تاثیر اعتراضات در آمریکا بر انتخابات ۲۰۲۰

 
 
 
 


آمريکا مانند بسياري از جوامع فعلي در عرصه گذار قرار دارد. نه آمريکا بلکه جهان پرشتاب به سوي تغييرات حرکت خواهد کرد. زيست جهان‌هاي آدمي در حال دگرگون شدن است. جامعه آمريکا خود را يک جامعه دموکراتيک و نماد دموکراسي بين‌المللي معرفي کرده و رهبران مقيم در کاخ سفيد در آزمايشي سهمگين قرار دارند. چرا که از يک طرف با نهادهايي روبه‌رو هستند که مدعي دموکراسي و فعل و انفعالات ناشي از آنند و از سوي ديگر با بافتاري از رويکردهاي‌ نژادپرستانه رسوب پذيرفته در جامعه ملي خود نيز روبه‌رو هستند که اين مساله ايجاد تعارض مي‌کند. از يک سو جامعه‌اي وجود دارد که مي‌خواهد خود را دموکرات نشان دهد و فاصله ميان سفيد‌پوستان و رنگين‌پوستان را نه‌تنها در آمريکا بلکه در جهان کاهش دهد. اکنون آمريکا را با يک بحران روبه‌رو مي‌بينيم که تنها مربوط به قتل يک سياه‌پوست نيست؛ بلکه بحراني است که در آن دموکراسي را به چالش مي‌کشد. اينکه آيا ترامپ مي‌تواند در عين اينکه چهره مقتدر خود را که از آغاز ورود به کاخ سفيد به نمايش گذاشته حفظ کند و از سوي ديگر به گونه‌اي اقدام کند که گزاره‌هاي دموکراتيک حاکم بر انديشه‌ دموکراسي زير پرسش جدي آزادي‌خواهان جهان قرار نگيرد معنايي بسزا پيدا مي‌کند. چرا که اگر او موفق شود در عين اقتدار خود به گونه‌اي عمل کند که گزاره‌هاي دموکراتيک پذيرفته شده از سوي آزادي‌خواهان جهان ضربه نخورد، موفق خواهد شد که از اين بحران در آستانه انتخابات براي خود فرصتي پديد آورد. به هر تقدير جو بايدن به نام همراهي با سياه‌‌پوستان آمريکا در بين رهبران آنها حاضر شده و از آن مهم‌تر نانسي پلوسي نيز در يک حرکت بسيار آشکار در بين تظاهرکنندگان اطراف کاخ سفيد حاضر شده است تا در کنار آنها عليه جهت‌گيري‌هاي ترامپ اعلام موضع کند. اگرچه جهت‌گيري فکري و موضع‌گيري حزبي در ايالات متحده آمريکا آزاد است اما در وضعيت کنوني که در ماه‌هاي منتهي به انتخابات 2020 آمريکا هستيم، عملکرد نانسي پولسي و جو بايدن به عنوان يک عمل انساني در جهت هدف‌گذاري‌هاي دموکراتيک تعريف نمي‌شود بلکه يک عمل سياسي در جهت بهره‌برداري از اين بحران به نفع حزب دموکرات در کسب آراي انتخاباتي محسوب مي‌شود. از اين جهت اگر ترامپ بتواند در مهار اين بحران آينده‌نگري داشته باشد و به گونه‌اي عمل کند که قدرت او از يک‌سو و رفتار او از سوي ديگر منطبق با معيارهاي قانوني و ارزش‌هاي دموکراتيک به تصوير بيايد، مي‌تواند از يک سو جامعه آمريکايي خواهان نمايش قدرت رئيس‌جمهور خويش را با رضايت روبه‌رو کند و از طرف ديگر جامعه مدني خواهان احترام گذاشتن به آزادي‌ها را در جامعه آمريکايي مجاب کند. اين در حالي است که اگر بحران به گونه‌اي پيش رود که او نتواند اين دو وجه را با يکديگر در نظر گرفته و با ظرافت به پياده‌سازي رفتارها و کنش‌هاي در برابر اين بحران روي آورد که جوابگوي اين دو نياز نباشد، براي او هزينه‌آور بوده و موجب ريزش آرايش مي‌شود. بايد ديد او مي‌تواند زمينه‌هايي را شکل دهد که موجب گامي به جلو در جهت اصلاح پليس ايالتي باشد و بحران را به شکلي مديريت کند که تزاحم ميان قدرت سياسي و نيروهاي اجتماعي افزايش نيابد؟ اين پرسشي است که بايد منتظر بود تا در هفته‌هاي آينده پاسخ آن را در رفتارها و کنش سياسي ترامپ و تيم او دريافت.