بیکاران فراموش‌شده

از ابتداي اعلام رسمي امکان ثبت درخواست بيمه بيکاري تا کنون افراد بسياري در اين طرح ثبت نام کرده‌اند. سامانه ثبت درخواست بيمه بيکاري فقط براي بيکارشدگان ناشي از کرونا که تابع قانون کار و تامين اجتماعي هستند طراحي شده است؛ لذا به درخواست با سابقه بيمه رانندگان درون‌شهري و برون‌شهري، کارگران ساختماني، اختياري و مشاغل آزاد و حرف ترتيب اثر داده نخواهد شد. در همين حال وزارت کار و سازمان تامين اجتماعي بايد در خصوص کارگران مشمول قانون کاري که بيمه‌هايشان از طريق کارفرما پرداخت مي‌شود به تفاهم برسند تا براي دو ماه به آنها بيمه بيکاري پرداخت شود. طبق اعلام مسئولان، مقرر شده تا به کارگراني که به کرونا مبتلا مي‌شوند مقرري بيمه بيکاري پرداخت شود و سازمان تامين اجتماعي قول مساعد داده است تا در بحث مرخصي استعلاجي کارگران مبتلا به کرونا همکاري لازم را داشته و غرامت دستمزد ايام بيماري را پرداخت کند. تمامي اين جزئيات نشان مي‌دهد که کارگران بيکارشده فاقد بيمه، از دايره شمول اين قانون خارج بوده و در نتيجه به خيل فراموش‌شدگان پيوسته‌اند! تعداد کارگران غيررسمي فاقد بيمه قابل شمارش نيست. با اين حال به دليل ايجاد مسئوليت و هزينه‌هاي مالي که استخدام و ثبت قرارداد کارگران براي کارفرمايان ايجاد مي‌کند، به نظر مي‌رسد با عده زيادي در اين زمينه روبه‌رو باشيم. کارفرمايان در صورت بيمه کردن کارگران ملزم هستند حقوق و مزاياي آنان را طبق قانون کار پرداخت کنند و در صورت تخلف، کارگر حق شکايت خواهد داشت. از همين رو برخي کارفرمايان از بي‌اطلاعي کارگران و نظارت ناکافي نهادهاي ‌ذي‌ربط سوءاستفاده کرده و از زير بار اجراي قوانين شانه خالي مي‌کنند. همچنين بايد افراد خوداشتغال را نيز بر اين تعداد افزود که آنان نيز از شمول دايره بيمه خارج هستند.
هزينه‌ منابع عمومي براي بيکارشدگان
همان‌گونه که گفته شد، ثبت درخواست بيمه بيکاري، تنها بخشي از «بيمه‌شدگان» را تحت پوشش خود قرار مي‌دهد که شغل خود را به دليل شيوع اين بيماري از دست داده‌اند. در نتيجه براي مثال، کارگران ساختماني که گاه به صورت روزمزد نيز به اين شغل اشتغال دارند، مشمول اين طرح نيستند. در کنار اين افراد بايد به کارگراني که به صورت خوداشتغالي، در زمينه خدمات منازل، توليد خانگي اقلام و کالاها، دستفروشي و مواردي از اين دست نيز مشغول هستند اشاره کرد که عملا نه تحت پوشش بيمه بوده و نه به راحتي قابل شناسايي هستند. بايد توجه داشت که وضعيت شاغلاني که محصولات خانگي توليد مي‌کنند، به‌ويژه اگر محصولاتشان در دايره کالاهاي ضروري قرار نداشته باشد مانند توليد زيورآلات و اقلام تزئيني، نسبت به قبل بدتر هم شده است. اين در حالي‌ست که شهروندان به دليل لزوم رعايت نکات بهداشتي و قرنطينه‌اي تلاش مي‌کنند، خريد‌هاي غيرضروري خود را کاهش دهند و از سوي ديگر، مبالغ آن را براي خريد کالاها و اقلام بهداشتي هزينه کنند. در همين زمينه، دبير اجرايي خانه کارگر اصفهان با بيان اينکه وظيفه وزارت کار تنها تعهد در برابر کساني‌ست که تحت پوشش بيمه تامين اجتماعي هستند، تاکيد کرده بود: دسته ديگري از کارگران بيمه نيستند و امروز به دليل شرايط موجود بيکار شده‌اند. اصغر برشان در گفت‌وگو با ايسنا گفته بود که براي کمک به اين دسته بايد از محل منابع عمومي هزينه شود. او همچنين افزوده بود که تعداد اين دسته از کارگران که تحت پوشش بيمه بيکاري نيستند، نامشخص بوده و هر گونه آمار از اين دسته، به جرات نادرست است.
صدمه صنعت از بيکاري کارگران متخصص


گفته مي‌شود صنايع کفش و پوشاک، بيشترين تعداد کارگران بيمه‌نشده يا غيررسمي را در خود جاي مي‌دهند که البته نقش بزرگي را هم در اقتصاد کشور ايفا مي‌کنند. عضو هيات‌مديره جامعه صنعت کفش تعداد زياد شاغلان در بخش غيررسمي را به‌عنوان مشکل بزرگ اين بخش برشمرده و گفته است: با توجه به نبود حمايت‌هاي لازم از توليد و مبالغي که در ابتدا و پيش از رسيدن به درآمد از سوي بخش‌هاي مختلف از جمله دارايي و سازمان حفاظت محيط زيست دريافت مي‌شود، بسياري از واحدهاي توليد کفش که عمدتا کوچک و متوسط هستند، به صورت خوداشتغال و غيررسمي فعاليت مي‌کنند و جوازي از اتحاديه يا وزارت صمت دريافت نمي‌کنند. علي لشگري به ايسنا گفته است: با توجه به اينکه واحدهاي غيررسمي، شناسه کارگاه ندارند نمي‌توانند نيروهاي خود را بيمه کنند، بنابراين عمدتا در صنعت کفش و همچنين پوشاک که وضعيت مشابهي دارد، با پديده‌اي به نام مشاغل غيررسمي مواجه هستيم که کارگران با سابقه و صاحب فن هستند، جايگزين کردن آنها دشوار و تعدادشان هم زياد است. در بخش پوشاک هم مي‌توان به مشاغل خانگي اشاره کرد که بخش اعظم آنها را زنان تشکيل مي‌دهند. به گفته او در شرايط فعلي کارگراني که تحت پوشش تامين اجتماعي نيستند مانند مشاغل خانگي، خوداشتغال و غيررسمي بايد در مرکز حمايت‌هاي اجتماعي قرار بگيرند و سازمان تامين اجتماعي در اين زمينه اقدامات موثر انجام دهد، در غير اين صورت با توجه به دشواري جايگزين‌کردن اين نيروهاي متخصص، صدمات جبران‌ناپذيري به صنعت کفش وارد خواهد شد. لشگري به‌عنوان مثال از کارهاي کفشي صحبت کرده است که در جنوب غربي تهران مستقر هستند؛ در حالي‌که تعداد زيادي از اين توليدي‌ها مجوز ندارند، اما تقريبا 15 درصد کفش ورزشي کشور را توليد مي‌کنند. در اين ميان اگرچه توصيه‌هايي براي حمايت از اين افراد انجام مي‌شود اما راهکاري براي شناسايي آنان ارائه نشده است. بايد توجه داشت که مقدمه هرگونه حمايتي، شناسايي جامعه هدف است و در صورت بي‌نام و نشان ماندن اين افراد، دولت حتي در صورت داشتن منابع مالي کافي، چگونه مي‌تواند از آنان حمايت به عمل آورد؟ اينجاست که نقش نهادهاي ناظر بر اجراي قانون پررنگ مي‌شود. سوال اين است که با وجود شناخته‌شده بودن برخي کارگاه‌ها و واحدهاي توليدي مانند کارگاه‌هاي غيررسمي و بدون مجوز کيف و کفش که به آنها اشاره شده، چگونه است که تا کنون برخوردي با کارفرمايان براي عدم پايبندي به قانون کار در مواجهه با کارگران خود، صورت نگرفته است؟