روحانی در مقابل مخالفت‌ها زود عقب‌نشینی نکند

آرمان ملي ـ نسترن فراهاني: تضعيف نقش مجلس در تصميم‌گيري‌هاي کلان از نکاتي است که تقريبا اکثر نمايندگان از هر دو طيف سياسي به آن اشاره داشته‌اند. بنيانگذار انقلاب تأکيد داشت که «مجلس در رأس امور است»، اما امروز پارلمان کشور چنان که انتظار مي‌رود، در امور کلان کشور تأثيرگذار نيست. اين روزها که فعالان سياسي از مردم مي‌خواهند که پاي صندوق‌هاي رأي بروند، آسيب‌شناسي دلايل تضعيف نقش مجلس مي‌تواند در افزايش مشارکت مردمي مؤثر باشد. «آرمان ملي» در گفت‌وگو با محمود صادقي، نماينده فعلي مجلس و عضو فراکسيون اميد به بررسي اين موضوع پرداخته است. او معتقد است ترکيب مجلس آينده هنوز مشخص نيست و از طرفي تنزل نهادي مجلس چندان هم به افراد ارتباطي ندارد. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:
باتوجه به ترکيب احتمالي مجلس آينده فکر مي‌کنيد، اين نهاد تا چه ميزان اثرگذار خواهد بود؟
ترکيب مجلس آينده هنوز قابل پيش‌بيني نيست اگر چه به نظر مي‌رسد خواست برخي محدود کردن اثرگذاري مجلس است، با اين وجود هنوز زود است پيرامون ترکيب و آرايش سياسي مجلس آينده قضاوت کنيم. بارقه‌هاي اميد در بعضي از کانديداها قابل مشاهده است و اميدوارم در مجلس آينده با تجاربي که در مجلس دهم اصلاح‌طلبان به دست آوردند، با وجود اينکه در اقليت هستند بتوانند انسجام بيشتر و اثرگذاري بهتري داشته باشند. من چندان هم نااميد نيستم و سعي مي‌کنم سياه و سفيد نگاه نکنم و هميشه روي ظرفيت‌هايي که با تمام مشکلات مجلس دچار آن است تاکيد داشته‌ام. اينکه نماينده مي‌تواند نظارت کند، نطق کند، يعني هنوز زمينه فعاليت نماينده وجود دارد. نگاه من اين است که تنزل جايگاه مجلس بيش از آنکه در اثر نزول کيفي فرد نماينده باشد، به خاطر عوامل ديگر است.
با اين وجود حضور اقليت اصلاح‌طلب در صورت کارآمدي، چقدر موثر خواهد بود؟


اگر يک نهاد تضعيف شود، هرچه افراد قوي و کارآمد هم در آن باشند اثرگذاري لازم را نخواهد داشت. تغيير جايگاه مجلس به دو مرحله پيشاانتخابات و پساانتخابات قابل تقسيم است و در هردو مقطع ساختارهاي ديگر در تغيير جايگاه مجلس ايفاي نقش دارند. در مرحله پيش از انتخابات محدوديت‌ها و اينکه با محدودتر شدن عرصه رقابت حضور نخبگان و دلسوزان تحت تاثير قرار مي‌گيرد و کانديداهاي شايسته از شانس کمتري براي پيروزي در انتخابات برخوردارند و در دوره پساانتخاباتي به دلايل ديگر قانون‌گذاري تحت تاثير قرار گرفته است. ايفاي نقش مجلس توسط نهادهاي ديگر به کاهش کارآمدي منجر مي‌شود و در عرصه نظارت هم برخي محدوديت‌ها مي‌تواند در فعاليت نمايندگان دشواري ايجاد کند. ضمن اينکه در عرصه پرسش و سوال نمايندگان نبايد اثرگذاري از بيرون مجلس چنان باشد که بر نماينده تاثير داشته باشد. نمايندگان بايد فارغ از فضاي بيروني تحقيق و تفحص را انجام دهند. همه اين اتفاقات بر جايگاه مجلس و چه بسا بر قدرت نظام سياسي تاثير داشته است. با اين حال اگر افرادي انتخاب شوند که توانايي کنشگري را داشته باشند، مي‌توان به تحول اميدواري بسيار داشت. شرايط فعلي براي اصلاح‌طلبان را مي‌توان به فرصت تبديل کرد و آن پيگيري اصلاحات در بطن جامعه است.
آيا مجلس آينده در بُعد نظارت مي‌تواند اثرگذار باشد؟
پيگيري امکانات قانوني براي نماينده بايد به مطالبه جدي تبديل شود و نمايندگان مجلس آينده بايد در همه حال آن را پيگيري کنند. در بستر جامعه هم کنشگران سياسي به تسريع در پيگيري اين روند کمک کنند. پاسخگو بودن به افکار عمومي بسيار اهميت دارد؛ چرا که معتقدم نظارت اجتماعي مي‌تواند بسيار موثرتر باشد. با اتکا به نظارت مردمي، نقد همه‌جانبه و با طرح مطالبات از سوي افکار عمومي، مي‌توان اقدامات موثرتري در راستاي اصلاح امور صورت داد. برنامه‌ريزي براي افزايش سطح آگاهي‌هاي عمومي و سياسي مردم در اين مسير مي‌تواند بسيار کمک کننده‌تر باشد. در چشم‌انداز کلان به اصلاح در مسير توسعه سياسي و تعميق دموکراسي نياز داريم.
اين روزها بسياري از مسئولان کشور از جمله رئيس‌جمهور از مردم و به ويژه زنان مي‌خواهند تا حضور فعال‌تري در عرصه انتخابات داشته باشند؟ نظر شما پيرامون اين موضوع چيست؟
مشارکت زنان در عرصه اجتماع يکي از ره آوردهاي انقلاب بوده که هم بعضي انگاره‌ها را دچار تحول کرد و هم حضور زنان موجب تکامل و توسعه در عرصه‌هاي علمي اجتماعي و فرهنگي در جامعه شد. امام همواره به حضور زنان در عرصه اجتماع اعتقاد داشتند و پس از آن در يک فرايند تکاملي پس از انقلاب به نقش زن در جامعه اذعان و تاکيد کردند. زنان هم در عرصه‌هاي مختلف مثل مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان و هم در عرصه مديريت‌هاي اجرايي از نگاه قانون اساسي محدوديتي ندارند اگرچه از لحاظ اسلوب‌هاي اجتماعي نياز به تحولاتي در رويکردها داريم که بايد در طول زمان نگاه‌ها رشد کند اما اتفاقي که در قانون اساسي پيش‌بيني شده محدوديت‌ها براي حضور زنان در مناصب قدرت در کمترين حد ممکن قرار دارند. با اين حال نياز به تحول در عرصه‌هاي جامعه وجود دارد تا اين موضوع پذيرفته شود. در عرصه دولت هم از نگاه قانون اساسي و حقوقي هيچ محدوديتي وجود ندارد. روحاني تلاش‌هايي در زمينه به کارگيري زنان در وزارتخانه‌ها انجام داد اما با موانعي برخورد کرد و براي عبور از موانع چندان جديت به خرج داده نشد. مواضع اخير روحاني براي حضور زنان درمناصب قدرت شايد خوب باشد اما ديرهنگام به زبان آورده شد.
با اين حال نمي‌توان گفت به کارگيري زنان جزو اولويت‌ها بوده است.
آقاي روحاني طي شش هفت سالي که رئيس‌جمهور بوده، اولويت‌هايي را براي خود تعيين کرده که بيش از همه به آنها پرداخته است. سابقه اصولگرايي روحاني واضح‌تر است تا نگاه اصلاح‌طلبانه و وزراي کابينه هم اکثرا به همين شکل هستند. پيشينه آقاي روحاني هم گوياي اين موضوع است. در عين حال در طول زمان تحولاتي رخ داده اما با توجه به مقطعي که رئيس‌جمهور شد و چالش‌هايي که در موضوعات بين‌الملل پيش آمد، اولويت‌هاي او هم تغيير کرد. اگرچه روحاني در موضوعاتي مثل: حقوق شهروندي، حقوق زنان و... دغدغه‌مند بود اما با جديت لازم پيگيري نشد و در هر مرحله هم که به صورت کلامي ايده‌هاي اصلاحي به زبان مي‌آورد با کوچکترين انتقادي عقب مي‌نشست.