هوتک‌ها، منبع ناسالم آب در روستاهای دوردست

زهرا مشتاق روزنامه‌نگار هوتک‌ها ابتدایی‌ترین شکل دسترسی به آب در مناطق دورافتاده روستایی در استان سیستان‌وبلوچستان است.
از آنجا که در روستاهای صعب‌العبور و دورافتاده دسترسی به منابع آبی تقریبا نزدیک به صفر است، هوتک‌ها تنها شریان آبی است که حیات روستاییان را ممکن می‌سازد.
 هوتک‌ها چاله‌های طبیعی یا دست‌ساز  بزرگی است که آب باران در آن جمع می‌شود و مردم روستا که هیچ دسترسی دیگری به آب ندارند، ناچار از همان آب می‌نوشند. در آن آب لباس و ظرف می‌شویند. از آن غذا درست می‌کنند. در آن خود را می‌شویند و البته از آن آب می‌آشامند. سگ‌ها و بزها و گاوها و حیوانات دیگر نیز از همان آب استفاده می‌کنند.
هوتک‌های طبیعی، روباز و انباشته از لجن، گردوغبار، تخم حیواناتی چون قورباغه و انواع حشرات و آلودگی‌های مختلف است. یکی از دلایل شیوع بیماری‌های گوارشی و پوستی میان روستاییان استفاده از آب راکد همین هوتک‌هاست. برخی از هوتک‌ها دست‌ساز بوده و شبیه حوض‌های سیمانی و گود هستند و تانکرهای آبرسان، از سوی ادارات آب و فاضلاب یا عشایری هر ماه موظف به پرکردن این هوتک‌ها هستند. هوتک‌های روباز و حتی بعضا سربسته‌ای که امکان رعایت موارد بهداشتی برای آن وجود ندارد، چون در دل خاک ایجاد شده است و روستاییان چاره‌ای جز استفاده از آن ندارند.


از همین رو است که مدیریت جدی و فوری منابع آبی و آبخیز‌داری به‌خصوص در پی بارندگی‌های اخیر از اواخر ‌سال ۹۸ تاکنون، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.
امکان دسترسی به سفره‌های آب زیرزمینی، چاه‌ها، قنات و نیز توزیع تانکرهای آب در لیتراژهای مختلف با توجه به جمعیت و پراکندگی روستاها می‌تواند راهکاری موثر برای استفاده نکردن روستاییان از آب‌های اغلب آلوده هوتک‌ها باشد. گرچه هوتک‌ها می‌تواند منابع آبی مهمی برای آبیاری درختان و مزارع کوچک و نیز حیوانات باشد. اما قدر مسلم برای رفع احتیاجات شربی روستاییان منبعی سالم و پاکیزه محسوب نمی‌شود.
حدود چهار ‌سال قبل در برزخ فراموش‌شده‌ای به نام «دشتیاری» در میان طوفان خاک زنی بلندقد و لاغراندام درحالی‌که کودکی در آغوش داشت، پیش می‌آمد. ما در روستای گروکی دپ، درحال توزیع نوشت‌افزار برای دانش‌آموزان بودیم. چهره زن رفته‌رفته از میان غبار پیدا شد. دو سوی دهانش از فرط تشنگی شوره بسته بود. به سمت هوتک دست‌ساز آمد. آبی بسیار اندک و خاک‌آلود در ته مانده هوتک دیده می‌شد. زن ظرف روغنی را که به‌عنوان سطل و برای بالا کشیدن آب از آن استفاده می‌شد، به داخل هوتک پرتاب کرد. صدای برخورد ظرف حلبی با کف خالی هوتک شنیده شد. زن ظرف را بالا کشید. ما همه در حال تماشای او بودیم. داخل سطل نیمه پرشده از آب، یک هزارپا شناور بود. زن کودکش را زمین گذاشت. هزارپای مرده را از آب درآورد و به روی زمین انداخت و بعد هر دو دستش را پر از آب و به دهان کودک تشنه نزدیک کرد. کودک با ولع آب را نوشید.  هوتک‌ها داستان‌های غم‌انگیز دنباله‌داری هستند که رابطه‌ای مستقیم با زندگی روستاییان دارند. سال‌ها خشکسالی نفسگیر در کنار نبود منابع آبی سالم، روستاییان را ناگزیز از استفاده از منابع آبی کاملا ناسالم می‌کند. آنها اغلب گزینه‌ای غیر از هوتک ندارند. هوتک‌های فصلی که در گرمای شدید و گاه غیرقابل تحمل، بخارمی‌شود و به هوا می‌رود. هوتک‌هایی که زندگی‌های نصفه‌نیمه می‌بخشد و می‌تواند با بی‌رحمی تمام جان دخترانی را بگیرد که مسافتی طولانی و با پاهای اغلب برهنه برای بردن آب یا شستن لباس و ظرف به کنار هوتک آمده‌اند. آمار غرق‌شدگان در هوتک تقریبا فقط به اسم‌های زنانه و دخترانه ختم می‌شود، چون در زندگی روستایی پرزحمت‌ترین کارها مربوط به زنان و دختران است. برای همین در کنار هوتک‌ها دختران نوجوان و جوانی را می‌شود دید که با ظرف‌های سنگین تشت و رخت و آب روی سرهایشان، کیلومترها در بیابان و زمین خشک و تفتیده، پیاده آمده‌اند که نه به آب سالم که به هوتک‌هایی که خود منبع بیماری است، برسند و هوتک‌هایی که به شکلی بی‌رحمانه نفس‌های بسیاری را تا حد مرگ بریده است.