گشایش یا گُدازِش اقتصادی!؟

علیرضا صفاخو‪-‬ خبر خوش رئیس جمهوری برای خانه‌اولی‌ها؛ خبر خوش رئیس جمهوری در مورد رفع موانع تولید؛ خبر خوش رئیس جمهوری برای خبرنگاران؛ خبر خوش رئیس جمهوری برای مستاجران؛ خبر خوش اینترنتی رئیس جمهوری به مردم؛ خبرخوش رئیس‌جمهوری برای بازنشستگان تامین اجتماعی؛ خبر خوش رئیس جمهوری درباره حقوق کارمندان در سال ۹۹؛ خبر خوش رئیس جمهوری درباره همسان‌سازی حقوق بازنشستگان؛ خبر خوش معاون رئیس جمهوری درباره داروی ایرانی ضدکرونا؛ خبر خوش برای بی‌خانمان‌ها؛ خبرخوش رئیس دفتر رئیس جمهوری درباره سیگنال مثبت اروپا به ایران و.... همه و همه خبرهای خوشی هستند که در عنوان اخبار نقل قول شده از رئیس جمهوری یا در 2 مورد آخر معاونان او به چشم و گوش مخاطب ایرانی تزریق کرده‌اند تا چه بسا در راستای استراتژی پروپاگاندایی دولت موسوم به «تدبیر و امید»؛ به زعم خود امید را به نحوی از انحاء به خورد مردمانی بدهند که در بسیاری جاها شنیده‌اند «اخبار» منفی و استرس‌آور هستند و شنیدن خبر برای اعصاب و روان شنوندگانش خوشایند و مفید نیست! تا جایی که بعضی اوقات دیده شده برخی روانشناسان مراجعان خود را از دیدن هرگونه اخبار پرهیز داده اند!
اما آیا به واقع اخبار را می‌توان به منفی و مثبت دسته‌بندی کرد!؟ البته قصد نگارنده از این یادداشت واکاوی دسته‌بندی کردن اخبار نیست و این موضوع در جای خود امکان تحلیل و تفسیر دارد که خبری ذاتا خوش و ناخوش است یا این نگاه و رویکرد راویان اخبار است که به کاراکتر گفتاری خود وجهه مثبت و منفی می‌دهند!؟ کما اینکه در مورد فقط چند مصداق خبر خوش وعده داده شده که مختص یکی دو ماه اخیر بوده است، جامعه هنوز احساس اعتماد و حس خوب نیافته است و این امر می‌تواند ناشی از ادعاهای خبر خوش باشد تا تحقق خبر خوش به معنای واقعی کلمه که در زندگی قاطبه مردم ایران و نه فقط جمعی از آنها، اندک تغییر ملموس و محسوسی را رقم بزند!
در این میان، وعده خبر خوش رئیس جمهوری که خبر تلخ و ناگوار شوک قیمت بنزین را به گفته خودش فردای روز اعمال قیمت متوجه شده است نیز بیش از اینکه خوشایند و امیدبخش باشد، نگران‌کننده شده است و این را طی 2 روز اخیر در فضای مجازی و محافل خصوصی مردم می‌توان شنید و متوجه شد. گویی خبر خوش آقایان دیگر حس و حال خوب و مثبت ایجاد نکرده و نمی‌کند و اعتماد عمومی به وعده‌ها سر آمده است! در واقع همه آماده هستند که فقط این خبر خوش اگر هم حاوی محتوایی مثبت است، فقط مشمول جمعی از مردم باشد، نه قریب به اتفاق مردم دردکشیده ایران که نیازمند خبر خوش واقعی و پایدار هستند. گمانه‌زنی‌هایی که با فرض صحت آنها تا این لحظه، صرفا برای دولت خبر خوش خواهد بود و جمعی از مردم که اندک پس‌اندازی دارند و مترصد یک فعالیت اقتصادی بورسی یا معاملاتی مانند خرید بشکه‌های نفتی هستند نانی از آن به سفره خانواده نخواهند برد. فرایند ناگواری که به تعبیر دکتر مصطفی اقلیما جامعه‌شناس کشورمان که چندی پیش در گفتگو با روزنامه "آفتاب یزد" نیز به چالش فرهنگی آن اشاره کرد؛ در واقع روند در حال طی شدن فقط موجب تغییر مشی جامعه از قداست قائل شدن به نان از عرق جبین کسب کردن به سودهای نجومی واسطه‌گری و بورس‌بازی تفسیر کرد در واقع چه بسا این دست خبرها بیش از اینکه خوش و موجب گشایش اقتصادی شوند، به نوعی باعث گُدازِش اقتصادی در ماهها یا سالهای آتی نه چندان دور شود!