برجام؛ محدويت ها براي ايران- منافع براي آمريكا !

آرمان ملي - محمدحسين لطف‌الهي: دولت آمريکا از سال 2017 زمزمه‌هايي مبني بر احتمال خروج از برنامه جامع اقدام مشترک و بازگرداندن تحريم‌ها عليه ايران مطرح کرده و خواستار مذاکره براي افزودن بندهايي جديد به توافق هسته‌اي شده بود، با اين حال با توجه به تناقض اين موضوع با روح برجام که قرار بود تنها معطوف به موضوع پرونده هسته‌اي ايران باشد، جمهوري اسلامي اين موضوع را نپذيرفت و سرانجام رئيس‌جمهور آمريکا در ماه مي 2018 با امضاي فرماني اجرايي اعلام کرد که ايالات‌متحده ديگر «مشارکتي در توافق هسته‌اي» ندارد. از آن پس دولت آمريکا با اتخاذ راهبرد «فشار حداکثري» عليه ايران کوشيد تهران را به مذاکراتي جديد مجبور کند، اما مقاومت غيرمنتظره ايران در برابر فشارها و اصرار بر بازگشت آمريکا به توافق هسته‌اي کار را به‌جايي رسانده که اکنون دونالد ترامپ پس از گذشت دو سال از اعمال فشار همه‌جانبه به ايران، بدون هيچ‌دستاورد جدي در عرصه سياست خارجي، بايد خود را در معرض انتخاب مردم آمريکا قرار دهد؛ مسأله‌اي که مي‌تواند آينده او را در سياست آمريکا براي هميشه تغيير دهد. دليل عمده شکست سياست‌هاي ترامپ در تقابل با ايران را بايد در نگاه عجيب دولتمردان آمريکايي به يک توافق بين‌المللي جست. مايک پمپئو وزير امور خارجه آمريکا طي ساليان اخير چندين بار تأکيد کرده است که ايران براي مذاکره با آمريکا بايد به کشوري «عادي» تبديل شود و اين «عادي شدن» ممکن نيست مگر اينکه 12 شرط مدنظر واشنگتن از سوي تهران پذيرفته شود. توقف غني‌سازي اورانيوم، اعطاي مجوز بازرسي نامحدود بازرسان از ايران، توقف توسعه برنامه موشکي و توقف حمايت از محور مقاومت تنها بخشي از خواسته‌هايي بود که از سوي دولت آمريکا مطرح شد و در مقابل رئيس جمهور اين کشور اعلام کرد به ايران کمک مي‌کنيم تا اقتصادش را از نو بسازد. به آن معنا که آمريکا در پيش‌شرط‌هاي خود براي مذاکره به تمام آنچه مي‌خواهد مي‌رسد و در مقابل تنها مي‌پذيرد که از اعمال محدوديت‌هاي اقتصادي بر ايران چشم بپوشد. به‌رغم اينکه سياست مذکور تا امروز دستاوردي براي آمريکا نداشته و در تمامي حوزه‌ها از جمله صنايع موشکي، صنايع هسته‌اي و نفوذ منطقه‌اي، ايران پيشرفت‌هاي قابل‌توجهي را تجربه کرده است، با اين وجود هنوز مقامات آمريکايي به ادامه پيگيري سياست فشار حداکثري اصرار دارند. نگاه آمريکا به موضوع برجام و تلاش براي بهره برداري از امتيازات آن، بدون‌توجه به تکاليفي که اين کشور در قبال ايران دارد، از جمله نمودهاي بارز تداوم اين نگاه آمريکاست. کاخ سفيد دو سناريو را در برابر ايران اتخاذ کرده است:
-1 مراجعه به شوراي امنيت و درخواست تمديد «مادام العمر» تحريم تسليحاتي عليه ايران که بر اساس توافق هسته‌اي 2015 قرار بود در اکتبر 2020 لغو شود. بر اساس اين سناريو اگر آمريکا بتواند خواسته خود را به سرانجام برساند، توافق هسته‌اي را دست‌کم تا مدتي محدود تحمل خواهد کرد اما اگر با مخالفت کشورهايي نظير چين و روسيه روبه‌رو شده و نتواند تحريم‌ها عليه ايران را فعال کند، سناريوي دوم را کليد خواهد زد.
-2 بر اساس سناريوي دوم مد‌نظر آمريکا، اين کشور با تفسيري غريب از قطعنامه 2231 شوراي امنيت مدعي خواهد شد که هنوز «مشارکت‌کننده در برجام» است و با استناد به اين تفسير غريب، مکانيسم ماشه را عليه تهران فعال مي‌کند. اين سناريوي خطرناک که توافق هسته‌اي را به کل از بين خواهد برد، ايران را در مسير «تغيير دکترين هسته‌اي و قطع همکاري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي» قرار خواهد داد.
نماينده روسيه در سازمان‌هاي بين‌المللي معتقد است تلاش دولت آمريکا براي استفاده از حق عضويت در قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل در راستاي اعمال فشار براي تمديد تحريم تسليحاتي ايران، «بدون توجه به تعهدات آمريکا» صورت مي‌گيرد. ميخائيل اوليانوف نماينده روسيه در سازمان‌هاي بين‌المللي در وين در پيامي توييتري درباره عدم توجه مقامات آمريکايي به تعهدات‌شان در قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل مي‌نويسد: مقامات آمريکايي در حالي مدعي هستند که آمريکا از حقوقي در قطعنامه 2231 برخوردار است که هيچ کلمه‌اي از تعهدات آمريکا که به همراه حقوق ذکر شده است، به زبان نمي‌آورند؛ به ويژه درباره خودداري از «اقداماتي که موجب کارشکني در اجراي تعهدات تحت برجام مي‌شود» (پاراگراف2 قطعنامه 2231). با توجه به نگاه ايران به توافق و اصرار حسن روحاني، رئيس‌جمهور بر يک «توافق برد - برد» قابل پيش‌بيني به نظر مي‌رسد تا زماني که دولت آمريکا بر رويه سابق خود يعني، «فشار يک‌جانبه و مطالبه از ايران بدون اعطاي امتياز» دست برندارد، اميدي براي کاهش تنش ميان تهران و واشنگتن وجود ندارد. برخي کارشناسان معتقدند ادامه اين وضعيت آمريکا را در دو راهي «جنگ يا خروج از خاورميانه» قرار خواهد داد. تريتا پارسي، نايب رئيس انستيتو کينزي در «نشنال اينترست» در اين باره مي‌نويسد: ترامپ در سال 2019 اعلام کرد که 7 هزار سرباز آمريکايي در خاورميانه کشته و تعداد زيادي زخمي شده‌اند. همچنين تاکنون 7 تريليون دلار از سوي آمريکا در اين منطقه هزينه شده که سودي در بر نداشته است. حال رئيس جمهور آمريکا سياسي را در پيش گرفته است که سرانجام آن دو راهي جنگ با ايران يا خروج از خاورميانه خواهد بود». به‌رغم اين هشدارها اما شواهد نشانگر آن است که آمريکاي ترامپ هنوز قصد اعتراف به اشتباه و بازگشت از مسير نادرست را ندارد.