اهمیت رسانه

جعفر بای‪-‬ در اهمیت رسانه همین بس که آن را رکن چهارم دموکراسی می‌دانند چون آینه تمام نمای افکار عمومی و هدایت گر و راهنمای مدیران است و چون نور افکنی قوی نقشه راه آینده آنان را بی‌کم و کاست نشان می‌دهد تا بتوانند راه را از چاه باز شناسند؛ از سوی دیگر هم دماسنج اذهان عمومی و بازگو‌کننده نگرش و بیانگر طرز تلقی جامعه نسبت به عملکرد مدیران هستند. مدیریت در هر سطح نیازمند نظارت مستمر و مستلزم ارزیابی پیوسته است و رسانه به عنوان ناظری دقیق و داوری عادل و یاری مهربان و دوستی دلسوز و رفیقی خوش قلب به دنبال کسب موفقیت و دستیابی به پیروزی
مدیران است.
یقینا بخش اعظمی از توفیقات مدیران مرهون راهنمائی و هدایتگری مشتاقانه رسانه هاست و قطعا بخشی از دلایل شکست مدیران مغلوب و ناکارآمد نتیجه بی‌توجهی به تذکرات و بی‌اعتنایی
به نقد‌های رسانه‌ها می‌باشد. مدیران مرتبط با رسانه، آگاه به کار و مسلط به برنامه و مشرف بر فعالیت هایشان هستند. رسانه مانند قطب نما نشانگر مسیر و حرکت درست و اجرای صحیح نقشه راه برای سازمان است، هر نوع بی‌توجهی نسبت به رسانه ضربه‌ای مهلک وجبران ناپذیری بر سیستم مدیریت وارد می‌سازد. هدایت افکار عمومی نسبت به اثر بخشی فعالیت‌ها و نشانگر انحرافات از معیار موازی کاریها، ناکارآمدیها، میزان دستیابی به اهداف، طرز تلقی جامعه نسبت به عملکردها، بخش اندکی از وظایف رسانه نسبت به فعالیت‌های مدیران است.


نقد‌های دلسوزانه و پیشنهادان کاربردی و ارائه نمره ارزشیابی واقعی از عملکرد مدیران و صدور نمره قبولی و ردی فعالیت‌های مدیران بخشی دیگر از رسالت رسانه است، مدیران موفق رسانه را به عنوان شاغولی بر میزان صحت و سقم تلاشهای خویش مورد استفاده قرار می‌دهند. بی‌اعتنایی به رسانه، تکرار خطاها و اشتباهات و گرفتاری در باتلاق انحرافات و گرداب بی‌برنامگی، حرکت در مسیر جدید بدون راهنما، در جا زدن، رکود و رخوت و سستی در امور، تنزل و سقوط، اصرار بر انحراف و پافشاری بر اشتباه بی‌توجهی نسبت به خطا، عقب ماندگی و افتادن به چاه ویل، سردرگمی و دام پریشانی و نگرانی را در پی دارد. رسانه افشاگر نادرستی‌ها و نقاد خطاها، تذکر دهنده و دلسوز اشتباهات، هدایتگر درست و دقیق فعالیت‌های منطقی و چون پدری مهربان راهنمای دلسوزی است که طالب موفقیت‌ها و پیروزی هاست.
نگرش برخی از مدیران نسبت به رسانه بسیار منفی است. آنان رسانه را مزاحم فعالیت‌های خویش می‌دانند و به اصطلاح با رسانه قهرند. قطعا چنین مدیرانی در عصر آگاهی و دانایی در عالم بی‌خبری بسر می‌برند، این گونه مدیران از قدرت اعجاز انگیز افکار عمومی اطلاعات درستی ندارند و به توانمندی رسانه در هدایتگری و نجات بخشی اعتقادی ندارند و درنهایت در تنهایی و انزوا محکوم به شکستند. بدون تردید رسانه‌ای بودن برخی از مدیران یکی از رموز موفقیت‌های آنان است. رسانه یکی از مستحکم‌ترین پله‌های ترقی و پیشرفت مدیران، است که استفاده درست از آن باعث تعالی و ترقی مستمر آنان خواهد شد و قطعا اینگونه مدیران، کم خطا و درست کارند.