دشمن طاووس آمد پَر او

شیرزاد عبداللهی- در انتخابات شوراها نظارت استصوابی اعمال نمی‌شود اما همین مزیت، در دوره اول و دوم به نقطه ضعف اصلاح‌طلبان تبدیل شد. این نگرانی وجود دارد که در دوره پنجم هم این امتیاز، عامل تفرقه شود. مولوی می‌گوید: «دشمن طاووس آمد پَراو /‌ای بسا شَه را بکشته فَر او». رای دادن اصلاح‌طلبان برخلاف اصول‌گرایان تابع سلسله مراتب دستوری نیست. اصلاح‌طلبان در سطوح مختلف، استقلال فردی و واگرایی(گریز از مرکز بیشتری دارند. در هر انتخابات بخش عمده‌ای از انرژی اصلاح‌طلبان صرف راضی کردن دوستانی می‌شود که به دلایل مختلف عقیدتی، فلسفی، اخلاقی و دلخوری‌های شخصی تا روزها و حتی ساعت‌های آخر دچار تردیدند.در انتخابات شوراها که نظارت استصوابی اعمال نمی‌شود، تعداد کاندیداهای اصلاح‌طلب و مستقل تصاعدی زیاد می‌شود. مثلا در شواهای پنجم حدود 700 کاندیدای اصلاح‌طلب، داوطلب حضور در لیست واحد اصلاح‌طلبان بودند. هرکدام هم از نظر بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان افراد شایسته‌ای هستند، اما لیست واحد اصلاح‌طلبان فقط گنجایش 21نفر را دارد. غربالگری 700 نفر یعنی از هر 100نفر که هر کدام رزومه‌ای قابل قبول و عقبه‌ای اجتماعی دارند ،97نفر را کنار بگذاریم و 3 نفر را انتخاب کنیم! با هر مکانیسمی این غربالگری را انجام دهیم و هر نهاد یا مجموعه‌ای این کار را بکند عده زیادی ناراضی می‌شوند. در کشورهایی که نظام حزبی جا افتاده دارند این غربال‌گری در داخل احزاب و در انتخابات مقدماتی انجام می‌شود، یعنی یا ارگان‌های حزب تصمیم می‌گیرند یا در مجمع‌های حزبی (Caucus) اعضای عادی و حاضر حزب نامزدها را انتخاب می‌کنند. در ایران به جای یک حزب جا افتاده اصلاح‌طلب، جناح یا جریان اصلاح‌طلب داریم. جناح (چیزی شبیه جبهه) مجموعه‌ای از شخصیت‌ها، گروه‌ها و احزاب با حداقل پیوستگی و تجانس است. در شرایط فشار و احساس خطر، میزان همبستگی گروه‌ها و شخصیت‌ها و میزان مشارکت افراد افزایش می‌یابد (انتخابات ریاست جمهوری92) اما در شرایط خوش‌خیالی سیاسی (انتخابات مرحله اول سال 84 ) یا در شرایطی که فضا به نحو شگفت‌انگیزی برای اصلاح‌طلبان باز می‌شود ( شوراهای دوم در سال82)، میزان همگرایی کمتر شده و رقابت‌های داخلی و فرسایش‌ها تشدید می‌شود. ترکیب لیست 21نفره شورای‌عالی اصلاح‌طلبان انتقادهایی را در بین بدنه اصلاح‌طلبان و برخی کاندیدا‌های بازمانده از ورود به لیست برانگیخته است. ظاهرا منتقدان سازوکار شورای‌عالی اصلاح‌طلبان را پذیرفته‌اند اما روی مصادیق اختلاف نظر دارند. عده‌ای می‌گویند تقریبا همه افراد حاضر در لیست سهمیه چند حزب و گروه و نتیجه لابی‌های پشت پرده هستند. عده‌ای معتقدند که گرایش سیاسی افراد لیست از معدل جریان اصلاح‌طلبی راست‌تر و محافظه‌کارانه‌تر است. برخی هم می‌گویند جای چند چهره زندان کشیده و شجاع در لیست خالی است و... شاید لیست نهایی کمی تغییر کند، اما بعید است همه راضی شوند. ممکن است در کنار این لیست، لیست‌های دیگری به نام اصلاح‌طلبان با ترکیبی متفاوت منتشر شود. ممکن است برخی کاندیدا‌های بازمانده از لیست یا لیست‌ها به صورت مستقل وارد رقابت شوند و شرایطی مانند انتخابات شوراهای دوم در تهران پیش بیاید. منتقدان از موضع حق، عدالت، اخلاق، سیاست، شجاعت و تخصص به ترکیب افراد لیست انتقاد می‌کنند. شاید لازم باشد از موضع «مصلحت» و با کمی اغماض نگاه کنند. در جامعه مدنی نوپای ایران با این نهادهای مدنی ناقص‌الخلقه، با هر مکانیسمی، احتمال «انحصارطلبی و رفاقت و پارتی بازی و بداخلاقی» وجود دارد. افراد که در خلاء زندگی نمی‌کنند. عالم سیاست هم عالم تَنَزّه‌طلبی نیست. فرض کنیم داوری شورای‌عالی اصلاح‌طلبان (یک نهاد نصفه و نیمه) را رد کنیم. در عالم واقع جایگزین آن چیست؟ اگر به جای این 40 نفری که لیست تنظیم کرده‌اند،40نفر از منتقدان را جایگزین کنیم باز هم عده‌ای راضی و عده‌ای ناراضی می‌شوند. اصلاح‌طلبان باید بلوغ فکری خود را برای رسیدن به اجماع در فقدان نظارت استصوابی و در شرایط آزاد و بدون آقا بالاسر نشان دهند. نگرانی این است که این بحث‌ها حواس برخی اصلاح‌طلبان را از انتخابات سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری پرت کند. شاید بهتر باشد در صورت تداوم اختلاف‌ها و تعدد لیست‌ها بزرگان جریان اصلاحات بخصوص سیدمحمدخاتمی، روحانی، جهانگیری و دیگر شخصیت‌های با نفوذ اصلاحات، تایید و امضای خود را پای هیچ لیستی نگذارند.