«ابتکار»ازعدم عزم واراده ای درمتولیان برای ساماندهی زباله هادرایران گزارش می دهد

بلاتکلیفی طلای کثیف در ایران
زهراداستانی ‪-‬ سالهاست که زباله یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین معضلات ایران به شمار میآید، معضلی که برای حلش راهحلهای مختلفی از تفکیک زباله از مبدا و فرهنگسازیاش در میان مردم، اجرای سطلهای مکانیزه، جمعآوری سطلهای مکانیزه، جمعآوری کودکان زبالهگرد و ساماندهی زبالهگردها، خرید زبالهسوزها، تغییر مکان دفع و پردازش زبالهها و ... مطرح شده است اما یا اجرای این طرحها همان ابتدا مسکوت مانده، یا اجرایش در نیمههای راه رها شده یا اگر اجرایی شده اثری بر حل معضل زبالهها نداشته است. با وجود اینها اما با شیوع کرونا در ایران و افزایش زبالههای بیمارستانی و پزشکی، این معضل همیشگی بیش از گذشته نمود پیدا کرده که نگرانیها و هشدارها درباره آن حالا از بروز بحرانی جبرانناپذیر خبر میدهند. بحرانی که نیامده آسیبهایش یکی یکی خود را نمایان میکنند. نمونهاش
خطر خروج تالاب بینالمللی شادگان از کنوانسیون رامسر است که فعلا با تلاشهای بسیار از بیخ گوش این تالاب گذشته است.
زبالهها اگرچه یک تهدید برای محیطزیست هر کشوری محسوب میشوند اما آن طور که میگویند یک فرصت طلایی برای اقتصاد هر کشوری نیز هستند. از این رو است که نام آن را طلای کثیف گذاشتهاند و دولتمردان همواره برای منتفع شدن از این فرصت برنامهریزی میکنند. ایران یکی از کشورهایی است که با تولید بیش از 710 گرم زباله در روز برای هر ایرانی و 790 گرم زباله در روز برای تهرانیها یعنی 2.5 برابر متوسط جهانی فرصت بسیار زیادی برای منتفع شدن از درآمد حاصل از زباله دارد اما با این حال زیانهای بسیاری از انباشت زبالهها در محیطزیست متحمل میشود. گرچه هم اکنون نیز بر طبق گزارشهای منتشر شده از گردش مالی صنعت زباله در ایران نشان میدهد که خرید و فروش زباله تنها در تهران ماهانه 60 میلیارد تومان برای متولیان آن گردش مالی به همراه میآورد و گردش مالی بازار زباله ایران به سالانه 6 هزار و 400 میلیارد تومان میرسد، اما همچنان متولیان نتوانستهاند این طلای کثیف را ساماندهی کنند و از تهدیدهای زیست محیطیش بکاهند. انباشت زباله در جنگلهای شمال، سواحل پر از زباله، مراکز دفع و پردازش زباله که لبریز از زبالههای انباشه است در طی دهههای گذشته در ایران نه تنها سبب مخدوش شدن زیبایی این مناطق، برهم خوردن و نابودی اکوسیستم آنها شده است بلکه بوی نامطبوع حاصل از انباشت زبالهها همواره سبب نارضایتی اهالی مجوار این مناطق شده است. البته این مشکلات بدون احتساب سایر آسیبهایی اجتماعی است که در جوار این زبالههای به وقوع میپیوندد و همچنان متولیان این امر راهچارهای برای آنها ندارند. کودکان، زنان و مردان بالغی که برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان سر بر زبالهدانها فرو میکنند، از جمله آسیبهای اجتماعی پیرامون زبالهها است که چهره فقر را نشان میدهد. چهرهای که با نمایان شدنش، مسیٔولان سعی در مخفی کردن آن با جمعآوری سطحهای زباله، کودکان زبالهگرد و زبالهگردها دارند. طرحهایی که نه


اجرایی میشوند و نه راه به جایی میبرد.
حالا اما با شیوع کرونا و افزایش پسماندهای بیمارستانی و تعطیلی چند ماهه
مراکز دفع و امحای زباله به واسطه محدودیتهای کرونایی، خطر انباشت این زبالهها بیش از گذشته محیطزیست و افراد مرتبط با زبالهها را تهدید میکند. در یکماهگذشته،وضعیتنامناسبواسفبارمدیریتپسماندووضعیتمحل دفن زبالههای در برخی از شهرها به خصوص اهواز، بحران زیست محیطی برای شهروندان این منطقه ایجاد کرده است. بحران به وجود آمده تنها سلامت مردم خوزستان را تهدید نکرده و تا احتمال خروج تالاب شادگان از کنوانسیون رامسر پیش رفته است. خطری که به گفته، محمدجواد اشرفی، مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با وساطت وزارت امور خارجه فعلا از سر این تالاب گذشته است. او گفته: «تالاب بینالمللی شادگان عضو کنوانسیون رامسر است اما به دلیل تخلیه پسماندهای شهری آبادان، مقرر شده بود که تالاب شادگان از لیست کنوانسیون رامسر خارج شود؛ از طریق وزارت امور خارجه پیگیریهای زیادی انجام و تاکنون از این کار جلوگیری شده است.» ماجرای زبالههای انباشه در خوزستان اما به اینجا ختم نشده و قرار است پایش به مراجع قضایی باز شود. محمد گراوند، معاون دادستان عمومی و انقلاب اهواز از تشکیل پرونده برای زبالههای اهواز خبر داده و گفته است: «درخصوص سایت دفن پسماند اهواز باید پرونده قضایی تشکیل
شود؛ بحث سلامت مردم و اجرا نشدن وظایف قانونی محولشده به یک شخص
دو بعد این پرونده هستند.»
بوی نامطبوع زبالهها اما یکی از معضلات همیشگی آنها برای شهروندان است. معضلی که حتی مسیٔولان کشور را نیز اذیت کرده است. بوی نامطبوع تهران که هر از گاهی به مشام میرسد و بوی همیشگی مسیر فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) که یک منشأ مشترک یعنی «مجتمع دفع و پردازش آرادکوه در بخش کهریزک شهرستان ری» دارند، یکی از معضلاتی بوده که در طول سالهای اخیر نارضایتی مسیٔولان را نیز درپی داشته است. تا آنجایی که رهبری به منظور رفع این مشکل زیست محیطی ورود کردهاند و دستور حل این بوی نامطبوع را به متولیانش دادهاند. با این حال همواره سخنانی از خرید زبالهسوز برای حل معضل زبالههای
انباشته شده در آرادکوه تهران از زبان مسیٔولان شنیده میشود و گاهی از جا به
جایی این مجتمع دفع و پردازش زباله خبر میرسد. اقداماتی که همواره هنوز بر سر اجرای آن اختلاف نظرهایی وجود دارد.
حالا اما با شیوع ویروس کرونا وضعیت این مجتمع پسماند زباله در تهران که روزانه 7000 تا 7500 تن پسماندهای شهری پایتخت به آن منتقل میشود؛ دوباره موررد توجه قرار گرفته است. بر طبق گزارشهای منتشر شده، قبل از شیوع ویروس کرونا و با اتخاذ عملیات تفکیک پسماند این میزان به 4900 تن در روز رسیده بود اما با شیوع ویروس کرونا و رعایت موارد بهداشتی این
عملیات برای مدتی متوقف و اکنون میزان پسماند شهری پایتخت بار دیگر به 7000 تا 7500 تن در روز رسیده است. مجتمع آرادکوه علاوه بر تمام آثار مخربی که برای محیط زیست ایجاد میکند، از تولید شیرابه تا آلودگی خاک و هوا، بهعنوان یکی از کانونهای اصلی بوینامطبوع مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) و شهر تهران نیز مطرح و همین مسیٔله باعث تاکید بیش از پیش سازمان حفاظت محیط زیست بر انتقال این مجتمع شده است. اختلاف نظرهایی درباره انتقال آرادکوه میان مدیریت شهری و سازمان حفاظت محیط زیست به وجود آمد و زهرا صدراعظم نوری، ریٔیس کمیسیون سلامت شورای اسلامی شهر تهران گفته که «موضوع انتقال این مجتمع قطعی نشده و درست نیست و اگر قرار بر این انتقال باشد باید دلایل کافی وجود داشته باشد و بر اساس مطالعات و دادههای دقیق چنین تصمیمی اتخاذ شود.» صحبتهای صدراعظم نوری در حالی است که پیش از اینکیومرث کلانتری، مدیرکل وقت محیط زیست استان تهران درباره انتقال این مجتمع گفته است: «سازمان حفاظت محیط زیست با تمام توان کارشناسی در خدمت شهرداری تهران خواهد بود تا اقدامات لازم نسبت به مکانهایی که شهرداری برای انتقال مجتمع آرادکوه در نظر گرفته است را بررسی کند. شهرداری بر اساس قانون باید مکان یابی لازم در این زمینه انجام دهد و محل مناسبی را به عنوان گزینه خود به سازمان محیط زیست معرفی کند و سازمان محیط زیست با تمام توان در جهت رفع مشکل کمک خواهد کرد.» با این حال کیومرث کلانتری پس از گذشت کمتر از یک ماه بیان کرد که سازمان حفاظت محیط زیست به شهرداری تهران اعلام کرده که آماده همکاری برای مکانیابی و مدیریت اصولی پسماندها است اما شهرداری تهران هنوز اقدامی در این جهت انجام نداده و مکان جدیدی به ما به عنوان
مکان جایگزین برای آرادکوه معرفی نکرده است.
با این حال اما به تازگ معاون نظارت و پایش محیطزیست استان تهران گفته
که گویا مسیٔولان فکر دیگری برای حل معضل زبالههای آرادکوه در سر دارند. او گفتهکهاگرطرحهایکاهشپسماندوتفکیکپسماندازمبدابهدرستیدرسطح استان تهران اجرا شود و در کنار آن موضوعات دیگری مانند تولید انرژی از زباله و بازیافتدرنظرگرفتهشود،قاعدتاموضوعجابهجاییمجتمعدفعوپردازشآرادکوه دیگر مطرح نخواهد بود. محمد رستگاری، معاون نظارت و پایش محیط زیست استان تهراندرباره موضوع انتقال آرادکوه و مخالفت شهرداری با این اقدام توضیح داده: «یک زمانی بخش عمدهای از زباله شهر تهران به آبعلی منتقل میشد و ما توانستیم آن را به آرادکوه منتقل کنیم بنابراین موضوع انتقال آرادکوه امکانپذیر است اما مساله اصلی هزینه و فایده این کار برای رفع آلودگی است. اگر شهرداری مشکل آلودگی آرادکوه را برطرف میکرد، سازمان محیط زیست موضوع انتقال آرادکوه را مطرح نمیکرد اما این آلودگی کماکان ادامه دارد همچنین تداوم روش دفع پسماند که اکنون در این مجتمع انجام میشود باعث شده است استقرار این مرکز مورد تایید سازمان حفاظت محیط زیست نباشد بنابراین ما هم کماکان پیگیر
انتقال این مرکز هستیم.» این کشوقوسها برای ساماندهی طلای کثیفی که سالانه میلیاردها تومان به
جیب متولیان آن میریزد، در حالی است که همچنان شهرها پر از کودکان زبالهگرد است، محیطزیست هر روز بیش از گذشته آسیب میبیند، حیات وحش نابود میشود و مردم از نابودی محیطزیست بیش از گذشته رنج میبینند.