آنچه مجلس به جای این طرح باید انجام می‌داد

نعمت احمدی‪-‬ چندی پیش نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌با دو فوریت طرح الحاق یک تبصره به قانون انتخابات موافقت کردند تا در صورت تصویب نهایی به روشن شدن اتهاماتی که در فضای انتخابات به داوطلبان زده می‌شود، کمک کند اما من چاره کار را درچنین طرحی حتی اگر در مجلس که هیچ در شورای نگهبان هم تصویب شود نمیدانم . ای کاش نمایندگان مجلس به جای این طرح که در نهایت تاثیری هم ندارد را دنبال می‌کردند اصل قضیه را در نظر می‌گرفتند اما ظاهرا این نمایندگان حتی با وجود اینکه تعداد زیادی از آن ها رد صلاحیت شده اند و تعداد زیادی از آن ها نیز رای نیاورده و یا اصلا در انتخابات نامنویسی نکردند بازهم جرات ورود به اصل ماجرا را پیدا نکردند. نخست اینکه اگر از اصل نظارت استصوابی هم بگذریم و نخواهیم وارد آن شویم باید بگوییم که وجود هیئت های نظارت دائمی‌درانتخابات خود می‌تواند محل پرسش باشد معتقدم که هیئت نظارت مخصوص همان انتخابات است .نمایندگان مجلس می‌توانند این نکته را در نظر بگیرند و طرحی می‌دادند تا هیئت های نظارت هر انتخابات مخصوص همان انتخابات باشد هیئت نظارت دائمی‌هم هزینه براست و هم در کلیه ایام به نوعی ممکن است اظهارات نماینده ای را زیر نظر بگیرد که ممکن است نوعی سو برداشت به شمار بیاید.
نکته دیگر اینکه نمایندگان مجلس زمانی قانونی را در قالب مجازت اسلامی‌ومحرومیت از حقوق اجتماعی تصویب کرده بودند اکنون نمایندگان باید همه آنچه که باعث عدم منع کاندیداتوری مجلس می‌شود را تعریف و به تصویب می‌رساندند تا مشخص باشد چه جرائم و محکومیت ها یی شمارا از صلاحیت نمایندگی ساقط می‌کند . تعریف این محرومیت های اجتماعی باعث میشود تا هیچ فردی حتی با ده ها گزارش علیهش نتواند به اشتباه یا بانیات شخصی او را از نمایندگی و نامزدی محروم کند.
در حال حاضر چون مبنا و قانون دقیقی راجعبه تعریف محرومیت از کاندیداتوری نداریم شورای نگهبان نیز دستش باز است و در هر گزارشی می‌تواند فرد را رد صلاحیت کند .
از طرفی دیگر باید میان احراز صلاحیت و تایید صلاحیت و رد صلاحیت تفاوت قائل شوند . شورا ی نگهبان در حال حاضر می‌گوید من باید فرد را احراز صلاحیت کنم در حالیکه باید با قانونی این مسئله تصحیح شود اصل بر برائت است همه می‌توانند کاندیدا باشند مگر خلاف آن ثابت شود و صلاحیت فرد به دلایل متقن رد شود. نه اینکه صلاحیتش احراز نشود. از سویی دیگر مواردی مانند التزام عملی و اعتقاد به نظام و ... امری است ذهنی و درونی و عدم التزام زمانی مسجل می‌شود که فرد خودش با اقرار صریح آن را اعلام کند . مجلس باید به دنبال چنین اصلاحاتی در قانون انتخابات باشد وگرنه طرح اخیر از دیدگاه من طرحی خام است که ضمیرش نا پیداست به فرض گزارش دهنده دروغگو را بخواهیم محکوم کنیم اما میخواهیم او را یا آن بخش را از کجا پیدا کنیم چگونه محاکمه کنیم اینها همه اش ابهام است.