روزنامه آرمان ملی
1399/04/17
گسلهای سیاسی به نفع ترامپ است
معاون سياسي وزارت امور خارجه اظهار اميدواري کرد که شرايط سياسي داخلي بر سياست خارجي تاثير نگذارد. جزو اولين درسهايي که در تاريخ روابط بينالملل مطرح ميشود اين است که چه رابطهاي بين سياست داخلي و سياست خارجي کشورها وجود دارد. در گذشته نظر بر اين بود که سياست داخلي تابعي از سياست خارجي است. يعني اگر دولتي بتواند سياست خارجي منظم و منطبق با تامين منافع ملي اش ايجاد کند، سياست داخلي دولتها هم تامين شده است ولي امروز به اين نتيجه رسيدهايم که بين سياست داخلي و سياست خارجي تفاوتي نميکند بهخاطر اينکه دنيا به سمت نظام جهاني شدن حرکت ميکند. ولي در شرايطي که الان قرار گرفتهايم بهدليل اينکه جامعه ما دوشاخه شده و دو گسل سياسي در نظام سياسيمان داريم که يکي فاصله مردم از دولت و ديگري اينکه تا حدودي در خود دولت و بين مقامات تصميمگير شقاقي بهوجود آمده که نقطه ضعف در نظام بين المللي است. يعني وقتي دولتي نميتواند يکدستي و همگامي را در داخل تامين کند، بنابراين قطعا نميتواند در سياست خارجي هم به يک سياست واحد و مستقلي دسترسي پيدا کند. اظهارنظرهايي که به طور رسمي از نهادهاي قانوني مملکت مثل مجلس عليه سياستهاي دولت ابراز ميشود، دولت را تضعيف ميکند و دولت نميتواند در محافل بينالمللي قرص و محکم صحبت کند. مثالي تاريخي مي زنم؛ زماني که رئيس دولت اصلاحات به پاريس در هواي بسيار بدي که نزديک بود هواپيما سقوط کند، سفر مي کرد، رئيس جمهور فرانسه ژاک شيراک که خيلي هم از خودش راضي بود تا دم پلههاي کاخ اليزه به استقبال آمد و خبرنگاران فرانسوي به او اعتراض کردند. او دليلي که تا دم پلهها به استقبال رئيسجمهور ايران آمده بود را رايي دانست که مردم به او داده بودند و رضايتي است که جامعه از رئيس جمهورش دارد که تبديل به چهره بينالمللي شده است، بنابراين نظرمردم هر کشوري حائز اهميت است. درواقع سياست داخلي تاثير مثبتي درشکل گيري سياستخارجي دارد. بنابراين آنچه يکشنبه در مجلس گذشت و اعتراضاتي که به وزير امور خارجه شد که درحقيقت نفر اول ديپلماسي هر کشوري است، لطمههاي جبران ناپذيري به سياست خارجي و منافع ملي ايران وارد ميکند و احتمالا ديگر دکتر ظريف نميتواند در محافل بين المللي با قرصي و محکمي سخن بگويد، چون تشخيص طرف مذاکرهاش اين است که در کشور خودش به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و حتي به خيانت متهم شده، بنابراين نمي تواند آنچنان نقشي در سياستگذاريهاي خارجي کشورش داشته باشد. از طرفي از آنجا که ترامپ نتوانسته در سياست خارجي امتيازي نه در کره شمالي نه در ونزوئلا و نه در ايران بدست آورد و ايران هم از هر دو کشور ديگر اهميت ژئوپلتيکي بيشتري دارد به خاطر اينکه در منطقه حساس خاورميانه قرار دارد، بنابراين بهزعم خود ايران را به مرحلهاي رسانده که تحت تاثير فشار حداکثري در درون هرم قدرت خود با تزلزل روبه رو شده و توانسته نظام سياسي ايران را دچار دوپارگي کند و ديگر ايران 20 سال پيش نيست چون هم سطح نارضايتي عمومي بالا رفته و هم بين برخي مسئولان اجراي در قواي سه گانه اختلاف وجود دارد. بايد مراقب باشيم چراکه بخشي از اين اختلافات مي تواند به نفع آمريکا تمام شود.
سایر اخبار این روزنامه
روزهای پرهیاهوی بهشت زهرا
القای دوگانگی در سياست خارجی ضد منافع ملی نيست؟
اعتراض به مرمت غير اصولی تخت جمشيد
گفتند زن باید بچهداری کند!
خسارتهاي مالي قابل توجه بود
سود بانكي نقدينكي را كنترل نمي كند
ایران هرگز از هیچ تلاشی برای حمایت از ملت مظلوم فلسطین فروگذار نخواهد کرد
مجلس هنوز از فضای انتخاباتی خارج نشده
تعمیق انحصار بازار موبایل ایران برای چینیها
مجلس همان کاري را ميکند که احمدينژاد کرد
لطفا آتشنشان را هدف نگیرید!
گسلهای سیاسی به نفع ترامپ است
اعتبارنامه تاجگردون مشکل اول کشور نیست
وقتی مرور زمان، قانون را ضد خود میکند