بایدها و نبایدها

رامین نخستین انصاری ‪-‬ سطح توقعات مردم از دولت به کف زمین چسباندنی نیست . مردم دارای حق و حقوق هستند و هیچ کس
نمی تواند با خود کنار بیاید که انتظارات و
خواسته‌ها و مطالبات جامعه را بر زبان نیاورد . قرار نیست مردم همیشه مطابق میل دولت رفتار کنند و این عادت خوبی نیست که هرگاه در جامعه مورد اقبال و توجه ملت قرار گرفتید همه چیز خوب است ولی در مواقعی که حتی با گفتگوی همراه با اتحاد و
انتقاد روبرو شدید ، تحمل نمی کنید و آن را


بر نمی تابید . نمی شود این امر مهم را پذیرفت که مورد
توجه قرار گرفتن یک جای خوب است و زمانی که مورد انتقاد قرار می گیرید به یکباره همه چیز بد و فرو می‌ریزد . وقتی بر اساس نظر ملت عمل نشود ، مردم زمین می خورند و حرمت‌ها شکسته می‌شود .
تنها یک قلب گشاده و پذیرای نظر مردم و با خدمت و نوکری ملت می‌شود ، در عرصه سیاست خارجی جولان داد و در عرصه سیاست داخلی نیز با همراهی و مشارکت شهروندان همراه شد . نباید گذاشت جامعه هیچ زخمی را تجربه کند آن وقت چشمهای نا بینا ، بینا و گوش‌های ناشنوا به شنوا تبدیل خواهند شد . وقتی مردم را دوست داشته باشید و به آنها احترام بگذارید و به حق و حقوقشان اعتقاد داشته باشید ، آن وقت به سمت پویایی حرکت خواهید کرد و در حکومت‌داری پیروزی و رضایت ملت متجلی خواهد شد . اشتباه برخی از دولت‌ها این است که وقتی قدرت را تجربه می کنند آن وقت می‌خواهند بر کل مردم و جامعه حکم کنند . هیچ چیزی با ارزش تر از این
نیست که هنرمندانه دست مردم را بگیرید و به تمام اصول حاکم بر حقوق بشر احترام بگذارید . مردم دردهایشان را به دولت نگویند ، پس چه کار باید بکنند ؟ جامعه به امنیت احتیاج دارد ولی اعتراض یک پدیده غیر متعارف نیست و نباید انتظار داشت اعتراضی در جامعه صورت نگیرد . خانواده یک جامعه کوچک است . یک خانواده را به ما نشان دهید که مشکل نداشته باشد و انتقاد و اعتراض در آن صورت نگرفته باشد و در این میان نقش پدر خانواده چیست؟ اعضای خانواده را دلداری ‌دهد .
به جای رفتار غیر متعارف منطقی رفتار کند وبه حرف اعضای خانواده گوش کند و در نهایت مشکلات خانواده را برطرف نماید . پدر در مرکزیت کانون خانواده ، نفرت و خشم را به دل راه نمی دهد .
در غیر این صورت اعضای خانواده هر کدام به فکر برطرف کردن مشکلات خویش می روند و به مشکلات خود فکر می کنند . آنگاه باید در انتظار اتفاق فاجعه در خانواده بود . پدر باید به دنبال
حل کردن مشکلات عمومی اعضای خانواده باشد . پدر اگر برخلاف این مانیفست حرکت کند خانواده را به بیراهه خواهد برد . تعصب به یک راه حل در مقابل راه‌حل‌های دیگر، یک خطای استراتژیک است .