جوانب مختلف رد یا تایید لوایح چهارگانه

 
 
 
 


بايد از دو منظر به لوايح FATF نگاه کرد. در صورتي که فشارهاي حداکثري آمريکا و تحريم‌ها همچنان برقرار باشد و اروپا نيز در بي‌تحرکي باقي بماند، عملا پذيرش لوايح از سوي ايران نمي‌توانست نتيجه خاصي داشته باشد و شايد هم به همين دليل در حالت تعليق باقي ماند. زيرا ايران يک امتياز ديگر به طرف‌هاي مقابل مي‌داد در حالي که همچنان در تحريم‌هاي شديد باقي مي‌ماند و هيچ امتيازي کسب نمي‌کرد. از سوي ديگر قبول اين لوايح روزنه‌اي براي ايران باز مي‌کرد تا در شرايطي که اروپا اينستکس را عملياتي و فعال‌تر کند و در شرايطي که قصد مبادله مالي با کشورهاي همسو و نزديک به خود داشته باشد با موانع کمتري مواجه شود. نبود ايران در ليست سياه FATF اين امکان را فراهم مي‌کرد تا شايد تجارت بهتري با روسيه، چين و ترکيه داشته باشيم و به نحوي حداقل ارتباطات را براي خود حفظ مي‌کرد. در زمان حاضر با اضافه شدن نام جمهوري اسلامي ايران به ليست سياه علاوه بر اينکه کشور درگير تحريم‌ها و فشارهاي حداکثري سياسي است به نظر مي‌رسد که خطر جدي‌تري نيز ايران را تهديد مي‌کند و آن ممنوع شدن همة فعاليت‌هاي بانکي کشور است و حتي محدودترين روابط بانکي با همسايگان خود را نيز از دست خواهد داد. حتي اگر در آينده، کشور به‌ واسطه مذاکرات و نشست‌ها فشار و تحريم را از روي خود بردارد با توجه به اتفاق اخير باز هم در تنگنا در معامله با ساير کشورها خواهيم بود زيرا براي مثال اگر تحريم‌هاي حوزه انرژي برداشته شود راه براي فروش نفت باز خواهد شد اما راهي براي دريافت مبالغ آن نخواهيم داشت و عملا به نحوي ديگر باز هم تحريم خواهيم بود و به نحوي دست به خود تحريمي در اين عرصه زده‌ايم. نکته قابل توجه اين است که ورود کشور به ليست سياه فاصله ايران و اروپا را افزايش داده است و قطعا تنش‌ها را بيشتر مي‌کند و راه‌هاي امتياز گرفتن از اروپا را نيز سخت‌تر مي‌کند. با توجه به اينکه اين روزها اتحاديه اروپا با مکانيزم ماشه ابزار فشاري براي خود طراحي کرده است و به وسيله آن قصد فشار آوردن به ايران دارد، کشور با ورود به ليست سياه کار را براي خود سخت‌تر کرده است و عملا کشور را در جايگاهي منزوي‌تر نسبت به قبل قرار خواهد داد.