حمله آمریکا به حشد الشعبی مردم عراق را متحد کرد

آرمان‌ملي- سعيده اسکندري: عراق روزهاي پرتلاطمي را سپري مي‌کند. اين کشور در ماه‌هاي اخير، درگير اعتراضات مردمي گسترده‌اي، عليه دولت بود که در نهايت منجر به استعفاي عادل عبدالمهدي، نخست وزير عراق شد. در شرايطي که رايزني‌هاي گسترده سياسي براي انتخاب نخست‌وزير جديد عراق و خارج کردن اين کشور از بحران سياسي در جريان بود، اتفاقي غيرقابل پيش‌بيني، عرصه سياسي- اجتماعي اين کشور را تحت تاثير قرار داده است. اخيرا نيروهاي آمريکايي به تلافي آنچه که حمله راکتي به پايگاه نظاميان آمريکايي در شهر کرکوک عراق عنوان شده، حمله پهپادي گسترده‌اي را عليه مواضع حشدالشعبي عراق در استان الانبار انجام دادند. اين اقدام منجر به شهادت شماري از رزمندگان مقاومت شد. به دنبال اين اتفاق مردم خشمگين عراق با تجمع و آتش زدن بخشي از سفارت آمريکا در بغداد، مراتب اعتراض خود به اقدام آمريکا را نشان دادند. در اين راستا، «آرمان ملي» در گفت‌وگو با حسن دانايي‌فر، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در بغداد، پيرامون ابعاد مختلف اين تحولات گفت‌وگويي انجام داده که در ادامه مي‌خوانيد:
آيا واکنش احتمالي گروه‌هاي مقاومت به حملات هوايي آمريکا عليه مواضع نظامي‌شان مي‌تواند درگيري‌ها در منطقه را به نقطه خطرناکي برساند؟
اقدامات فعلي آمريکا در منطقه تحريک‌آميز است و گويا به دنبال اين هستند که منطقه را به سمت تنش ببرند. البته آنها مدعي هستند که براي جلوگيري از تنش‌ها در منطقه اين کارها را مي‌کنند و تعبيرشان از اين اقدامات تحت عنوان استراتژي بازدارندگي است. اما استراتژي معرفي شده توسط آنها در موضوع حمله به حشدالشعبي نه از نظر حقوقي و نه حتي از نظر اخلاقي و اجرايي مصداق ندارد. احتمال اين که در عراق اقدامات تلافي جويانه‌اي صورت گيرد، محتمل است. اقدامات مردم در مقابل سفارت گواهي بر بالا گرفتن درگيري‌ها در اين منطقه است. با وجود اينکه سفارت آمريکا در منطقه سبز بوده و از شرايط امنيتي بالايي برخوردار است اما مردم به هر صورتي که بود پس از حملات هوايي اخير آمريکا به پايگاه‌هاي حشدالشعبي، خودشان را به سفارت رساندند و مراتب اعتراض گسترده خود را در مقابل سفارت مطرح کردند.
آيا حملات انجام گرفته مي‌تواند امنيت نظاميان آمريکا را بالا برد يا براي آنها ناامني ايجاد کند؟


وقتي درگيري‌ها ايجاد شود، مواضع نظاميان در هر جا که باشند مورد تهديد بيشتري واقع مي‌شود و اين اصل براي نيروهاي نظامي آمريکا در منطقه نيز صدق مي‌کند.
آيا اشغالگران آمريکايي حق دارند اقدامات خود را تلافي‌جويانه و در واکنش و مقابله با اقدام پيشين گروه‌هاي مقاومت قلمداد کنند؟
اين ادعايي است که آمريکاييان مطرح کرد‌ه‌اند. در حالي که پيش از اين، نخست وزير عراق اعلام کرده بود، مشخص نيست حملات پيشين به مواضع آمريکا را چه کسي با چه قصدي و در چه حجمي انجام داده است. وقتي در جايي تخلفي اثبات نشده، اقدام درستي نيست که آمريکاييان به خودشان اجازه بدهند که بيايند و حمله کاملا نظامي آشکاري عليه نيروهاي مسلح عراق انجام دهند. در حال حاضر نيروهاي مسلح عراق شامل ارتش، حشدالشعبي و نيروهاي پليس هستند و حشدالشعبي جزء جدانشدني نيروهاي مسلح عراقي است که در مناطق غربي و نزديک مرز سوريه، وظيفه پاسداري و حفاظت از مرزهاي غربي کشور خود را بر عهده دارند. آنها زماني که توقع داشتند، با دشمن ديگري درگير شوند، در فضاي غافلگيرانه‌اي، مورد يورش ناجوانمردانه آمريکاييان قرار گرفتند و اين اقدام نمي‌تواند قابل توجيه باشد.
نقش اين حملات را در وضعيت داخلي عراق چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
ممکن است خود اين اقدامات عاملي باشد تا جامعه عراق را به نوعي همگرايي بيشتر سوق دهد و اين همگرايي بتواند به وضعيت بلاتکليفي که در داخل حاکم شده، خاتمه بخشد. واکنش مردم عراق در اعتراضات، از ديروز تا امروز بسيار تفاوت کرده و کاملا عوض شده است. با وجود تمامي اختلاف‌هاي داخلي در عراق، اقدام آمريکا توسط تمام مقامات و دستگاه‌هاي عراقي و تمام جريانات فکري، حتي تظاهر‌کنندگان ميدان تحرير و تظاهر‌کنندگاني که مطالباتي از حکومت دارند، محکوم شد و همه جريان‌ها از مرجعيت گرفته تا همه و همه در برابر اين اقدام خودسرانه واکنش نشان دادند و بر سر اين موضوع به اتفاق نظر واحدي رسيدند و در کنار هم قرار گرفتند. جدا از بحث شرايط داخلي، اقدام آمريکا در منطقه و سطح بين‌الملل هم محکوم شد. طبيعتا اين ادعاهاي آمريکا هميشگي است. مشکل اصلي اين است که آمريکا خود را وراي قانون و فراتر از تمام ضمانت‌نامه‌ها و توافقنامه‌هاي امنيتي مي‌داند و فکر مي‌کنند بعضا فراتر از انسان‌هاي خاورميانه هستند و باور دارند، آنگونه که آنها به نتيجه مي‌رسند و تصميم‌گيري مي‌کنند، شيوه درست است و بايد بر اين اساس اقدام کنند.
اين حملات را در قالب تنش‌هاي ميان ايران و آمريکا چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
اينکه پس از اقدامات کنوني، تنش‌ها بين ايران و آمريکا بالا بگيرد، مي‌تواند محتمل باشد اما اين موضوعات براي آمريکا توجيه‌پذير نيست و ما هميشه بر سر اين مسائل با آمريکايي‌ها مشکل داشتيم.
تحليل شما از وضعيت آتي نيروهاي مقاومت در منطقه چيست؟
مقاومت نوعي مفهوم است. از زماني که طرح خاورميانه بزرگ از سوي آمريکا مطرح شد تا جريان‌هاي پس از آن همچون طرح بهار عربي همه و همه نشان از اين دارد که آمريکايي‌ها همواره به دنبال تغييراتي در منطقه بوده و هستند. آنها از مواضعي که به سود خودشان باشد و امنيت اسرائيل را حفظ کند، کوتاه نمي‌آيند. جبهه مقاومت در برابر اين زياده خواهي معنا گرفته و بدون شک براي مقابله با اين خواسته‌ها در شرايط کنوني نيز به راه خودش ادامه خواهد داد.
ارزيابي شما از وضعيت منطقه و درگيري‌ها در طي روزهاي آتي به چه صورت است؟
بيشترين حوزه و کانون تداوم درگيري‌هاي منطقه‌اي در عراق خواهد بود و اين وضعيت به کشورهاي حاشيه سرايت نخواهد کرد. ما معتقد هستيم که تمام مسائل مرتبط با اقدامات آمريکا در همانجا حل و فصل خواهد شد. دوره اينکه آمريکا بخواهد گستاخي به خرج دهد و اقداماتي فراتر از آنچه که امروز در عراق اتفاق افتاده، انجام دهد، به پايان رسيده است. شايد در ديدگاه‌هايي که در قرن هفده و هجده مطرح مي‌شد، اين اقدامات ممکن بود، اما امروز وقتي آمريکا صحبت از اين مي‌کند که ما ناو در منطقه مي‌آوريم و اقداماتي از اين قبيل انجام مي‌دهيم، جوان‌هاي ما مي‌خندند و اين داستان‌ها دورانش تمام شده است. آنچه به عنوان واقعيت منطقه وجود دارد، اين است که گروه‌هايي که تا ديروز در بحث نخست‌وزيري در عراق به شدت با يکديگر درگير بودند، امروز در کنار يکديگر قرار گرفته و با هم فراکسيون مشترکي را براي اخراج آمريکا از عراق تشکيل داده‌اند.