به گونه‌ای سخن بگویید که تقطیع نکنند

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حافظ شیرین سخن شیرین گفتار؛ غزلی دارد با این مطلع: «شاهد آن نیست که موئیّ و میانی دارد/بنده ی
طلعت آن باش که آنی دارد» این غزل را نه در زمانه ی غوغای شبکه‌های مجازی و دوران سیطره‌ی انفجار اطلاعات که؛ حافظ در میانه‌ی قرن هشتم سروده است و این یعنی اندکی بیشتر و کمتر از 7 قرن است که بزرگان نکته‌هایی را به ما گوشزد کرده‌اند که ارزشی بیشتر از طلا دارد.
از مطلع عزل که درگذریم، بیتی از ابیات نغز این سروده حافظ، همانی است که این روزها می‌تواند کارکردهای بسیاری داشته باشد آنجا که شاعر می‌گوید: «با خرابات نشینان ز کرامات ملاف/هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد...!»
شیوایی این بیت باعث شده تا یک مصرع از آن به مثلی مشهور بدل شود یا هنرمندی حافظ باعث شده تا مثلی رایج در آن زمانه به غزل پیوند بخورد موضوع بحث ما نیست که بحث بر سر چرایی سخن گفتن، چگونگی سخن گفتن، چه زمانی سخن گفتن و تقدیم و تاخر کلامی است که اگر درست رعایت نشود، می‌تواند زمینه ساز مشکلات عدیده‌ای باشد.


پیشتر از آن که رسانه وسط ماجرا خودنمایی کند و شبکه‌ها و فضاهای مجازی بر رخدادها و چالش ها، اثرگذاری داشته باشند نیز همه بر این باور بوده‌اند که: «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد».
> همه می‌گویند سخنان ما تقطیع شده است
امروز که بر سر سوژه با سردبیر به گفت‌وگو نشسته بودیم، از ما اصرار که چرا برخی سخنانی می‌گویند که جامعه را متشتت می‌کند و وقتی تشتت دردسرآفرین شد تازه طلبکار هم می‌شوند که سخنان ما این گونه نبوده و لابد اول و آخر آن را درز گرفته‌اند که این گونه از آب درآمده وگرنه ما کجا و چنین فرمایشاتی!؟
و اما سردبیر نظر دیگری داشت. او می‌گوید: «به نظر من هر مدیری قبلِ استخدام باید یک دوره ی سخنوری، یک دوره آشنایی با ریزه کاری‌های رسانه و یک دوره نیز ذیل اساتید فن باید تربیت محض در کوتاه و آشکار و موجز سخن گفتن بیاموزد.» و ادامه داد: «ما رسانه ای‌ها عادت کرده‌ایم به این گونه فرافکنی ها! پیشتر می‌گفتند ما نگفتیم، کمی بعد تکذیب به میانه ماجرا راه پیدا کرد این روزها هم که راه کتمان و تکذیب بسته است این مدل را انتخاب کرده‌اند که بله ما آنجا حرف‌های دیگری نیز زدیم اما عده‌ای بدخواه سخنان ما را تقطیع کرده‌اند.»
سخن ما و سردبیر به جایی رسید که هم فکر و هم اندیشه به این نتیجه رسیدیم که مگر گوینده نمی‌داند وظیفه رسانه انتقال تمامی حرف‌ها نیست؟ مگر گوینده نمی‌داند در چه جایگاه و مقامی قرار دارد؟! مگر گوینده نمی‌داند تیتر انتخابی در اختیار رسانه است و رسانه حتی اگر کلمه به کلمه نیز منتقل کند که نمی‌کند چون چنین وظیفه‌ای ندارد حداقل در انتخاب تیتر، از برداشت و فهم و خلاقیت خود بهره می‌برد.
سر همین بحث و گفت‌وگو یاد یک فقره برخورد هوشمندانه افتادیم از سوی کارشناسی که گاهی با او از باب مسائل اقتصاد بین‌الملل گفت‌وگو می‌کردیم و اما یک بار که بعد ماه‌ها به او زنگ زدیم ضمن عذرخواهی گفت: تا چندماه پیش من استاد دانشگاه بودم اما این روزها، سفیر جمهوری اسلامی هستم در فلان کشور، پیشتر هرچه می‌گفتم تحلیل و فهم بنده بود از موضوع مورد بحث اما حالا هرچه بگویم اسم آن می‌شود سخنان سفیر ایران در فلان کشور و در نهایت می‌تواند به موضع رسمی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران نیز تلقی شود و عذرخواهی کرد و باب گفت‌وگو را بست.
> تقطیع هم شد توجیه؟!
این روزها در فضای رسانه‌ای کشور می‌بینیم و می‌شنویم که برخی در جایگاه‌های گاه حساس و اثرگذار، چون به اصطلاح مجلس را مناسب و سرحال می‌بینند حرف‌هایی می‌زنند و وقتی می‌بینند و درمی بایند که بخش‌هایی از سخنان آن‌ها نه تنها در داخل که در عرصه بین‌الملل به یک چالش و حاشیه جدی بدل شده تازه یادشان می‌افتد که تقطیع شدن را بهانه کنند و اما نمی‌دانند چون یاد نگرفته‌اند که رسانه تعریف دارد، جایگاه دارد و وظایفی اما در تعریف و جایگاه و وظایف رسانه، جایی درج نشده که باید همه گفتار نقل شود که منظور را به مخاطب حالی کند بلکه اصلا برخی رسانه‌ها دنبال بریده‌هایی از برخی سخنرانی‌ها می‌گردند برای جنجال آفرینی و در اینجا است که باید گفت فرض کنید شنونده نادان و مغرض و معاند، اینجا است که گوینده باید هوشیار و هوشمند و نکته سنج باشد و همواره به یاد داشته باشد که:
« با خرابات نشینان ز کرامات ملاف/هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد...!»