روزنامه آفتاب یزد
1399/04/10
لطفا با این کودکان کاری نداشته باشید
مجید ابهری- بعد از حدود شش سال تظلم خواهی و حامیان حقوق کوکان مخصوصا گروه زباله گردها؛ مقالات و سخنرانیهای اینجانب وهمکاران آسیب شناس اجتماعی وجامعه شناس، ظاهرا گشایشی هرچند کم جان در حمایت از این اقشار مظلوم در حاِل برداشته شدن است. ورود جدی و کاربردی مجلس یازدهم به موضوع حقوق کودکان، سازمانها و موسسات متولی برای جبران مافات، روند کار را تسریع بخشیده اند. امید آنکه این همسویی موقت نبوده و حرکات حمایتی تا حل نهایی این آسیب تداوم داشته باشند. در حکایتی گفته میشود مردی زشت، صورت کودکی را که از وی ترسیده ومرتب فریاد کشیده وگریه میکرد به آغوش گرفته بود و او را دعوت به سکوت و آرامش میکرد؛ در این میان فرد دیگری به او رسید وگفت:عزیزم تو او را به زمین بگذار خودش ساکت میشود. این حکایت آموزنده را میتوان به معضل کودکان زباله گردتعمیم داد. شهرداری وبهزیستی و بعضی از
نهادهای متولی دیگر در این موضوع اساسی وارد شده و انشاءالله قصد حل وفصل آن را دارند. درتهران دو یا سه نفر از صاحبنظران و نخبگان وجود دارند که در محور کودکان زباله گرد و خیابانی نظریات علمی و زیر بنایی دارند متاسفانه سازمانهای مرتبط از افرادی نظرخواهی میکنند که فقط تجارب نظریشان ممکن است مفید باشد ودر زمینههای عملی وکاربردی حرفی برای گفتن ندارند. نسخه شفابخش آنها، مراکز شبانه روزی نگهداری برای این کودکان بوده که امتحان خود را در شهرهای مختلف پس داده اند. کودکان کیسه به دست که بخش عمده آنها تا حدود ۶۵ درصد غیر ایرانی و بقیه آنها ایرانی هستند. از نظر والدین؛ این کودکان یا تک والد هستند یا فاقد پدر ومادر ویا والدین آنها معتاد وبزهکار یا در زندان هستند. طیف سنی آنها بین ۱۰ تا ۱۸ ساله بوده ودر زمره کودکان غایب از مدرسه است. برخی از آنها معتاد به تنفس چسب یا بنزین بوده ودارای انواع بیماریهای پوستی، گوارشی یا ریوی میباشند و به خاطر جستجو در میان زبالههای مختلف مثل شیشه و فلزات برنده دستهایشان زخمی ونزدیک به عفونت میباشد. از نظر اقامتگاه هر ده تا ۱۵ نفر آنها دریک اطاق استیجاری در جنوب تهران زندگی میکنند. کودکان غیرایرانی گروهی با خانوادههای خود زندگی کرده و بخشی دیگر دور ازخانوادههای خود ودر گروههای همسن و هموطن زندگی مینمایند. این کودکان برای کارفرمایان خود که دلال پسماند بوده و اقلام جمعآوری شده را در انبارها و باراندازهای جنوب تهران انبار میکنند؛ به صورت دستمزدی کار میکنند. در صد کمی از آنها برای دلالان آزاد خارج از چرخه پسماند شهرداری کار میکنند. درآمد میلیاردی این دلالان زباله را تبدیل به «طلای کثیف» کرده و منافع اصلی آنها به جیب کسانی میرود که درپشت پرده بوده وکسی آنها را نمیشناسد. مظلومتر از این کودکان؛ نوجوانانی هستند که در واحدهای ریخته گری، شیشهسازی و صابون پزی به کارهای طاقت فرسا مشغول هستند. آنها بدون عبور از جوانی، از کودکی به پیری میرسند و جان کندنشان عمر قلمداد میگردد. من به این اقشار مردان کوچک میگویم چرا که اکثر آنها کفالت و مخارج خانوادههای خود را به عهده دارند. شهرداری تهران تا قبل از حضور آقایان در دوران دکتر قالیباف در قالب سازمان خدمات اجتماعی این کودکان را بعد از تشکیل پرونده و غربالگری در مراکز آموزش فنی وحرفهای به طور شبانه روزی مورد حمایت قرار میداد. خانه سبز (پسران) و ریحانه (دختران). از بدو حضور بلدیه در جوامع شهری مخصوصا تهران نگهداری ومراقبت از ایتام در وظایف وتعهدات شهرداری بوده و تا همین چند وقت پیش نیز ادامه داشت. جمعآوری کودکان زباله گرد تقریبا محال اگر نباشد بسیار مشکل است. ظاهرا بعد از گذشت دو دهه از موضوع تفکیک زباله در مبدا، شهردار فعلی مجددا به این موضوع برگشته است با انجام هزینههای توانفرسا در موضوع آموزش تفکیک درمبدا و ساخت ظروف مخصوص زبالههای فلزی،کاغذی، شیشهای و.... اخیرا درجهت مبارزه با مافیای گونی به دستان دوباره به جایگاه ۲۰ سال قبل بر گشته ایم. واحد تبدیل زباله به کمپوست(کود آلی) در جاده بهشت زهرا (س)که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با پول امروز میلیونها پوند سرمایه کشور را به جیب انگلیس ریخته بود فقط بعد از چند روز متوقف شده وبه خوابی ابدی
فرو رفت، علت عدم کارایی واحد سیستم، تزریق آب به پودر زباله در مرحله وسط بود. آن روز بافت وترکیب زباله ایرانیها مطالعه نشده بود چرا که در زبالههای ما همه چیز وجود دارد از لاستیک خودرو و پوست میوه جات گرفته تا میلگرد، نخاله ساختمان و کاغذ وشیشه و مقوا. یعنی زباله ما آبدار بوده و نیاز به تزریق آب ندارد وهمین مرحله به جای کود، گل هزار ماده بیرون میداد و درنهایت متوقف شد تا اینکه سال ۶۰ عدهای حاضر شدند در قالب گروههای جهادی این مکان را تعمیر وراهاندازی کنند و این موضوع هنوز در محاق مجهولیت لم داده. اگر وضعیت زبالههای تهران که بیش از صدها تن آن بیمارستانی است، ساماندهی شود، تکلیف میلیاردها تومان گردش مالی این چرخه چه میشود؟ آنگاه مگر میشود در ترکیه هتل و رستوران خرید؟ از موارد وجزییات طرح ساماندهی پسماند بنده و دوستانی که سالهای سال عمر وانرژی خود را در این محورها صرف کردیم،
متوجه شدیم در شهرداری تهران و شورای شهر اراده جدی برای حل این معضل وجود ندارد و موضوع یک ژست اجتماعی است.
درهمین جا عرض میکنم اگر مافیای زباله اجازه حل وفصل این فرایند را به شهرداری وشورا دادند من تا آخر عمر به عنوان پاکبان خدمت میکنم. هرگونه دخالت در شبکه کودکان کار خیابانی و زباله گرد، بدون داشتن طرحهای توجیهی وپیوستهای اجرایی توسط شهرداری موجب خواهد شد که این کودکان وخانوادههایشان دستشان از نان خالی نیز کوتاه شود. این پدیده شوم راه حل چکشی نداشته و باید با فرمولهای علمی حل وفصل گردد. تشکیل یک ستاد مجری با حضور نماینده بهزیستی،شهرداری، نیروی انتظامی، دانشگاههای علوم پزشکی، آموزش وپرورش، استانداری تهران و نمایندگانی از سمنهای شناسنامه دار ومثبت در این زمینهها ضروری است. جمعآوری، غربالگری، تشخیص وتعیین هویت اصلی و انجام معاینات اولیه همراه با تشکیل پرونده برای آنها ازاقدامات اولیه برای آنهاست. در شهرداری تهران و شهرداریهای مناطق مختلف، ساختمانها و امکانات فراوان و بسیار متنوع از وسایل گسترده آشپزی و تعداد زیاد وسایل خواب و نظافت گرفته تا درمان و ابزار آموزشهای نظری و حرفهای وجود دارد که میتواند جوابگوی نگهداری و آموزش بیش از پنج تا شش هزار کودک باشد. از سوی دیگر در شهرداری تهران دو سازمان همنام و همپوش وجود دارند که هرکدام با امکانات گسترده و قابل توجه سخت افزاری ونرم افزاری مشغول به کار هستند. سازمان فرهنگی و اجتماعی دارای نیروهای متخصص ومجرب بوده و توانایی انجام خدمات فوق العادهای در محورهای علمی، اجتماعی و پژوهشی را دارد. بنابراین اگر شهردار محترم تهران در یک حرکت مفید وقاطع این دو سازمان دارای اهداف مشابه را ادغام کند، هم از اتلاف انرژی مالی وتخصصی پیشگیری میشود وهم ذینفعان تکلیف خود و مشکلات موجود در حوزه وظایف این سازمانها را میدانند. همچنین از مدیران محترم ومسئولین گرانقدر کشورعاجزانه استدعا دارم اجازه دهند این کودکان مظلوم فعلا به زندگی مشقت بار
خود ادامه دهند تا دلسوزان مطالعات و
برنامه ریزیهای در دست اقدام خود را به نقطه مثبت واجرایی برسانند. داستان مرد زشت روی وطفل گریان را دوباره مرور فرمایید.
سایر اخبار این روزنامه
جزییات توافق 25 ساله ایران و چین چرا منتشر نمیشود؟
قتل «قاضی منصوری» توسط باندی مخوف در کشور؟
وقتی قطعه نیست چرا رونمایی از خودرو جدید؟
از توهم تا واقعیت یک محکومیت
جزئیات تازه از نحوه اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی
حقوق8 میلیونی به منشیها برای اینکه فحش بخورند!
به تعویق انداختن پرداخت حقوق کارکنان برای فشار به دادگاه!
واکسن ها پیش خرید شده، به ایران نمی دهند!
3 جوان دیگر فدای جنگل شدند
ایران-چین در شرایطی جدید؟
کرونا دهان همه را بست
برگشت متهم!
لطفا با این کودکان کاری نداشته باشید
بازی بورژوازها با ارز