معامله‌ای برای خوراک داخلی

پس از برگزاري نشست اقتصادي درباره طرح معامله قرن که چند ماه پيش برگزار شد دونالد ترامپ رئيس‌جمهوري آمريکا همراه با بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي در کاخ سفيد حاضر شد و طرح صلح خود موسوم به معامله قرن را اعلام کرد. اما فارغ از مسائل مهمي چون نوع حکومت آينده فلسطين، شهرک‌سازي‌ها، کمک‌هاي اقتصادي، موضوع آوارگان فلسطيني، قدس و غيره هدف اصلي اين طرح پاک کردن مسأله فلسطين و زير سوال بردن آن است؛ چرا که احزاب و گروه‌هاي فلسطيني در جريان جزئيات آن قرار نگرفته‌اند و به طور کلي ناديده گرفته شده‌اند. البته واکنش آنها به ويژه گروه‌هاي مقاومت نيز در اين راستا از اهميت بسزايي برخوردار است زيرا خواسته‌ها و آرمان اين گروه‌ها براي به رسميت شناختن حق مسلم آنها ممکن است با معامله قرن به طور کامل ناديده گرفته شود و بجاي آن به حواشي پرداخته شود. اين طرح براي دونالد ترامپ رئيس‌جمهوري آمريکا خوراک داخلي محسوب مي‌شود و سعي دارد در راستاي تحقق وعده‌هاي خود که مهم‌ترين آن پشتيباني و تأمين امنيت اسرائيل است گام ديگري بردارد تا شايد بتواند در آستانه انتخابات رياست جمهوري آمريکا موفق ظاهر شود. البته در گذشته شاهد اقداماتي از سوي ترامپ براي پيروزي بنيامين نتانياهو در انتخابات پارلماني بوديم ولي نتيجه‌اي در بر نداشت و در اين برهه اين بار نتانياهو قصد دارد پاسخ کمک‌هاي ترامپ را بدهد. از طرفي اين نکته را نيز بايد در نظر داشت که ايالات متحده آمريکا در خاورميانه بيکار ننشسته است. اگر چه آنها در عراق، افغانستان، سوريه و ديگر کشورها با مشکلات و چالش‌هاي فراواني روبه‌رو هستند، تلاش براي تأمين امنيت اسرائيل يکي از اهداف و دلايل تداوم حضور آنها در خاورميانه به شمار مي‌رود. همانطور که ساير روساي جمهور پيشين آمريکا پس از سال 1948 که دولت اسرائيل تشکيل شد همواره سعي بر اين داشتند تا از پايگاه مهمشان در منطقه حفظ و حراست کنند و به نوعي بين فلسطين و اسرائيل آشتي برقرار کنند؛ تا يکبار براي هميشه اين مناقشه حل و فصل شود. ترامپ نيز اين بار چنين سياستي را تحت معامله قرن در پيش گرفته که در گذشته با طرح‌ها و برنامه‌هاي ديگر مانند کنفرانس اسلو پيگيري شد. در گذشته حتي شاهد بوديم که جيمي کارتر رئيس‌جمهور وقت آمريکا صلح بين مصر و اسرائيل را رقم زد و منجر به توافقنامه کمپ ديويد شد. شايد به نتيجه نرسيدن طرح معامله قرن براي آمريکايي‌ها چندان حائز اهميت نباشد چرا که آنها به دنبال رسيدن به نتيجه‌اي کوتاه مدت هستند. از طرفي شاهد دست بالاي رژيم صهيونيستي در منطقه هستيم، در همين راستا مي‌بينيم که کشورهايي چون امارات و عربستان نيز حرف شنوي کامل از اين رژيم و همچنين واشنگتن دارند و اخيرا اجازه سفر شهروندان اسرائيل به عربستان نيز داده شده است. آنچه که به واقع مي‌توانست براي حل واقعي مناقشه فلسطين کارساز باشد پيشنهاد رهبر انقلاب در خصوص برگزاري رفراندوم بود. رفراندومي که در آن تمامي فلسطينيان اعم از مسلمان، يهودي و مسيحي، آينده خود را تعيين کنند. جمهوري اسلامي ايران همواره يکي از کشورهاي مدافع تنش زدايي بود و از زمان رئيس دولت اصلاحات نيز اين موضوع مطرح و در دولت‌هاي بعدي نيز بر ضرورت آن تاکيد شد. اما اسرائيل رژيمي نيست که چنين راهکارهايي را بپذيرد. از طرفي کشورهاي اسلامي نيز در وضعيت خوبي به سر نمي‌برند تا بتوانند بر اسرائيلي‌ها فشار وارد کنند و يا بر دولت آمريکا تاثير بگذارند. متاسفانه سياست‌هاي توسعه طلبانه غرب و آمريکا مانند انتقال سفارت از تل‌آويو به قدس، اعلام بلندي‌هاي جولان به عنوان خاک اسرائيل باعث شده تا موقعيت اين رژيم در خاورميانه تثبيت شود.