کارخانه تولید افراط گرایان

وزارت خارجه عربستان سعودی اعلام کرده است که به زودی، یک بیمارستان و نیز صد  مدرسه دینی در افغانستان خواهد ساخت.پیش از این نیز در سال ۱۳۹۵، عربستان سعودی، کلنگ ساخت بزرگ ترین دانشگاه خاورمیانه را در استان ننگرهار در شرق افغانستان به زمین زده بود. همچنین مقامات عربستان سعودی در یک پروژه دیگر،  طرح ساخت یک مرکز بزرگ آموزشی در کابل را با اعطای یک چک سفید به مقامات افغانستان، کلید زده بودند.سرمایه گذاری های عظیم و سرسام‌آور عربستان سعودی در حوزه آموزش در افغانستان، از همان ابتدا با واکنش‌های منفی مردم افغانستان مواجه شد. اما این  ابراز نگرانی ها، هرگز بر عزم و اراده عربستان سعودی در افزایش برنامه های خود در افغانستان تاثیری نگذاشت.این که تصور کنیم عربستان سعودی، بدون مطالعه نیازهای حیاتی مردم افغانستان  یا کسب استعلام از سازمان های افغانستانی در زمینه نیازهای حیاتی و مبرم آن ها، انجام چنین طرح‌هایی را در دست می‌گیرد، چندان معقول به نظر نمی رسد.بنابراین این سوال به صورت جدی قابل طرح است که در کشوری که نیاز مبرم به ایجاد زیر ساخت های اولیه حیاتی در زمینه های بهداشت، اشتغال، صنعت و حتی آموزش عمومی وجود دارد، چه ضرورتی برای صرف میلیاردها دلارجهت ساخت مراکزی که افکار عمومی، آن را منشأ تولید افکار افراطی در منطقه می دانند، وجود دارد؟این تصمیم عربستان را بدون شک، نمی توان بی ارتباط با اتفاقات سیاسی این روزهای افغانستان و نیز سیاست‌های راهبردی آمریکا در منطقه دانست.به زودی، مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و مقامات طالبان تحت نظر آمریکایی ها آغاز خواهد شد.پیش بینی می شود که طالبان، به عنوان یک جریان‌ قدرتمند، حضوری پر رنگ در ساختار سیاسی آینده افغانستان داشته باشد.اما حضور طالبان در ساختار سیاسی حکومت افغانستان (چه به عنوان بخشی از حکومت فعلی باشد و چه در قالب یک نظام جدید حکومتی) به معنای پایان جنگ در افغانستان نخواهد بود.آسیای میانه، می‌تواند یک هدف بالقوه مناسب برای هجوم و حضور جریان‌های سلفی و افراطی که شکست ‌های سنگینی در عراق و سوریه خورده اند باشد.حضور پررنگ گروه های سلفی در آسیای میانه، علاوه بر این که بار جنگ را بر دوش کشور‌های منطقه از جمله چین و روسیه خواهد انداخت، به آمریکا به عنوان طراح اصلی چنین جریان هایی، این فرصت را خواهد داد بیشترین فشار را برای مهار کشورهای رقیب خود در منطقه وارد آورد.اتهامات آمریکا مبنی بر حمایت مالی و تسلیحاتی و برنامه ای روسیه از برخی گروه های تروریستی در افغانستان در همین راستا قابل تفسیر است.از سوی دیگر، آمریکا به تنهایی قادر به مدیریت مسائل پیچیده افغانستان نیست. فشار مالی انجام طرح های بلند مدت از یک سو و ذهنیت منفی مردم منطقه نسبت به عملکرد آمریکا، از سوی دیگر مقامات این کشور را به شدت به جذب شرکای منطقه‌ای برای مدیریت مسائل افغانستان ترغیب می‌کند.عربستان سعودی که از سوی آمریکا، به عنوان یک گاو شیرده شناخته می‌شود، هم به دلیل منابع مالی گسترده ای که در اختیار دارد و هم از این جهت که از سوی برخی مقامات دولتی و نیز بخشی از عامه مردم افغانستان مورد قبول و‌ توجه است، می‌تواند بهترین شریک آمریکا در افغانستان به شمار آید.پروژه های ساخت مراکز آموزشی از نوع دینی افراطی توسط سعودی در افغانستان را هرگز نمی توان خارج از طراحی های بلند مدت آمریکا برای مدیریت منطقه دانست.همان گونه که طالبان، از میان نیروهای جوان در حال تحصیل در مدارس دینی تحت حمایت مالی سعودی در پاکستان اقدام به یارگیری کردند، جریان های سلفی تاثیر گذار بر آینده کشورهای آسیای میانه نیز نیازمند بسترهایی برای یارگیری و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز هستند.تاکنون، اغلب فعالیت های آموزشی مورد حمایت مالی عربستان سعودی، به تربیت نسلی از انسان‌ها منجر شده که در قالب گروه های سلفی، به جنایات ضد بشری دست زده‌اند.اکنون نیز این بیم می‌رود که مدارس فوق، به مراکزی برای تربیت نیروهای انسانی افراطی مورد نیاز گروه های تروریستی مورد حمایت آمریکا برای به آشوب کشیدن منطقه تبدیل شود.حتی زمان اعلام این پروژه ها به رسانه ها نیز، کاملا حساب شده صورت می‌گیرد و پیام های متعددی را برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه دارد.بی توجهی به این رویداد مهم، هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ امنیتی، تبعات منفی گسترده ای برای افغانستان و کشورهای پیرامون آن خواهد داشت.