ضرورت بازنگری در سیاست‌های خودرویی

 
 
 
 


با توجه به مشخصات رشته فعاليت خودرو و اثر آن در رشد اقتصادي کشور، ريشه‌يابي علل عقب افتادگي و هزينه‌هاي فراوان نياز به بررسي دقيق ادراکي دارد که چرا با وجود 04 سال حمايت، نتيجه اين شده است؟ صنعت خودرو در همه جاي دنيا از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار است. در حوزه‌هاي تکنولوژي و فناوري، اشتغال، درآمد و فعاليت‌هاي جمعي يعني به صورت کار چندگونه در يکجا اين صنعت را در همه جا ويژه کرده و به نحوي هم در اختيار عده محدودي است. همانند برخي رشته فعاليت‌ها نظير نفت و هواپيمايي که به‌گونه‌اي انحصاري است و متاسفانه جريانات سياسي هم از آن سوءاستفاده مي‌کنند. با بروز تحريم‌ها در حوزه خودرو مشکل ايجاد شد و در زمينه روزآمد شدن يک نوع انحصار در ارائه تکنولوژي و بازار را شاهديم. در داخل کشور اين رشته فعاليت يک سابقه تاريخي قبل از انقلاب و يک سابقه تاريخي بعد از انقلاب دارد ولي باز آنچه در اينجا شاهديم جريان ويژه‌اي است که از اول انقلاب بر خودروسازي سلطه دارد. نمي‌خواهم از واژه مافيا استفاده کنم ولي آنقدر هست که گروه‌هاي ذينفع منافع شخصي و گروهي‌شان بيشتر از منافع ملي است. لذا به رغم اينکه توانستيم در حوزه‌هاي ديگر شاهد فناوري و نوآوري باشيم ولي در اين حوزه با اينکه مستعدترين شرايط را دارد ولي متاسفانه رشد نکرديم و خسارت‌هاي فراواني را هم متحمل شديم به گونه‌اي که تعداد آسيب ديدگان انساني در جاده‌ها با کشته شدگان جنگ برابري مي‌کند. در رابطه با مسائل اقتصادي هم بيشترين حمايت‌ها را از ابتداي انقلاب کرديم به گونه‌اي که بيشترين تسهيلات بانکي را به اين حوزه اختصاص داديم. عدم پرداخت بدهي‌ها هم عمدتا مربوط به همين رشته فعاليت‌هاست. با همه اينها قيمت‌ها اخيرا سر به فلک کشيده و پرايد بالغ بر 09 ميليون تومان قيمت دارد که با هيچ شاخص تورمي و نرخ ارزي قابل تطبيق نيست. کار به جايي رسيده که خود مسئولان محترم هم صدايشان درآمده است. در عين حال همگان معتقدند جرياني مانع است. مقام معظم رهبري بيشترين حمايت‌ها را از بخش توليد دارند به‌ويژه در رابطه با فناوري و نوآوري و صنعت خودرو که حمايت‌هاي عمده‌اي داشته‌اند تا دست به سوي بيگانه دراز نکنيم. صنعتي که به دليل داشتن حوزه‌هاي متعدد مکانيکي و برقي در يک پروسه عظيم روي صنعت و توليد و اشتغال اثرگذار است. همين الان با وضع کنوني حدود 08هزار نفر فقط در حوزه قطعه‌سازي مشغولند که خود اين يک تهديد شده است. در عين حال فشاري روي جامعه وارد مي‌آيد که با يک رشته فعاليت و بازار انحصاري سالانه حدود يک ميليون خودرو توليد مي‌شود که مردم در صف خريد هستند. يک ميليون خودرو با بازار انحصاري ولي دچار عقب افتادگي هستيم. در مصرف بنزين نيز خودروهايي با 10/8 ليتر مصرف، توليد مي‌کنيم درحالي که در دنيا مصرف در حد پنج تا شش ليتر است. در اين رابطه نيز ارز عظيمي اختصاص مي‌دهيم و در مقابل دود و آسم و مرض برداشت مي‌کنيم و به جان مردم مي‌ريزيم. خسارت‌هايي اعم از کشتار و بيماري همه به اين اميد که خودروسازي بتواند رقابت کند و محصول داشته باشد، اما متاسفانه همه اين پشتيباني‌ها و بازارهاي انحصاري آنها را به اين امر وانداشته که يک خودروي باکيفيت توليد کنند. زماني که مديرعامل مرکز منسوجات بودم براي خريد نخ به کره سفر مي‌کردم و پرايد در آن زمان ماشين اول کره بود. الان کره، ماشين‌ها و کيفيت‌هايش را ببينيد و مايي که 03 سال است هنوز داريم با اين همه خسارت و اين همه حمايت پرايد سوار مي‌شويم! صنعتي که در صورت خودکفا شدن و بالابردن سطح تکنولوژي کشور سهم بالايي در اشتغال دارد. لذا اگر وارداتي شود خسارت فراواني مي‌دهيم. پس بايد دست به دست هم دهيم تا خودرويي متناسب با روز توليد شود. نکته ديگر اينکه بيشترين آسيب به اين دليل وارد مي‌شود که نمي‌توانند خودشان را روزآمد کنند. به رغم مجموعه ارزها و تسهيلات ارائه شده در اين حوزه اگر واقعا حسابرسي سياست‌ها و مديريتي شود، خواهيم ديد چه خسارت عظيمي به کشور مي‌زنيم.
ادامه در صفحه 6