منطق تحلیلی بازار سرمایه


محمدرضا قاسمی
تحلیلگر بورس

در نگاه بنیادی به شرکتهای فعال در بازار سرمایه، سادهترین و کاربردیترین دستهبندی روش تحلیل به این ترتیب است؛ تحلیل مبتنی بر صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. رایج ترین روش تحلیل در بازارهای مالی و از جمله بازار سرمایه کشور مبتنی بر صورت سود و زیان است که P/E طرفداران پر و پا قرص

خود را دارد. هر کدام از مولفههای ابتدای متن به نحوی در محاسبه P/E منطقی سهام و میانگین بازار تاثیر گذار هستند. افزایش ۴ مولفه اول، سیاست پولی انبساطی و شرایط اقتصادی ناپایدار و تحریم زده، منجر به کاهش نسبت P/E می شوند و برعکس. پس در شرایط اقتصادی ۲ ساله اخیر که تورم فزاینده و افزایش نرخ ارز و رشد شدید نقدینگی را شاهد بودیم باید به کاهش این نسبت رایج برسیم، اما میانگین این نسبت در بازار و در سهام بنیادی اعداد دیگری را نشانه رفته است؛ ابتدای سال ۹۷ این نسبت روی عدد هشت نوسان داشته و در حال حاضر به بالای ۲۰ رسیده است. چرا؟
اولین علت رشد نسبت P/E گذشته نگر بودن آن در محاسبات ساده صفحات رسمی بازار سرمایه است. در حالی که در سال جاری با رشد نرخ ارز (آزاد و نیمایی) و ادامه روند تورمی کشور در کنار رشد نسبی قیمت کامودیتی و نفت با اعداد بالاتری برای EPS تحلیلی بیشتر شرکتها روبرو خواهیم بود که به صورت خودکار به کاهش P/E تحلیلی منجر میگردد.
دلیل دوم که از ابتدای سال ۹۹ قدرتمندترین دستاویز دولت برای سوق دادن نقدینگی به بازار سرمایه بود، کاهش نرخ سود بانکی است. این تصمیم به خروج نقدینگی از حالت شبه پول (M۲) به پول (M۱) منجر شده و و باعث گردیده نسبت پول به کل نقدینگی طی چند ماه از ۱۴درصد به بالای ۱۷درص برسد. رشد پول در واقع افزایش ضریب فزاینده پول است که در نهایت به افزایش سرعت رشد نقدینگی میانجامد. لازم است مجموع نقدینگی خارج شده از قالب شبه پول و در نتیجه رشد نقدینگی به بازاری برای تبدیل وارد شود. از نگاه دولت بهترین گزینه ممکن بازار سرمایه است که با کمترین تاثیر تورمی این نقدینگی مازاد را در خود هضم کرده و از ایجاد التهاب در سایر بازارهای مالی پیشگیری میکند.



با ورود روزانه دو هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید به بازار سرمایه، همزمان عمق بازار سرمایه و قیمت سهام افزایش یافته و به مرور نسبت P/E از محوریت تحلیلها تا حدودی خارج شده و سایر ابزارهای تحلیل بنیادی مورد توجه قرار گرفتند. به ترتیب هر چه از P/E به سمت روشهای مبتنی بر ترازنامه به پیش می رویم، ارزش ذاتی سهام اعداد بالاتری ارزیابی میشوند. برای مثال شرکتی که در استفاده از دارایی ثابت از بهرهوری اندکی داشته و یا زیر ظرفیت اسمی فعالیت میکند، علیرغم نسبت P/E بالایی که دارد اما از نسبتهای اندک ترازنامهای از قبیل قیمت به ارزش جایگزینی و قیمت تئوریک پس از تجدید ارزیابی داراییها برخوردار است.
در شرایطی که نرخ سود بانکی کوتاه مدت (بدون ریسک ۱۲درصد تا ۱۴درصد) و تورم سالانه بیش از ۳۵درصد است، نسبت منطقی P/E در سهام غیر رشدی و در صنایع بزرگ باید عددی بین هشت تا ۱۰ باشد، اما با ورود سیل آسای نقدینگی به بازار سرمایه شاهد عددی بالاتر از ۱۵ برای نسبت تحلیلی P/E هستیم.