا می‌شود. ماجرای ابتلای کادر درمانی ازجمله پرستاران به انواع بیماری‌ها اما موضوع ‏جدیدی نیست و پیش از این هشدارهای زیادی درباره کمبود پرستار و سختی‌های کار این گروه داده شده ‏است. ابوالقاسمی هم در این‌باره حرف‌هایی می‌زند:  «ما آمار دقیقی از پرستارانی که درگیر آنفلوآنزا شده‌اند، ‏نداریم؛ یعنی کلا در این زمینه گزارش دقیقی هم داده نمی‌شود که مثلا چند پرستار مبتلا به این بیماری ‏شده‌اند. آن چیزی که برای ما مهم است، سختی کار و کمبود نیروی پرستاری است، پرستاران در صف اول ‏مراقبت ایستاده‌اند. ما از مراکز درمانی خواسته‌ایم پرستارانی که دچار بیماری می‌شوند، حتما به مرخصی ‏فرستاده شوند تا بیماریشان تشدید نشود و درنهایت به اتفاقی مانند آنچه رخ داد، ختم نشود.» او کمبود ‏نیروی پرستاری را یکی از دلایل گرفتارشدن این افراد به انواع بیماری‌ها می‌داند: «از آنجا که استخدام ‏پرستار در سال‌های اخیر متوقف شده و جایگزینی هم برای بازنشستگان وجود نداشته است، کمبود نیروی ‏پرستاری به‌شدت قابل لمس است و همکاران با اضافه کار اجباری و شیفت‌های متعدد روبه‌رو هستند، بنابراین ‏پرستاران به‌شدت دچار خستگی و فرسودگی شده و به این دلیل مستعد انواع بیماری‌ها می‌شوند‎.‎‏»‏
‏برای هر ‌هزار نفر جمعیت، تنها 5/1 پرستار داریم
محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار، هم بر روی همین موضوع دست می‌گذارد. او از ماجرای مرگ ‏پرستار اورژانس 115 باخبر شده و می‌گوید که چند ‌سال پیش هم پرستاری در یکی از شهرهای خراسان که ‏تنها 33‌ سال داشت، بر اثر ابتلا به آنفلوآنزا جانش را از دست داده بود. به گفته او، این پرستار مرد، هنگام ‏ارایه خدمات‌ درمانی به زن سالمندی در بیمارستان مبتلا به آنفلوآنزا شده بود: «به‌ هر حال افرادی که ‏بیشترین و طولانی‌ترین تماس را با افراد بیمار داشته باشند، خودشان هم در معرض ابتلا قرار می‌گیرند، ‏پرستاران و افرادی مانند تکنیسین‌های اورژانس هم همین حالت را دارند، آنها بیشترین تماس را با عامل ‏بیماری‌زا دارند، ما مواردی از ابتلای همکاران‌مان به بیماری سل داشته‌ایم، آنفلوآنزا هم زیاد بوده است، اما این ‏بیماری ممکن است در قالب سرماخوردگی خودش را نشان داده باشد. » به گفته شریفی‌مقدم، ‏بسیاری از بیماری‌ها شاید مثل سرماخوردگی و آنفلوآنزا نباشد و به مرور زمان خودش را نشان دهد، به هر ‏حال پرستاران در صف اول ارایه خدمات بهداشتی و درمانی‌اند، آنها بیمار می‌شوند، از همراهان ناراضی کتک ‏می‌خورند و باید جوابگوی جزئی‌ترین مسائل مثل اینکه سیستم گرمایشی به‌درستی کار نمی‌کند، هم ‏باشند: « ما در بیمارستان‌ها سیستم گزارش‌دهی درستی که بخواهد ابتلای کادر درمانی به انواع بیماری‌ها یا حتی مرگ آنها را رصد کند، نداریم.»
کمبود پرستار
کمبود پرستار داریم، این موضوعی است که بارها از سوی فعالان ‏حوزه پرستاری عنوان می‌شود. رئیس سازمان نظام پرستاری کشور قبلا اعلام کرده بود که با کمبود حدود ‏‏125‌هزار پرستار در کشور مواجه هستیم و حالا شریفی‌مقدم به‌عنوان دبیرکل خانه پرستار می‌گوید که باید به ‏ازای هر ‌هزار نفر، 6 پرستار فعال باشند در حالی‌که در ایران به ازای هر ‌هزار نفر، 5/1 پرستار وجود دارد: «ما ‏نمی‌توانیم خودمان را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم، شرایط ما حتی از کشورهای منطقه هم بدتر ‏است؛ الان در کشورهایی مثل نروژ و بلژیک به ازای هر ‌هزار نفر، 6 پرستار وجود دارد، در کشورهایی مثل ‏گرجستان و آذربایجان این عدد 5 تا 6 نفر است. حداقل نیروی پرستاری برای‌ هزار نفر 3 نفر است؛ اما در ‏ایران 5/1 پرستار است.» به گفته شریفی‌مقدم، در کشورهای اروپایی زمانی که پرستار مبتلا به سرماخوردگی ‏می‌شود تا زمان بهبودی به او اجازه فعالیت نمی‌دهند؛ چرا که هم بیماری خودش درمان نمی‌شود و هم ‏ممکن است بیماری را به سایر بیماران منتقل کند. اما در ایران به دلیل کمبود پرستار، این اتفاق نمی‌افتد: «‏موردی به ما گزارش شد که پرستار دچار سردرد شده بود، به او بی‌توجهی کردند و او فوت کرد، بعد مشخص ‏شد که بیماری مغزی داشته است، در کشور ما به دلیل کم بودن نیرو، حداکثر استفاده را از گروه پرستاری ‏می‌کنند، آنها در شیفت‌های طولانی کار می‌کنند و کمترین مرخصی را دارند، یک پرستار از 12 شب تا 6 ‏صبح از نزدیک به 30 مریض مراقبت می‌کند، این پرستار دیگر حتی فرصت نمی‌کند اصول اولیه مراقبت از ‏خودش را رعایت کند؛ مثلا دست‌هایش را بشوید.» دبیرکل خانه پرستاری می‌گوید که پرستاران در ایران یک‌دوم حداقل استانداردهای جهانی‌اند. ‏