اعتبارنامه تاجگردون مشکل اول کشور نیست

 
 
 
 


با کمال تاسف روزهاست که وقت وکلاي ملت ‌را با بهانه‌هاي بيهوده گرفته‌اند که اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون نماينده مردم شريف گچساران و باشت را رد کنند، مساله‌اي که از ريل طبيعي و فرايند تصميم‌گيري عادي خارج شده و به نوعي به پافشاري و اصرار تبديل شده است که شايد حس خاصي را در جامعه متبادر نمي‌کند. دستگاه‌هاي نظارتي، امنيتي و شوراي نگهبان نظر خود را صريح و شفاف گفته‌اند، تاجگردون نيز در فرصت‌هاي مختلف خود را مکلف به شفاف‌سازي دانسته و اخيرا نيز در لايو اينستاگرام ناگفته‌ها و ابهامات نمايندگان را پاسخ داد اما اينکه عده‌اي انگشت‌شمار همچنان به جريان‌سازي در اين رابطه که مساله و مشکل اول کشور نيست مصرند کمي تعجب‌برانگيز است. اينکه تاجگردون در جريان حادثه هوايي کوه دنا عليه برخي مقامات در هواپيمايي کشوري نطقي داشته‌اند يا پيگيري‌هاي او منجر به استعفا يا کنار گذاشتن مديري شده که از قضا با يکي از نمايندگان فعلي که به‌طور جدي دنبال رد اعتبارنامه است نسبت فاميلي نزديک دارد تاوانش را تاجگردون بايد بپردازد؟ شخصي کردن مساله تاجگردون نه‌تنها دستاوردي براي برخي‌ها ندارد بلکه با روشن شدن پشت‌پرده‌ها و حقايق، اين افکار عمومي است که آنان را قضاوت خواهد کرد. اينکه تاجگردون دليل و سند معتبر ارائه مي‌کند که هيچ ارتباطي با شرکت سرمايه‌گذاري اميد ندارد و اين شرکت دولتي است اما برخي‌ها همچنان نمي‌خواهند بپذيرند جالب است. اينکه شفاف به ابهامات چند نماينده پاسخ مي‌دهد، لايو اينستاگرام مي‌گذارد، مدارک و مستندات رو مي‌کند، دستگاه‌هاي نظارتي حکم بر تاييدصلاحيتش مي‌دهند، راي مردم در کارنامه خود دارد، اما حضرات نمي‌خواهند باور داشته باشند ديگر حرفي نيست.پيشنهاد مي‌شود تاجگردون را به صداوسيما ببريد تا در آنجا به 80ميليون بگويد من، غلامرضا تاجگردون فرزند حاج ظفر، با تمام سلول‌هاي بدنم به نظام، انقلاب و آرمان‌هاي آن التزام دارم، کوچک‌ترين شبهه‌اي در زندگي‌ام وجود ندارد که مورد ترديد باشد، تمام توانم را براي اعتلاي ايران بزرگ گذاشته و مي‌گذارم، اما گناهم اين است که رئيس کميسيون برنامه و بودجه مجلس دهم بوده‌ام، به‌خاطر الطاف بيکران مردم و اقبالي که به اين فرزند کوچکشان دارند برخلاف برخي‌ها که در حوزه‌هاي ديگر کانديدا شدند که راي بياورند اما بنده با افتخار خودم را فرزند گچساران و باشت مي‌دانم. گناهم اين است که با امتياز ويژه به مسافرت‌ها و اردوها نرفته‌ام، گناهم اين است که در کوچه پس‌کوچه‌هاي آب شيرين و کوه‌هاي پيچاب همدرد و غمخوار مردم ديارم بوده‌ام، از پيگيري‌هاي مردم چشم انتظار حوزه انتخابيه‌ام براي تعيين تکليف اين وضعيت شرمنده‌ام، شرمنده مردمي هستم که با وصف همه ناجوانمردي‌ها اما اقيانوس بي‌پايان و سيل خروشان پيام‌ها، تماس‌ها، پيگيري و دغدغه‌هايشان، غلامرضا تاجگردون را مديون‌تر مي‌کند، شرمنده ايرانم که هرچند خيانتي به آن نکرده‌ام و سرم را شرافتمندانه در پيشگاهش بلند مي‌کنم اما طعنه‌هاي رسانه‌هاي معاند در مورد حواشي اخير را برنمي‌تابم هرچند ديگران اين را بايد بگويند تا آن وقت ملت شريف ايران و نمايندگان منصف و خدا ترسشان قضاوت کنند که چه کسي حق است؟