دادگان - سلطاني‌فر مناقشه بر سر چیست؟

دادگان - سلطاني‌فر مناقشه بر سر چیست؟ محمد دادگان، رئيس سابق فدراسيون فوتبال که هنوز هم عده زيادي از کارشناسان او را يکي از موفق‌ترين رؤساي فدراسيون مي‌دانند، اين روزها گفت‌وگوهاي زيادي درباره فساد در ورزش دارد؛ حرف‌هايش مثل هميشه تندوتيز است و مي‌گويد ابايي از کسي يا چيزي ندارد. هربار که خيلي تند رفته و کار به پاسخ‌گويي کشيده، با صداي رساتري گفته براي ادعاهايش سند دارد و مثل «عده‌اي» روي هوا حرف نمي‌زند.
دادگان با وجود اينکه در دوره محمد خاتمي، فدراسيون را مي‌چرخاند و از دست او هم تقديرنامه مديريت گرفت، با محمود احمدي‌نژاد هم رابطه چندان بدي نداشت؛ درست است که کارش در فوتبال را در دوران احمدي‌نژاد از دست داد، ولي خودش مي‌گويد مشکلي با احمدي‌نژاد نداشته و هرچه بوده زير سر محمد علي‌آبادي، رئيس وقت سازمان تربيت‌بدني است. با دستور علي‌آبادي، دادگان در شرايطي که تيم ملي در جام جهاني مشغول بازي بود، از کار برکنار شد! سپ بلاتر، رئيس وقت فيفا، خبر را به دادگان مي‌دهد و همان‌جا نسخه محروميت فوتبال ايران با مديريت ورزش علي‌آبادي را مي‌پيچد.
شايد از همان‌وقت‌هاست که دادگان دل چندان خوشي از رؤساي ورزش ايران ندارد؛ سازمان تربيت‌بدني هم که تبديل به وزارت شد، دادگان دلش با وزير ورزش صاف نشده و همواره يکي از منتقدان جدي آنها بوده است.انتقادات دادگان از وزارت ورزش به امروز و ديروز مرتبط نمي‌شود، ولي اين نقدها در مواجهه با مسعود سلطاني‌فر، وزير ورزش کنوني، رشد چشمگيري داشته است. او در تمامي گفت‌وگوهايي که تقريبا در يک سال اخير داشته، طعنه و کنايه‌اي هم به سلطاني‌فر و مديريتش در ورزش ايران زده است.
اگر گريزي به اين گفت‌وگو‌ها يا شايد خلاصه‌اي از آنها هم زده شود، مشخص مي‌شود که شايعات کنوني چقدر عجيب و تا چه اندازه بي‌اساس است؛ کدام شايعات؟ همان‌هايي که خبر مي‌دهند دادگان قرار است به‌عنوان مديرعامل يا يکي از اعضاي هيئت‌مديره باشگاه پرسپوليس، به فوتبال ايران برگردد.


مروري بر اختلافات و انتقادات تندوتيز دادگان از مسعود سلطاني‌فر، نشان مي‌دهد اين اتفاق دست‌کم تا زماني که سلطاني‌فر بر مسند وزارت ورزش نشسته، ممکن نيست؛ حالا اگر اتفاقي غيرمنتظره رخ دهد، ديگر بايد دليل را در جاي ديگري جست، ولي في‌الحال، مورد مشخص اينکه دادگان به‌عنوان يکي از قديمي‌هاي ورزش ايران و مسعود سلطاني‌فر به‌عنوان وزير ورزش، دل خوشي از هم ندارند.
وزيربودن حق من است
بي‌پرده بايد از اين موضوع گفت که محمد دادگان حق خودش را در وزارت مي‌داند. او بارها در گفت‌وگوهايش از اين خبر داده که براي کابينه روحاني از او براي وزارت ورزش برنامه خواسته‌اند. درست در روزهايي که دادگان به اين فکر مي‌کرد که به زودي روي صندلي وزارت ورزش مي‌نشيند، چند وزير را رو کردند و هرگز نام دادگان از آن جعبه جادويي بيرون نيامد. اختلاف دادگان با سلطاني‌فر مي‌تواند از همان‌جا ريشه گرفته باشد؛ همان‌جايي که سلطاني‌فر در کنار صالحي‌اميري، مسئول مذاکره با دادگان براي وزارت ورزش بودند (اين ادعاي خود دادگان است)، ولي در نهايت هر دوي آنها سِمت گرفتند و دادگان بيرون از گود ماند. عجيب آنکه همان مسعود سلطاني‌فري که با دادگان مذاکره کرده بود، خودش وزير ورزش شد. آن اتفاق سرآغاز دلخوري‌ها شد؛ اتفاقي که دليل روشني به محمد دادگان داد تا بي‌پرده‌تر از مسائل پشت‌پرده حرف بزند. اگر به صحبت‌هاي دادگان، دست‌کم در هفت، هشت ماه گذشته گريزي زده شود، او هميشه به بهانه‌اي تقصيرها را گردن وزارت مسعود سلطاني‌فر انداخته و تلاش کرده با دليل و مدرک، ادعاهايش را ثابت کند.
همکاري وزارت ورزش و فدراسيون در فساد رخ‌داده!
هرجا صحبت از بحران‌هاي به‌وجودآمده در دو باشگاه استقلال و پرسپوليس باشد، دادگان سهم وزارت ورزش را پررنگ مي‌کند؛ او معتقد است مسئول ناآرامي‌هاي اين دو باشگاه بيش از آنکه مديرانش باشند، شخص وزير ورزش است. اين موضوع را مي‌توان از گفت‌وگوي راديويي دادگان متوجه شد. او ابتدا به راديو جوان از غریبه‌بودن مسعود سلطاني‌فر با ورزش مي‌گويد: «بايد ببينيم چه کساني آدم‌ها را جابه‌جا مي‌کنند. درد ورزش ما اين است: شما فردي را مسئول مي‌کني و وقتي آن فرد ورزش را نمي‌شناسد، در عرض يک سال پنج مديرعامل براي يک تيم مي‌گذارد که نمي‌توانند امکانات مالي فراهم کنند. آن‌همه مشکل هم ايجاد مي‌کنند. حرف‌هاي ما سرانجامي ندارد. آنکه خودش را به خواب زده است نمي‌شود بيدار کرد. در همه دنيا مجمع مي‌گذارند و هيئت‌مديره مديرعامل را انتخاب مي‌کند. در کشور ما مديرعامل انتخاب و به مجمع معرفي مي‌شود؛ چه اتفاقي مي‌افتد؟ اين فساد ايجاد مي‌کند. فساد در جامعه ما فراگير است. فوتبال هم جزئی از اين جامعه است». دادگان در ادامه بحران باشگاهي ايران، در صحبت‌هايش با ورزش سه، به صراحت از همدستي وزارت با فدراسيون فوتبال حرف مي‌زند و ادامه مي‌دهد: «در‌حال‌حاضر باشگاه پرسپوليس و استقلال بيش از صد ميليارد تومان بدهکار هستند، يکي نيست اين موضوع را بررسي کند که چه مقدار از اين مبلغ به زمان وزارتخانه فعلي مربوط است. به نظر من دست فدراسيون فوتبال و وزارت ورزش و... در يک کاسه است. جالب است بدانيد رئيس اسبق فدراسيون فوتبال حالا که پرونده‌اش در کميته اخلاق و قوه قضائيه مطرح است، مدعي شده که اگر مشکل داريد من را ببريد تا مشکل را حل کنم. البته هدف او کمک نيست، مي‌خواهد آن حکمي را که در دستگاه قضائي و کميته اخلاق فدراسيون دارد درست کند. من نمي‌دانم چرا وزارت ورزش جلوي آقايان را نمي‌گيرد؛ مثلا مديرعامل قبلي پرسپوليس در شش ماه مديريتش شش ميليارد جابه‌جا کرد و هيچ‌کسي هم پيگير ماجرا نشد».
ميزباني نداريم؟ مقصر وزير ورزش است!
موضوع سلب ميزباني از تيم‌هاي ايراني حاضر در ليگ قهرمانان آسيا هم ديگر موردي است که به محمد دادگان بهانه‌اي مي‌دهد تا از وزير ورزش انتقاد کند. به عقيده او صحبت‌هاي نسنجيده وزير ورزش کاري کرد تا AFC رأي عدم ميزباني تيم‌هاي ايراني در آسيا را با جديت بيشتري دنبال کند. «کنفدراسيون آسيا بر اساس حرف‌هاي ما اين تصميم - سلب ميزباني از نمايندگان ايران- را گرفته است. وزير ورزش قبلا مصاحبه کرد و پنج هفته ليگ را با فدراسيون فوتبال متوقف کردند، چون مي‌گفتند امنيت در کشورمان نيست و بازي‌هاي ليگ تعطيل شد. مسئولان کنفدراسيون آسيا تمام اخبار را مي‌دانند. شما ناامني را اعلام کرديد. شما بايد جوابگو باشيد نه AFC. همه‌چيز را در خفا و دروغ پيش نبريم. صحبت‌هاي وزير را که گفت امنيت نداريم و بازي پرسپوليس و تراکتور را به تعويق انداختند براي مردم منتشر کنيد». دادگان در ادامه همان بحث و در گفت‌وگو با راديو ايران بود که خطاب به مجموعه وزارت ورزش عبارت «برايتان تره هم خرد نمي‌کنند» را به کار برد.
آن زمان، مسئولان وزارت ورزش درصدد بودند به AFC اعتراض کنند و معتقد بودند اعتراضشان قطعا جواب مي‌دهد و ميزباني برمي‌گردد؛ در غير اين صورت تيم‌هاي ايراني از حضور در ليگ قهرمانان آسيا انصراف مي‌دهند. دادگان اما اعتقاد ديگري داشت؛ «شما گفتي نمي‌رويم به ليگ قهرمانان آسيا ولي مي‌روي. کُرنش هم مي‌کني ولي برايت «تره خرد نمي‌کنند». مي‌گويند به مسابقات نمي‌رويم، خب نرويد چرا مي‌گوييد عزت و شرافت ملي؟».
وزير ورزش مربي تيم ملي را عزل و نصب مي‌کند
ديگر موردي که باعث شده دادگان به مسعود سلطاني‌فر و مجموعه‌اش انتقاد شديدي داشته باشد، موضوع اخراج کي‌روش و البته معرفي اسکوچيچ به‌عنوان سرمربي تيم ملي است؛ امري که به عقيده او، با دستور مستقيم وزير ورزش انجام شده و فدراسيون فوتبال در آن نقشي نداشته است. دادگان اين ادعايش را در گفت‌وگو با برنامه تلويزيوني ورزش و مردم مطرح مي‌کند و مي‌گويد: «واقعيت امر اين است که در تمام دنيا چرخاندن فوتبال از يک دبستان راحت‌تر است. در کشور ما به خاطر اينکه جاهاي مختلف در فوتبال دخالت مي‌کنند، کار دشوار است. مديريت نتوانسته فوتبال را بچرخاند و در اختيار بوده است و فشارهاي بيرون از فدراسيون در تصميمات مديريت فوتبال تأثيرگذار بوده است. آقاي تاج کارش دشوار بوده؛ در بعضي جاها موفق بوده است و در بعضي جاها هم ناموفق. قبل از اينکه کي‌روش برود، من با تاج صحبت کردم و گفتم نگذاريد او برود. تاج گفت تصميم من اين است که کي‌روش بماند، ولي وزارت ورزش اين اجازه را به من نمي‌دهد. کي‌روش رفت، هزينه‌هاي ما بيشتر شد و نفر بعد آمد و نتوانست کار کند. چندين برابر هم پول داديم؛ هم به ويلموتس داديم و هم... . بايد ببينيم چه اتفاقي افتاده است. ما نمي‌توانيم بگوييم که همه‌اش کار تاج و فدراسيون بوده است. سؤال من اين است که الان مربي تيم ملي را چه کسي آورده است؟».
کساني با قد کوتاه‌تر و هم‌وزن خودشان مي‌خواهند
هنوز زمان زيادي از استعفاي مهدي تاج از رياست فدراسيون فوتبال نمي‌گذرد؛ بعد از آن استعفا، شرايطي رقم خورد تا انتخابات فدراسيون فوتبال زودتر برگزار شود؛ آن موقع و پيش از به‌تعويق‌افتادن اين انتخابات به دليل ايراد در اساسنامه، خيلي‌ها مي‌گفتند محمد دادگان قرار است ثبت‌نام کند و احتمالا رئيس بعدي فدراسيون فوتبال است. دادگان اما با يکي، دو گفت‌وگوي آتشين، خبر داد رئيس بعدي را که گزينه وزير ورزش است، انتخاب کرده‌اند. او البته در بخشي از صحبت‌هايش که باشگاه خبرنگاران منتشر کرده، مي‌گويد با برنامه کاري کرده‌اند که جايي براي دادگان نباشد. انتقادهای او اين بار اما تيزتر بود؛ «مردم به من لطف دارند که خواستار حضورم در انتخابات هستند. من عاشق خدمت هستم و اين کار را هم دوست دارم؛ اما آنهايي که بايد ما را کمک کنند و ورزش کشور در اختيارشان است، امثال من را نمي‌خواهند. کساني را مي‌خواهند که قدشان کوتاه‌تر و وزنشان هم مثل وزن خودشان باشد».
انتقاد از رفيق وزير
اين‌طور نبوده که تيغ تيز انتقادهای دادگان هميشه وزير ورزش را نشانه رفته باشد؛ او در گفت‌وگويي که با کيهان‌ورزشي داشته، انتقادي هم از رضا صالحي‌اميري، رئيس اين روزهاي کميته ملي المپيک کرده و او را به نداشتن اطلاعات کامل از ورزش متهم کرده است. دادگان در اين زمينه هم به نظر مي‌رسد کمي هوشمندانه عمل کرده است؛ چون صالحي‌اميري علاوه بر اينکه يکي از آن دو نفري بوده که  از خود دادگان براي وزارت ورزش برنامه گرفته، يکي از دوستان مسعود سلطاني‌فر نیز محسوب مي‌شود. دادگان از اين فرصت استفاده کرده تا اين بار، هر دو رفيق را با هم از تيغ انتقادش عبور دهد؛ «ما همين الان هم مي‌توانيم يک فرد فوتبالي را در رأس فدراسيون قرار دهيم؛ اما سيستم ورزش کشور اين را نمي‌خواهد. الان در رأس ورزش کشور افرادي نشسته‌اند که با اين مقوله بيگانه‌اند. خب اين افراد مي‌روند سراغ افراد متخصص براي فوتبال؟ وقتي دولت دو نفر را در رأس وزارت ورزش و کميته ملي المپيک مي‌گذارد که چيزي از ورزش نمي‌دانند، ديگر چه انتظاري داريد؟ نمي‌گويم اين دو نفر آدم‌هاي بدي هستند، ولي براي ورزش تخصص ندارند. اينها همه امور ورزش را تحت اختيار دارند. دولت با معيارهاي خودش يک نفر را در رأس کميته المپيک مي‌گذارد که فقط با دست‌بالا‌کردن رأي‌دهندگان و بدون تخصص به اين جايگاه رسيده است. خب معلوم است که آخر و عاقبت ورزش ما اين مي‌شود. من براي آنهايي که براي رسيدن اين افراد به رياست رأي داده‌اند هم متأسفم؛ همان افراد باعث مي‌شوند استخوان خرد‌کرده‌هاي ورزش کنار بمانند».
وزير هم بي‌کار نبوده است
انتقادهای محمد دادگان از مسعود سلطاني‌فر و البته مجموعه وزارت ورزش هميشه هم بدون پاسخ نمانده؛ درست است که سلطاني‌فر سعي داشته کمتر وارد اين درگيري لفظي شود، ولي گاهی از سوی سخنگو و معاونت قهرماني وزارت ورزش، پاسخ‌هايي به ادعاهاي دادگان داده است. يکي از آخرين پاسخ‌ها، مربوط به بحث گرفتن ميزباني از تيم‌هاي ايراني در ليگ قهرمانان آسيا بود؛ همان‌جايي که دادگان اعتقاد داشت AFC تره هم براي کارگروه ايراني با رياست وزارت ورزش خرد نمي‌کند. آن زمان، مهدي علي‌نژاد، معاون قهرماني وزارت ورزش که خودش به مالزي سفر کرده بود تا مثلا مشکل تيم‌هاي ايراني را حل کند، به صحبت‌هاي دادگان واکنش نشان داد؛ «آقايي مصاحبه کرده (محمد دادگان، رئيس پيشين فدراسيون) و گفته است وينزور جان، دبير‌کل AFC، کاره‌اي نيست که با او مذاکره کرده‌اند. بله او نمي‌توانست به‌تنهايي تصميم بگيرد و نيم‌ساعت درخواست تنفس کرد. وينزور جان با افراد مرتبط تماس گرفت. در همان زمان کم، تماس‌هاي متعددي وجود داشت. بعد از نيم‌ساعت او گفت شرط شما را مي‌پذيريم؛ يعني بازي‌ها در خانه شما (ايران) و بدون پيش‌شرط برگزار شود. اين توافق بسيار مهم بود. با اين توافق نشان داديم حاضر نيستيم از حقمان بگذريم. حقمان بود در ايران ميزبان باشيم. اين مهم‌ترين دستاورد ما است. هواداران و مردم دقت کنند، حرف ما اين بود از حقمان نمي‌گذريم و براي ميزباني تضمين مي‌خواهيم که اين اتفاق افتاد. دو تا پلي‌آف داديم و ۱۲ ميزباني برگردانديم».
رفاقت بي‌رفاقت!
اگرچه انتقادهای دو طرف از همديگر بيشتر از مواردي است که در بالا عنوان شده، ولي همين نکات کافي است تا مشخص شود چرا پيشنهاد مديرعاملي پرسپوليس به دادگان شايعه است؛ دادگان جايگاهش را وزارت ورزش مي‌داند و در تمامي صحبت‌هايش از سياست‌هاي مسعود سلطاني‌فر انتقاد کرده است. حالا او اگر بپذيرد که در باشگاه پرسپوليس کار کند، يعني بايد بپذيرد که زير دست مسعود سلطاني‌فر باشد؛ چون ديگر همه مي‌دانند اعضاي هيئت‌مديره اين دو باشگاه از سوي وزارت ورزش انتخاب مي‌شوند. از سوي ديگر، اگر شايعه نباشد و دادگان واقعا کارش را در باشگاه پرسپوليس استارت بزند، آن وقت بايد خيلي جدي اين سؤال مطرح شود که آيا او دست‌کم در يک سال گذشته، از وزير ورزش انتقاد مي‌کرده تا بالاخره پست بگيرد؟ امري که با توجه به دل نه‌چندان خوش اين دو از يکديگر، بعيد است.